تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 18 اسفند 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):دوست ندارم جوانى از شما [شيعيان] را جز بر دو گونه ببينم: دانشمند يا دانشجو.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

قرص بلک اسلیم پلاس

کاشت تخصصی ابرو در مشهد

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

مبل کلاسیک

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

کفش ایمنی و کار

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1864024702




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نگاه شما: گويش‌هاي محلي در معرض نابودي


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: نگاه شما: گويش‌هاي محلي در معرض نابودي
بخش «نگاه شما» براي ارائه و معرفي «نگاه» مخاطبان «تابناك» به همه موضوعات است. هر مخاطب «تابناك» مي‌تواند با مد نظر قرار دادن شرايط همكاري با اين بخش، «نگاه» خود را بفرستد تا در معرض ديد و داوري ديگر مخاطبان قرار گيرد.
تنوع قومي در ايران، موجب تنوع زباني و پديد آمدن گويش‌هاي فراوان و زيبا در كشور ما شده است. بنا به دلايلي و در كمال تأسف، اما بسياري از گويش‌ها و برخي از اين زبان‌ها كه يادگار ارزشمند فرهنگي و تاريخ كشور ماست، در معرض خطر نابودي هستند.

نوشته غلام‌رضا كاظميان‌پور كه براي «نگاه شما» فرستاده شده، نگاهي به اين موضوع مهم دارد.

نه تنها ما و نه فقط در سال‌هاي اخير، بلكه همه جهانيان و از ده‌ها سال پيش تاكنون، حفظ ميراث به جاي مانده از گذشتگان خود را مورد توجه قرار داده و براي اين منظور كوشش فراوان مي‌كنند؛ چه اينكه هويت تاريخي و در مواردي هويت ملي امروز مردمان هر كشور و منطقه، داراي ارتباط با گذشته و پيشينه آنان است. علاوه بر دولت‌ها، افراد علاقه‌مند و محققان و پژوهشگران و تشكل‌هاي مردم نهاد و گروه‌هاي دانشجويي نيز در راه كشف و شناسايي و حفظ و معرفي آنچه از گذشته و گذشتگان ‌مانده است، تلاش مي‌نمايند تا افزون بر بازسازي و نگهداري بهينه‌ از آن‌ها در برابر حوادث طبيعي و يا غارت آن‌ها از سوي دلالان عتيقه و حفاري‌هاي ناشيانه افراد سودجو، دريچه‌اي نو به روي همگان باز كنند تا با نگاهي دگر باره به زندگي و سرگذشت و فرهنگ پدران و مادران و مردمان سرزمين خود، وابستگي و دلبستگي عمومي به ميهن آبا و اجدادي‌شان، هرچه مستحكمتر و عميق‌تر شود. ‌گاه تكه سفالي ترك خورده و خاك گرفته به مثابه آيينه‌اي صاف و شفاف، نحوه زندگي مردم يك منطقه را به نمايش مي‌گذارد. ‌گاه يك ابزار به ظاهر ساده و كم ارزش، معرف توانايي‌هاي صنعتي و نوع شكار يا كشاورزي و يا چگونگي داد و ستد مردم در صد‌ها سال پيش است. ‌گاه خرابه‌هاي به جا مانده از يك بنا، به ما در شناخت و فهم طبقات اجتماعي و چگونگي روابط پيشينيان با يكديگر، كمك مي‌كند.

بسيار روشن است كه اگر حفظ آثار تاريخي و نگهداري از ميراث فرهنگي بشريت، پيشتر و بيشتر مورد توجه و اهتمام قرار مي‌گرفت، چه بسا شناخت ما و آيندگان از تاريخ بسيار دقيق‌تر و درست‌تر و عميق‌تر مي‌شد و چه بسا مباهات ما نسبت به تاريخ و گذشته‌مان صد چندان مي‌شد.

آنچه از اين مختصر به ذهن مي‌رسد، اينكه، حفظ و حراست از آثار تاريخي نياز و ضرورتي انكار ناپذير و در عين حال وظيفه‌اي است كه نه تنها متوجه دولت و حكومت، بلكه مسؤليتي است ملي و همگاني. چه اينكه تاريخ و گذشته و فرهنگ يك ملت، يادگار‌هاي گرانبهايي است از گذشتگان، براي همه؛ ميراثي است كه همه از آن سهم داشته و از آن بهره مي‌برند. از همين روي، حفظ و نگهداري از آن بر عهده همه ماست.

************** ************** **************

اين مقدمه از آن جهت آمد كه هشدار و بيدار باشي باشد بر غفلت خسارت‌بار نسبت به خطر از بين رفتن زبان‌ها و گويش‌هاي محلي كشورمان. نياز به توضيح نيست كه ايران كشوري است پهناور و داراي اقليم بسيار مناسب و سابقه تمدن و فرهنگ چند هزار ساله. از گذشته‌هاي دور تا كنون، اقوام و نژاد‌ها‌ و پيروان اديان الهي در اين سرزمين پاك، در كنار يكديگر و با صميميت، همزيستي داشته‌اند و به همراه هم در حفظ و حراست از اين آب و خاك و استقلال و اعتلاي آن، كوشيده و در برابر دشمنان خارجي مبارزه كرده‌اند. اين همزيستي، در كنار تنوع قومي و نژادي و ديني و در عين پهناوري و گستردگي خاك ايران، موجب توزيع نسبي جمعيت و شكل‌گيري گويش‌ها و لهجه‌ها و زبان‌هاي مختلف در جاي جاي ايران شده است؛ گويش‌هايي كه در عين شباهت‌هاي بسيار، ‌‌‌اختلاف‌هاي فاحشي نيز با يكديگر‌ دارند و در مواردي نيز پديد آمدن لهجه‌هاي ويژه و اصطلاحات و واژگان اختصاصي در پاره‌اي از اين گويش‌ها شده است.

‌در ده‌هاي اخير اما، عواملي چند موجب به حاشيه رانده شدن زبان‌هاي محلي شده است. در اين ميان، به انزوا و به احتزار رفتن گويش‌هاي روستايي، شرايط بدتري را براي آن‌ها ايجاد كرده است. بسياري از لهجه‌ها كه روزگاري تنها امكان ارتباط كلامي افراد بسياري بود، هم اينك يا منسوخ شده و از بين رفته‌اند و يا به صورت جدي و مخاطره آميزي در معرض تهديد و خطر از بين رفتن قرار دارند، به گونه‌اي كه عدم اقدام جدي و فوري در حفظ اين گويش‌ها موجب مرگ و نابودي آن‌ها، در آينده نه چندان دور خواهد شد.

‌از ميان رفتن يك گويش محلي و يك زبان قومي، به تنهايي رنج آور و تأسف برانگيز است اما دردناك‌تر، آن ‌كه از ميان رفتن يك زبان يا يك گويش، مساوي است با از بين رفتن يك تاريخ و فرهنگ شفاهي يك قوم و يك ملت، از بين رفتن داستان‌ها، ضرب‌المثل‌ها، خاطرات‌ و... توجه به اين مهم، توجه به لزوم حفظ و احياي زبان‌ها و گويش‌هاي محلي را صد چندان مي‌سازد.

‌يكي از عوامل تأثير‌گذار و تهديد كننده زبان‌ها و گويش‌هاي قومي و روستايي، مهاجرت‌هاي مهار گسيخته از روستا‌ها و شهر‌هاي كوچك به كلان شهر‌ها بوده و هست. با اوج گرفتن زندگي شهري و ميل به صنعتي شدن و به ويژه تمركز واحدهاي صنعتي در جوار شهرهاي بزرگ با هدف نزديكي به بازار مصرف و تأمين نياز اين واحد‌ها به كارگر و از سوي ديگر، جفا و بي‌توجهي در حق كشاورزي و دامداري سنتي و باغداري، از دهه ۴۰ و ۵۰ شمسي، كشور با اوج‌گيري مهاجرت از روستاييان به شهر‌ها، روبه‌رو شد. اين مهاجران و به ويژه نسل‌هاي بعدي آن‌ها در جامعه شهري مستحيل شده و حتي مايل و يا قادر به حفظ خود به عنوان «خرده فرهنگ» نيز نبودند. با به محاق رفتن مهاجران روستايي و گم شدن آن‌ها در جامعه و جمعيت شهري، زبان و فرهنگ آن‌ها و حتي هويت اصيل آن‌ها نيز در هياهوي شهر‌ از ياد رفت.

‌در گذشته و تاكنون، برنامه عملي، كارآمد و اثرگذاري براي مهار مهاجرت‌هاي اينگونه صورت نگرفته ‌و هر آنچه ‌بوده، بيش از آنكه اقدام مؤثر باشد، برنامه‌ها و اعلام‌هاي غير عملياتي و بدون پشتوانه بوده است. از آنجا كه يكي از دلايل اصلي در ترغيب و بلكه الزام روستائيان براي مهاجرت، مشكلات اقتصادي، كمبود‌هاي درماني و بهداشتي و آموزشي، بوده است، توجه ويژه دولت به وضع زندگي، بهداشت و درمان، آموزش، اشتغال و درآمد روستاييان، مي‌تواند به نحو كارسازي، مانع از مهاجرت بي‌رويه روستائيان شود؛ براي نمونه، اجراي آموزش رايگان به صورت واقعي براي فرزندان روستائيان و پرداخت كمك هزينه تحصيلي به دانش آموزان و دانشجويان روستايي تا بالا‌ترين مقاطع تحصيلي، ارائه خدمات بهداشتي و درماني ا‌رران قيمت و در مرز رايگان براي ساكنان دايمي روستا‌ها، افزايش يارانه نقدي روستاييان نسبت به ساكنان شهر‌ها و يا در نظر گرفتن يارانه و كمك هزينه ويژه براي ساكنان روستا‌ها، ايجاد صنايع تبديلي در نزديك‌ترين موقعيت مكاني به روستا‌ها، ارائه تسهيلات كافي وحمايتي براي تشكيل تعاوني‌هاي توليدي و ساخت صنايع كوچك خودگردان روستايي به منظور ايحاد فرصت‌هاي شغلي مطمئن و پايدار براي جوانان آماده اشتغال روستايي و كارهايي از اين قبيل، مي‌تواند مانع از مهاجرت بيشتر از روستا به شهر و ‌نابودي زبان‌ها و گويش‌هاي محلي و نيز فرهنگ و سنت‌هاي روستايي‌ شود.

‌يكي ديگر از عوامل مؤثر بر نابودي زبان‌هاي محلي، انقلاب ارتباطات و رشد سريع وسايل ارتباط جمعي به ويژه رسانه‌هاي تصويري و شنيداري است. راه‌يابي راديو و در ادامه تلويزيون به روستا‌ها، موجب آگاهي روستاييان از واقعيات بيشتر شد. يك واقعيت اينكه، دنياي بهتري خارج از روستا وحود دارد. دنيايي زيبا و پاكيزه و مرفه. دنيايي سرشار از امكانات، شادي، آسايش و خوبي و خالي از ملال و رنج و سختي. دنيايي كه در آنجا فاصله ميان خواستن تا به دست آوردن، بسيار كوتاه بود. روستايي در آرزوي رسيدن به آرمان شهر معرفي شده در راديو و تلويزيون، راهي جز فرار از روستا و پناه بردن به شهر براي خود تصور نمي‌كرد. فرار از روستا نيز لاجرم به فرار از زبان، فرهنگ، هويت و خويشتن خويش، منتهي شد.

‌رسانه‌هاي تصويري و شنيداري به لحاظ ماهيت غير تعاملي خود، علاوه بر تشديد روند مهاجرت، از يك منظر ديگر نيز بر از دست رفتن فرهنگ و نوع زندگي روستائيان و محل زندگي آن‌ها، مؤثر بود. اين تأثير، واقعيت ديگري است كه به روستائي القاء شد. از طريق تلويزيون و راديو اينگونه القاء شد و روستايي اين گونه باور كرد كه او و هر آنكس كه لهجه و گويش روستائي دارد، فردي است ساده با ضريب هوشي پايين، رفتار ‌پر از اشتباه و روستايي براي بازيابي و احياي شخصيت سركوب ‌و لگد مال شده خود، ناگزيراز آن شد كه هويت واقعي خود را پشت نقابي از شخصيت كاذب و مصنوعي و متزلزل و ظاهر شهري، پنهان كند و زبان و لهجه شيرين خود را در پس تلخي‌هاي ناشي از ‌تمسخر و استخفاف همه روزه كه در لحظه لحظه زندگي در شهر شاهد آن بوده است، بپوشاند.

‌از گذشته و متأسفانه تاكنون مي‌بينيم كه در بيشتر فيلم‌ها و سريال‌ها، آنجا كه مي‌خواهند طنز را چاشني كار نمايند، حتماً وجود يك فرد روستايي و يك گويش و لهجه روستايي، ضرورت پيدا مي‌نمايد. گويا فيلم‌ساز و كارگردان و فيلم نامه نويس ما از توانايي ايجاد طنز و لحظه‌هاي شاد، بدون اهانت و استهزاي روستا و روستايي، عاجز هستند. اين ظلم بزرگ نه فقط در مورد گويش‌هاي محلي كه ‌گاه در مورد باورهاي ديني نيز بوده و بعضاً مواردي از آن هنوز وجود دارد. در گذشته، افراد ربا خوار و آن دسته از مالكان و صاحب خانه‌هاي بي‌عاطفه‌اي را كه در سخت‌ترين شرايط، مستأجر بي‌پناه را آواره مي‌كردند، در هيبت افراد مذهبي و تسبيح به دست به نمايش در‌مي‌آوردند و هر زني را كه داراي نقش كلفت و‌ خدمتكار و يا رفتار فضول مآب بود، در قا‌لب زنان ‌چادري و باحجاب، به تصوير مي‌كشيدند. باري اين بلاي بزرگ چنان روستاييان را به رنج آورد كه آن‌ها براي رهايي از آن، چاره را در خلاصي از زنجير زبان و لهجه خود دانستند و نتيجه آن شد كه هم اينك از آن به عنوان يك خطر بزرگ براي گويش‌ها و زبان‌هاي محلي ياد مي‌شود.

‌براي پايان دادن به اين وضعيت اسف‌بار، نياز است تا جامعه هنري كشور، برنامه‌سازان و برنامه نويسان، وزارت ارشاد، صدا و سيما، و ديگر فعالان حوزه هنرهاي نمايشي، به سهم خود تلاش نمايند و بر اين عهد پايدار بمانند كه ‌به مسخره كشيدن روستا و زبان و گويش‌هاي قومي و محلي، در هر بخش از فيلم و داستان، به طور كاملاً جدي و قاطع ممنوع شود و انجام اين مهم را رسالت هنر و مسؤليت حرفه شريف خود بدانند و بر اين باور باشند كه مي‌توان در عين خلق تبسم بر لب يك مخاطب، مانع از فرو غلتيدن اشك بر گونه‌هاي مخاطب د‌يگر و فرو ريختن شخصيت او شد.

************** ************** **************

‌اصل پانزدهم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، بر اين نكته تأكيد دارد كه زبان و خط رسمي و مشترك مردم ايران فارسي است. اما، در‌‌‌ همان حال اشاره دارد كه استفاده از زبان‌هاي محلي و قومي در مطبوعات و رسانه‌هاي گروهي و تدريس ادبيات آن‌ها در مدارس در كنار زبان فارسي آزاد است. اگر اين اصل و اصل بعدي ـ كه بر لزوم آموزش زبان عربي توجه دارد ـ ‌بازبيني شود، نگاه جامع و نگاه فرهنگي و نگاه ايراني ـ اسلامي در تدوين قانون اساسي، قابل مشاهده است.

اين اصل از قانون اساسي، هرچند با استفاده از قيد «رسمي»، در صدد سامان بخشي به ديوان سالاري كشور به عنوان يك ضرورت غير قابل چشم پوشي بوده است تا افراد در فهم متون و قوانين دچار سردرگمي و برداشت‌هاي چندگانه نشوند، به خوبي پيداست كه اين ايجاب، موجب سلب امكان توجه به ديگر زبان‌هاي موجود در ايران نشده ‌و لذا در ادامه، تدريس و استفاده از زبان‌هاي محلي، پيش بيني شده است.

به عبارت ديگر، هيچ مانع و ممنوعيتي در استفاده از زبان و رسم الخط آن‌ها در جرايد محلي و در مكاتبات غير رسمي و غير اداري به چشم نمي‌خورد و قانون اساسي پويا و مترقي و فراگير كشورمان، زمينه‌هاي قانوني براي استفاده و ترويج ساير زبان‌ها و ممانعت از انقراض آن‌ها را از‌‌‌ همان ابتدا پيش‌بيني كرده است و از همين روي، ايرانيان عرب، ترك، بلوچ، كرد، تركمن، تالشي، ارمني، آشوري، گيلاني، طبرستاني، تاتي و... مي‌توانند با استفاده از اين فرصت، دراستفاده و آموزش زبان خود و گويش‌هاي موجود در حوزه زبان خود و حفظ قدرت پويايي و بالندگي آن، تلاش نمايند. از منظر قانون اساسي، زبان رسمي كشور، زبان فارسي است. در عين حال ساير زبان‌ها نيز به عنوان «زبان‌هاي ايراني» محترم و مورد توجه قرار گرفته‌اند.

‌وزارت آموزش و پرورش، مي‌تواند با صدور مجوز و بلكه با ابلاغ ضرورت گنجاندن زبان‌هاي محلي در فهرست دروس مدارس استان‌هايي كه اغلب مردم از زبان غير فارسي در گفت‌وگو‌هاي روز مره و زندگي اجتماعي استفاده مي‌كنند، به تقويت و ادامه حيات زبان‌هاي محلي كمك كند.

************** ************** **************

آنچه ‌گذشت، طرح يك مشكل ملي و يادآوري يك خطر فرهنگي و اشاره به برخي راه‌كار‌ها براي برون رفت از آن بود. در كنار اين مطلب و با فرض اينكه بنا بر ملاحظات اقتصادي و يا نياز به برنامه‌ريزي بلند‌مدت براي اين منظور، امكان اجراي فوري طرح صيانت از زبان‌هاي قومي و گويش‌هاي محلي وجود ندارد، اما مي‌توان با اميد به فراهم شدن شرايط در آينده، در فوري‌ترين اقدام ممكن نسبت به ايجاد بانك زبان‌ها و گويش‌هاي ايراني، اقدام كرد. در اين راستا، نقش شوراي عالي انقلاب فرهنگي، وزارت فر هنگ و ارشاد اسلامي، وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم و آموزش عالي، صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، دانشكده‌هاي زبان و ادبيات فارسي، اساتيد و دانشجويان و فارغ التحصيلان رشته‌هاي زبان و ادبيات فارسي، شورا‌هاي اسلامي شهر و روستا در استان‌هاي هدف، برجسته‌تر و كارآمدتر از ديگران است.

‌از رهگذر ثبت شفاهي و مكتوب زبان‌ها و گويش‌ها و تدوين و تنظيم نمادهاي فونوتيك هر كدام از آن‌ها، ترسيم نمودار ارتباطي زبان‌ها و گويش‌ها با يكديگر و ثبت آهنگ‌هاي كلامي و گفتاري مربوط به هر زبان و گويش، مي‌توان زبان‌ها و گويش‌هاي در خطر انقراض را ‌حمايت كرد.

‌استفاده از تجربيات ديگر كشور‌ها در اين زمينه و دريافت كمك‌هاي فني و مشاوره از سازمان فرهنگي هنري ملل متحد «يونسكو»، خالي از فايده نيست. چه اينكه حسب قرائن و به استناد اعلام صاحب نظران، از بين رفتن زبان‌ها و گويش‌ها، يك خطر جهاني است و همه روزه تعدادي از گويش‌ها و زبان‌ها از عرصه ارتباطات مردم با يكديگر حذف مي‌شود و هم اينك، از زبان‌هايي كه تا چندي پيش از سوي ساكنان جزاير اقيانوسي و قبايل جنگل‌هاي آمازون و گينه مورد استفاده قرار داشت، هيچ اثري نمانده است.

فراموش نكنيم كه شايد فردا فرصتي براي اين كار نباشد و فراموش نكنيم كه حيات برخي از گويش‌هاي موجود، به زندگي چند پير‌مرد و پير‌زني كه هنوز به آن سخن مي‌گويند، وابسته است و با مرگ همين چند تن، گويش آن‌ها نيز با همه پشتوانه تاريخي كه دارد، خواهد مرد.

«والسلام»

* براي آشنايي با شرايط و نحوه همكاري با «نگاه شما» اينجا را كليك كنيد.

پنجشنبه 28 آذر 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن