تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 10 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس از مرد يا زن مسلمانى غيبت كند، خداوند تا چهل شبانه روز نماز و روزه او را نپذ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802944610




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دیوید سایمون: در حال حاضر دو آمریکا وجود دارد


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



دیوید سایمون: در حال حاضر دو آمریکا وجود دارد
طبقۀ کارگر در همۀ استدلال های خود برنده نمی شود، طبقۀ سرمایه دار هم همینطور ، پیروزی درجنگی واقعی میان این دو جبهه است و اینگونه است که سرمایه داری به معنای واقعی کلمه کاربردی می شود ، و اینگونه تبدیل به چیزی می شود که هر قشری در جامعه در آن سهمی دارد و همه در آن به نوعی سهیم می شوند.




  به گزارش جام به نقل از بولتن، همه احساس می کنندکه اگر جامعه موفق شود، من هم موفق می شوم ، من هرگز از جامعۀ خود عقب نمی مانم ...و در حال حاضر چنین جامعه ای در غرب وجود ندارد ، که بتواند چنین وضعیتی را برای تمامی مردم خود به نحوی ثابت و پایدار فراهم کند.    دیوید سایمون، خالق رمان حصار ، سخنرانی بداهه ای در جشنوارۀ ایده های خطرناک در سیدنی ، در مورد شکاف میان فقیر و غنی در امریکا و اینکه نظام سرمایه داری تا چه اندازه از اصول بنیادین همبستگی اجتماعی دور افتاده است.ارائه داد خلاصه متن ویرایش شدۀ این سخنرانی را در ادامه می خوانید:   امریکا کشوری است که در حال حاضر کاملا دچار دو دستگی است بخصوص وقتی پای جامعه، اقتصاد و سیاست آن در میان باشد. قطعا دو آمریکا وجود دارد . من در یکی از آنها زندگی می کنم، در ساختمانی در بالتیمور که بخشی قابل سکونت و نسبتا مناسب امریکاست، امریکایی که به اقتصاد خود وابسته است، و آینده ای قابل قبول برای افرادی که در آینده در این بخش به دنیا می آیند وجود دارد. حدود 20 ساختمان آنطرفتر ، امریکای دیگری وجود دارد. و با اینکه ما تا این اندازه نزدیک به هم زندگی می کنیم، شگفت آور است که هیچ کاری نمی توانیم برای یکدیگر انجام دهیم.   این که سرمایه داری موفق شده ، بدون توجه به همبستگی و تعهدات اجتماعی و بی آنکه با هیچیک از معیارهای دیگر پیشرفت بشری پیوندی داشته باشد، بر همه چیز مسلط شود، احتمالا فاجعه نهایی سرمایه داری در دوران ماست.   ما سود را می فهمیم و در کشور من، ما همه چیز را با سود اندازه می گیریم. ما به حرف های تحلیلگران وال استریت گوش می دهیم. آنها به ما می گویند برای سه ماه آینده چه کارهایی بایدانجام دهیم .   و این تصور که سرمایه معیار است، و سود معیاری است، که به وسیلۀ آن می توانیم سلامت جامعه را اندازه گیری کنیم یکی از اشتباهات اساسی 30 سال گذشتۀ ماست . در کشور من این اشتباه دقیقا به سال 1980 باز می گردد، و آن تصوری است که بر همه چیز غلبه کرده است.   پس از جنگ جهانی دوم، غرب با اقتصادی آمریکائی و برآمده از افراطی گری زمان جنگ خود پدید آمد ، پدیده ای که به عنوان بهترین محصول جنگ ظهور کرد. این بهترین محصول جنگ بود و به بهترین وجهه ممکن عمل کرد. این اقتصاد نه تنها از نظر آنچه که در طول جنگ انجام داده بود، بلکه از این لحاظ که چقدر آسان می توانست تولید ثروت انبوه کند قدرت خود را به نمایش گذاشت.   بعلاوه ، این اقتصاد، آزادی بسیار بیشتری فراهم کرد و کاری کرد تا چگونگی شکل گیری چهرۀ آیندۀ این قرن آمریکایی، یعنی قرن 20 ام نیز تضمین شود و صدای میهن پرستان را نیز نشنیده گرفت.   از آن زمان به بعد، طبقۀ کارگر که در آغاز این قرن، چیزی از درآمدش باقی نمی ماند و تنها با دستمزد بخور و نمیری زندگی می کرد ، به طبقه مصرف کننده ای تبدیل شد.   موضوع فقط این نبود که ما می توانستیم چیزهایی عرضه کنیم، و یا اینکه کارخانه ها ، دانش و یا سرمایه هایی داشته باشیم، مسأله این بود که ما تقاضاهایی برای خود ایجاد کردیم و این تقاضاها را به سرتاسر غرب صادر کردیم .و این استاندارد جدید زندگی، امکان تولید مواد با سرعتی باور نکردنی و فروش آنها را برای ما فراهم کرد.   و چگونه اینکار را کردیم؟ ما این کار را با دست نکشیدن از مبارزۀ مستمر با هر دو طرف انجام دادیم. این یک قرارداد جدید بود، یک جامعه بزرگ ، همان بحث های بی وقفۀ ما در مورد چانه زنی جمعی و دستمزد اتحادیه ، بحث و جدلی که هیچ برنده ای در هیچیک از طرفین دعوا نداشت.   طبقۀ کارگر در همۀ استدلال های خود برنده نمی شود، طبقۀ سرمایه دار هم همینطور ، پیروزی درجنگی واقعی میان این دو جبهه است و اینگونه است که سرمایه داری به معنای واقعی کلمه کاربردی می شود ، و اینگونه تبدیل به چیزی می شود که هر قشری در جامعه در آن سهمی دارد و همه در آن به نوعی سهیم می شوند.   این اتحادیه ها واقعا اهمیت داشتند. این اتحادیه های کارگری بخشی از معادله بودند. مهم نبود که همیشه موفق می شدند، یا همواره شکست می خورند، فقط این مهم بود که باید گاهی اوقات برنده می شدند و باید مبارزه ای به راه می انداختند و برای تقاضاهای ایجاد شده ، معادله اصلی و برای این ایده که کارگران کم ارزش نیستند، بلکه با ارزش تر هم هستند مجادله می کردند.   سرانجام این مسائل را رها کردیم و به ایدۀ قطره چکانی( تئوری اقتصادی که به موجب آن فقیرترین اقشار جامعه به تدریج از نتایج افزایش سرمایۀ ثروتمندترین افراد جامعه سود می برند) و اقتصاد بازار روی آوردیم، و اینکه بازار خود از همه بهتر می داند، تاجائیکه اکنون بواقع طرفداری از آزادی های فردی در کشور من بطور جدی به عنوان روشی هوشمندانه برای اندیشه سیاسی تلقی می شود. البته برای من شگفت آور است.   ما بیشتر به سمت چیزی نزول کرده ایم که تنها می توان آن را حرص و طمع دانست . این فقط حرص و طمع است . این عدم توانایی برای درک این معناست که ما همه به یکدیگر متصلیم ، و اینکه ایدۀ وجود دو آمریکا ، دو استرالیا، دو اسپانیا و یا دو فرانسه غیر منطقی و ناپسند است.   جوامع دقیقا شبیه همان چیزی هستند که به نظر می رسند. اگر روی همه مردم سرمایه گذاری شود و همه باور کنند که " مقداری " سرمایه دارند ، به این معنا نیست که همه به یک اندازه سود می برند. به این معنا نیست که افرادی بوجود نخواهند آمد که دست به سرمایه گذاری های پر خطرمی زنند تا بیشترین سود را نصیب خود کنند. هیچیک از این موارد و یا هر چیز دیگری که صرفا مارکسیستی باشد با نیازهای آنان مطابقت ندارد ، بلکه همه احساس می کنندکه : اگر جامعه موفق شود، من هم موفق می شوم ، من هرگز از جامعۀ خود عقب نمی مانم ...و در حال حاضر چنین جامعه ای در غرب وجود ندارد ، که بتواند چنین وضعیتی را برای تمامی مردم خود به نحوی ثابت و پایدار فراهم کند.      




۱۳۹۲/۹/۲۶ - ۱۵:۱۵




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن