تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 11 تیر 1403    احادیث و روایات:  ghhhhhh
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803243593




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مردم‎شناسی فقه


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > فیاض، ابراهیم  - بحثی مهم درباره مردم و حکومت در اسلام   مواطاتی بودن در عقود که امام قائل به آن بود، موجب می‎شد تا مردم و چهارچوب‎های ذهنی و عرفی‎شان در محور فلسفه اجتماعی امام واقع شوند. یعنی مردم، تمام امور اجتماعی را شکل می‎دهند و همین از جانب اسلام امضا می‎شود. امام، مردم را عوام نمی‎دانستند، بلکه آن‎ها در بطن فلسفه اجتماعی قرار داشتند. به‎عبارت دیگر، حکمت عرفی که امام استخراج کرد، از این بحث که مردم را صاحب حکمت روزمره می‎دانست، برآمده بود. حکمت روزمره می‎توانست حجیت را در بحث‎های اجتماعی ایجاد کند. به‎همین دلیل، مردم را رهبر می‎دانستند و در این بحث بسیار جدی، فقاهتی و ساختاری و عمیق وارد می‎شدند که مردم عملا جلوتر از رهبر قرار داشته و رهبر به‎عنوان هماهنگ‎کننده و بیان‎کننده نظر مردم موردنظر است. امام به روشنفکران می‎فرمود به مردم بپیوندید و خودتان را از مردم جدا نکنید. زمانی که نهضت آزادی و دولت موقت، بحث قحط‎الرجال را مطرح کردند، امام گفت شما قحط‎الرجال دارید. اگر به مردم بپیوندید، می‎بینید که مردم با تمام قوا در‎ صحنه حاضر هستند. خود نهضت امام نیز مردمی بود و با خون بر شمشیر پیروز شد؛ بدون سازمان‎های مسلحانه و با مبارزه مستقیم که از همین فقه بلند شده بود. مردم خودشان مبارزه و تظاهرات عمومی کردند و بحث حزب و گروه‎های خاص نبود. این به‎این معناست که اگر مردم یک حکومت را نخواهند، آن حکومت سرپا نخواهد ماند، اما چنان‎چه بخواهند حکومتی بماند، می‎ماند، حتی اگر همه ارکان سیاسی آن از جمله رییس‎جمهوری، نمایندگان مجلس و... را نیز از میان بردارند. ولی حکومت سر پا می‎ماند چون مردم می‎خواهند.  این همه از اندیشه مواطاتی برمی‎آید، نه از اندیشه ذهن‎گرا، نخبه‎گرا، حزب‎گرا، ایدئولوژی‎گرا و غرب‎گرا. این‎جاست که امام تئوری جدیدشان را بنیان گذاشتند و به‎جای مردم‎سالاری، مردم محوری را عنوان کردند. مردم‎سالاری عملا در حزب‎گرایی و نخبه‎گرایی شکل می‎گیرد، اما مردم‎گرایی که امام بنیان گذاشتند، دیگر حزب و ایدئولوژی در آن وجود نداشت. مردم به‎ماهو مردم در آن بود. به‎همین دلیل در 30 سال گذشته هر حزبی آمده، شکست خورده است. حتی حزب جمهوری که یک حزب فراگیر بود، از بین رفت و جای آن مردم بازگشتند. به‎همین دلیل، همیشه در زمان انتخابات چندین حزب به‎وجود می‎‎آید که متأسفانه هرکدام به‎نوعی نوکری خارج از کشور را می‎کنند. یا از اول با خارج در تماس هستند و پول می‎گیرند، یا بعد از مدتی در دام آن‎ها گرفتار می‎شوند. بدین ترتیب، وقتی مردم‎ به‎ماهو مردم به‎میدان می‎آیند، هرگز شکست نخواهند خورد. ولایت فقیه نیز به‎عنوان کسی ‎که این امور را تنظیم می‎کند، مطرح می‎شود؛ به‎عنوان هماهنگ‎کننده مردم و برجسته‎کننده نقش مردم که از همان فطرت و عرف مردم برمی‎آید. و البته از همان مواطات می‎آید، نه از بحث صیغه‎ها و عقودی که مطرح است. پس مردم به‎ماهو مردم اعتبارشان صحیح و حجت است؛ اساس عرف و مبنای ولایت فقیه نیز همین عرف و فطرت است. به‎همین‎دلیل، رحمت و مهربانی را مطرح می‎دانند. از طرف‎ دیگر، در نگاه امام، رهبر خدمت‎گزار مردم است. درنتیجه، خدمت‎گزاری و لطف و شفقت نسبت به‎مردم، از اصول حکومت اسلامی واقع می‎شوند. امام بارها به روحانیون و به روشنفکران می‎فرمودند: «اگر مردم نبودند، شما هیچ‎کدام از زندان آزاد نمی‎شدید. شما مدیون مردم هستید. با مردم همراه باشید و زندگی نخبگی نداشته باشید و ساده زندگی کنید.» همه این‎ها از اندیشه مواطاتی امام برمی‎آمد. آنانی که امروز غرب‎گرا هستند و می‎خواهند مرجعیت را به‎جای ولایت فقیه برگردانند؛ دچار رجوع به‎گذشته شده‎اند. همچنان که در قرآن می‎فرماید: اگر از کفار پیروی کنید، شما را به‎ اعقاب‎تان برمی‎گردانند. همان کاری‎که بنی‎امیه کردند. با یک نوع رجوع به اعقاب، اسلام را به قبل از اسلام برگرداندند. در حقیقت ولایت‎فقیه، مبنای همه اصول اجتماعی است. مرجعیت به‎عنوان النصیحه لأئمه المومنین مطرح است، نه در عرض ولایت فقیه. بحث مواطات معنایش همین است. مواطات برای حفظ نظام اجتماعی اعتبار دارد و به‎هیچ قید و قیود و عقودی نیز احتیاج ندارد. مبنا مردم و زندگی‎روزمره‎شان است و تمام این‎ها حجیت ایجاد می‎کند. در بعد سیاسی و اجتماعی نیز همین است و مردم به‎خاطر حفظ نظام اجتماعی به فقیهی که فساد و افساد را از بین می‎برد، رأی می‎دهند و به او رجوع می‎کنند که آن هم در قالب خبرگان است. چند عالم مرجع، یکی را به‎عنوان ولی فقیه انتخاب می‎کنند. در خبرگان، همه مجتهد بومی هستند که با رأی مردم انتخاب شده‌اند و مردم از همان‎ها هم می‎پرسند که رهبر کیست. در نتیجه، مرجعیت اگر بخواهد در عرض ولایت فقیه قرار گیرد، خلاف مصلحت اجتماعی و حفظ نظام اجتماعی که از مهم‎ترین امور اجتماعی است؛ واقع می‎شود و چنان‎چه مسئله‎ای با این اصل مخالف باشد؛ موضوع آن، خود به خود برداشته و از اعتبار ساقط می‎شود. معنای وارد و مورود همین است. ولایت فقیه و مصلحت اجتماعی مبنایی‎ترین اصولی است که امام مطرح کردند. پس فردی که بخواهد درمقابل ولایت فقیه بایستد؛ خلاف مصالح نظام اجتماعی است. اصل کار در رجوع مردم به نایب امام زمان و آن عنصر برجسته است که حجت امام زمان بر مردم محسوب می‌شود. و سایر علما، النصیحه لأئمه المؤمنین هستند. اگر نصیحت‎های آنان نیز در جامعه پخش می‎شود، از باب تنجز کلی است که خود ولایت فقیه می‎دهد. مثلا در بعد اجتماعی‎ فتواهایی که می‎دهند و مردم عمل می‎کنند، در راستای احکام ولی فقیه است؛ همان‎طور که نظام پزشکی کشور به یک پزشک، مجوز طبابت می‎دهد. اصل حفظ نظام اجتماعی نیز همین را اقتضا می‎کند. بنابراین ولایت فقیه با این ساختاری که عرض شد، حجت‎ حجت‎ها و به‎معنای واقعی، ثقه‎الاسلام و حجت‎الاسلام است. و نماینده امام زمان بر همه افراد است. / منتشر شده در مجله پنجره




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 506]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن