واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
جامعه شناسی سوگواری مذهبی در ایران(2) هر چه تعداد افراد حاضر در یک جمع و مراسم مذهبی بیشتر باشد، احساسات بیشتر تشدید می شود. کسانی که مقدار زیادی انرژی احساسی کسب نمایند، قادر خواهند بود از طریق ادعاهای مالکیتی و اقتدار، تغییرات ساختاری در یک جامعه به وجود آورند، و اگر این افراد بتوانند انرژی احساسی دیگران را نیز هدایت و بسیج نمایند، هم سویی آنان تقویت می شود. استواری و یا تغییر یک نظام اجتماعی، به میزان تأیید احساس آن نظام از سوی مردم بستگی دارد. با عنایت به این اصول می توان گفت، در مجالس سوگواری شیعیان، مداح و روضه خوان، با یادآوری و نقل مصائب و ستم هایی که بر اهل بیت رفته است، احساسات شرکت کنندگان را تحریک می کند. برگزاری مستمر این مجالس، تحریک متناوب احساسات حضار(:جامعه شیعیان) را در پی دارد. در اثر تکرار، این روند، پس از چندی، تثبیت و نهادینه می شود و این مسئله، نهایتاً به پایداری و تعمیق احساسات دائماً برانگیخته شده خواهد انجامید. نتیجه آن که مجالس عزا از صرف یک اجتماع معمول مؤمنان، فراتر رفته و به یک منبع احساسی قوی و گسترده مبدل می شوند. با توجه به بعد حماسی و مبارزاتی واقعه عاشورا، روشن است که وجود چنین منبعی از احساس متراکم شده دینی، تا چه اندازه می تواند برای یک حکومت خطرساز و بحران آفرین باشد. خصوصاً هر چه این مجالس، متعدد و پرجمعیت تر باشند، احساسات متراکم تر می شوند و محتمل است که آن اجتماعات، هویتی مقتدر و وجهه اعتراضی و مبارزاتی بیابند. در تاریخ، مصادیق بسیاری می توان برای این مسئله یافت؛ مصادیقی که برخی به یک تغییر جزئی، محدود و مقطعی منجر شدند (مانند واقعه ای که بنجامن، سفیرکبیر آمریکا در ایران عهد ناصری، در سفرنامه اش نقل می کند) و نیز برخی که به تغییراتی کلی و ساختاری انجامیدند (نظیر پیروزی انقلاب اسلامی ایران). گزارش بنجامن از قدرت هیجان شرکت کنندگان در مجالس سوگواری، در عهد ناصرالدین شاه هیجان عزاداران در روزهای آخر دهه اول محرم، به حدی است که معمول است دسته های عزاداری، جلوی زندان و یا انبار دولتی رفته و تقاضای آزادی زندانیانی که فهرست آنها را قبلاً تنظیم کرده اند، می نمایند. متصدیان زندان هم برای آن که آنها به زندان حمله نکنند، تسلیم تقاضایشان شده و آن زندانیان را آزاد می کنند. در سال ۱۸۸۴ میلادی که من در تهران بودم، تعداد ۶۵ زندانی، به این طریق آزاد شدند. البته مقامات دولتی کمی بعد از عزاداری و فرونشستن احساسات مردم، دوباره آن عده را دستگیر می کنند. مگر آن که فرار کرده باشند یا مخفی شده باشند.(بنجامن/کردبچه۳۰۴،:۶۳) به این ترتیب راه اندازی دسته های سوگواران را می توان به مثابه اقدامی با هدف قدرت نمایی مجالس عزا و شرکت کنندگان در آن ارزیابی کرد. یعنی درست همان منظوری که امیر معزالدوله دیلمی از راه اندازی دسته های عزاداری در بغداد سال ۳۵۲ هجری دنبال می کرد. از این منظر، همچنین می توان اقدامات سیاست هایی که حکومت ها و شاهان طول تاریخ در قبال این مجالس اتخاذ کرده اند را علت یابی کرد. چه حکومت هایی که بعضی به مخالفت صریح با این مجالس برخاستند و آنها را ممنوع اعلام کردند (مانند سلجوقیان و رضاشاه پهلوی) و چه آنان که زیرکانه و با دوراندیشی، به جای تعارض مستقیم، همه هم و غم خود را در راستای استحاله این مجالس از روح حماسی و مبارزاتی، و منحرف ساختن جهت گیری و در نتیجه بی خطر کردن آن مجالس به کار بستند و در این راه، ابایی نداشتند که خود حتی در سلک پیشگامان و دست اندرکاران اصلی برگزاری این مجالس درآیند (مانند صفویان و قاجاریان). هیأت مذهبی با وجود سابقه چندین ساله مجالس اهل بیت و دسته های سوگواری، استفاده از واژه «هیأت» برای نامیدن این مجالس، امر چندان با قدمتی نیست و سابقه ای حداکثر هفتاد _ هشتاد ساله دارد. طبق تعریف، «هیأت» یک گروه اجتماعی ، با سابقه تاریخی مشخص و تجمعی از افرادی است که در راستای زنده نگه داشتن یاد و خاطره یک مناسبت مذهبی (اعیاد، ایام ولادت و شهادت ائمه ) با محوریت واقعه عاشورا و قیام امام حسین (علیه السلام) و براساس ساختار دو گانه «واعظ» (سخنران، آخوند)/ «ذاکر» (مداح، روضه خوان) تشکیل می شود و اعضا، از طریق روش هایی معمول و آدابی مشخص (سینه زنی، زنجیر زنی/ دست زدن) به سوگواری یا شادمانی می پردازند؛ شرکت در آن اختیاری و براساس یک اعتقاد و باور درونی است؛ متناسب با ویژگی های سازمانی و نیز مخاطبان، یک هیأت جدای از هدف اصلی اش، کارکردهای دیگری را هم می تواند در بر گیرد. هیأت را همچنین «نوعی تشکل مذهبی، بر محور عزاداری بر سیدالشهدا و ائمه (علیهم السلام)» ، و نیز: «مجموعه هایی از مردم هر محله، در شهرها یا روستاها، که جهت سوگواری و روضه خوانی برای امام حسین (علیه السلام) و به ویژه در ایام عاشورا تشکیل می یابد» تعریف کرده اند. (محدثی، ۵۰۴:۸۱) «هیأت» را می توان «یک گروه اجتماعی» نیز تلقی نمود. طبق تعریفی که هومنز ارایه می کند، «گروه اجتماعی» عبارت است از عده ای افراد که دارای یک هدف مشترک، فعالیت مشترک، کنش متقابل و احساس تعلق خاطر _ یا احساس «ما» - باشند. (رفیع پور، ۱۰۹:۸۰) بنابراین هر جمعی از افراد، برای آن که یک گروه اجتماعی تلقی شود، لازم است که از ۴ شاخصه برخوردار باشد: هدف مشترک فعالیت مشترک کنش (روابط/ تعامل) متقابل احساس تعلق خاطر که همه این شاخصه ها را می توان در هیأت مشاهده کرد: هدف مشترک: زنده نگه داشتن یک واقعه (اعتقاد/ شخصیت) دینی فعالیت مشترک: عزاداری (یا شادمانی) کنش متقابل: سینه زنی (تعامل مداح و حاضران در مجلس) احساس تعلق خاطر: دسته گردانی و عضویت در هیأت. رویکردهای جامعه شناختی به هیأت های مذهبی با عنایت به تحولات سالهای اخیر جریان مداحی کشور، مشخصا با چهار رویکرد جامعه شناسانه می توان به هیأت های مذهبی پرداخت که عبارتند از: ۱ _ هیأت به مثابه سازمان دینی در اصطلاح جامعه شناسان، یک نهاد فضای شکل رایجی از کردارهای همگن و هماهنگ است که در جهت اعمال کنترل اجتماعی و ارضای نیازهای اساسی مورد استفاده قرار می گیرد. (بیرو/ ساروخانی، ۱۸۱:۷۵) فیختر نهاد را «ترکیب یا هیأتی از مدل های رفتاری که توسط جمعی کثیر به کار آید و محور آن ارضای یک نیاز اساسی گروه باشد» تعریف می کند. (همان) پارسونز هم نهاد را «مجموعه ای از نقش ها (یا روابط بین پایگاه ها)ی نهادی شده» می داند که «حایز فضایی ساختی و اهدافی درازمدت اند.» (همان) با این تعاریف، هیأت های مذهبی را می توان یک نهاد اجتماعی با کارکرد دینی دانست. خصوصا هیأت های سنتی که همه ویژگی های یک نهاد را دارا هستند: هیأت های مذهبی _ مشخصاً گونه سنتی - مانند هر نهاد اجتماعی دیگر، دارای هنجارهایی اجباری برای جمع و اعضای خود هستند؛ که مورد حمایت کلی جامعه قرار داشته و به رسمیت شناخته شده اند.منبع:روزنامه همشهریمعرفي سايت مرتبط با اين مقاله تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 369]