واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: پدیده گریه، در این مجالس، از بارمعنایی خاصی برخوردار است. گریستن در باور شرکت کنندگان این مجالس نشانهای از برقراری... بین دو مقوله «دین» و «دینداری» باید تفکیک قائل شد. مفهوم دین مربوط است به ذات و جوهر دین اما دینداری به رفتار اجتماعی دینداران اشاره دارد. همچنین بر خلاف دین، که مجموعه تعاریف نسبتاً ثابتی را شامل میشود، دینداری، متأثر از تغییر و تحولات اجتماعی و به تبع مقوله ای دائماً متغیر و تحول پذیر است. در نتیجه -صرف نظر از تعدد قرائات و برداشتهای بشری- اگر بتوان برای تعاریف دین اصالت قائل شد، برای تعاریف دینداری نمیتوان. چرا که از جامعه ای به جامعه دیگر، و از زمانی به زمان دیگر شکل و بروز آن گونه گون خواهد بود. تفکیک بین دو مقوله «مناسک دینی» و «آیینهای دینداران» نیز لازم است. علیرغم آن که هر دو مفهوم، اشاره به مجموعه آداب، رسوم و شیوع عملهای مشخص دارند، اما در خاستگاه و منشأ مشابه نیستند. مناسک دینی در خود دین ریشه دارند و لذا تأسیس، تعریف و تبیین چگونگی آنان برعهده دین است. در نتیجه، تعریف شرایط و اشکال آنان ثابت و تطورناپذیر است. انجام آنان- از منظر دین- «تکلیف» و استنکاف از آنان «معصیت» محسوب شده و مستوجب عقاب است. با این تعاریف باید مناسک دینی را به عنوان بخش قابل توجهی از «شریعت» دینی قلمداد کرد که نمود آن در فقه دین است. به عنوان مثال «حج» یکی از مناسک دینی اسلام است. اما آیینهای دینداران، برخلاف مناسک دینی، منشأ شریعتی ندارند بلکه مقوله ای اساساً اجتماعیاند و تأسیس، تعریف و تبیین چگونگی آنها به نوع عمل و شرایط اجتماعی دینداران برمیگردد. و لذا تابع تحولات اجتماعی و تغییر پذیرند. در نتیجه، مجموعه آیینهای دینداران یک دین، میتواند بسیار متنوع باشد، از زمانی تا زمانی و از جامعه ای تا جامعه ای. این آیین، هر چند به تبع عرضی بودنشان، تکلیف محسوب نمیشوند، اما منشأ بشری دارند و فرد دیندار در شکل دادن آنان مطابق خواستها و نیازهای ملموس خود، احساس اختیار میکند.مجالس سوگواری شیعیان را نیز باید یکی از مهمترین مظاهر «دینداری» شیعیان به حساب آورد. محوریت مجالس عزاداری شیعیان «واقعه عاشورا» است. در باور شیعه، این واقعه هولناک ترین فاجعه بشری درطول تاریخ، و درعین حال بزرگترین اقدام دشمنان برای ایجاد انحراف در اسلام و از بین بردن جریان ولایت و جانشینی برحق پیامبر محسوب میشود. بنابراین لازم است که شیعیان هماره خاطره این رویداد را زنده نگه دارند. انتخاب واقعه عاشورا از سوی ائمه، به عنوان عامل محوری تبلیغ تشیع را باید انتخابی زیرکانه و سنجیده ارزیابی کرد. چرا که واقعه مذکور، از جمیع جهات، واجد پتانسیلهای موجود برای نمایندگی گفتمان تشیع به خصوص «تشیع تاریخی» است. در واقعه عاشورا و مقدمات و مؤخرات آن، هم اصول محوری تشیع («عدل» و «امامت») و هم فروع محوری آن («جهاد»، «امر به معروف»، «نهی از منکر»، «تولی» و «تبری») در صریح ترین و جامع ترین شکل خود تجلی و نمود دارند. از این منظر، هیچ نمونه مشابه دیگری را نمیتوان چون واقعه عاشورا یافت. خصوصاً اگر وضعیت ویژه تشیع تاریخی دردوران زندگی امامان شیعه _ یعنی دوران خلافت اموی و عباسی، که شیعه همیشه در اقلیت و زیر بار انواع فشارهای تبلیغاتی و سیاسی بوده است _ را در نظر بگیریم، ارزش این انتخاب، روشنتر میشود. علاوه براین موارد واقعه عاشورا از نظر شکلی هم قابلیتهای تبلیغاتی فراوانی دارد. کشتار بی رحمانه و فجیع امام حسین (علیه السلام) و فرزندان و یارانش _ که به گواه منابع تاریخی، در بین عموم مسلمین آن زمان از احترام و مقام والایی برخوردار بودند- غارت بازماندگان و به اسارت بردن زنان و کودکان، جملگی بر پتانسیل تحریک کنندگی احساسات و تأثر انگیزی این واقعه میافزاید. امتیاز ویژه مجالس سوگواری، این است که موجبات بالفعل شدن این پتانسیل بالقوه را فراهم میآورند. از این رو عنصر «عاطفه» و «احساس» را باید یکی ازعناصرمحوری و کلیدی در تشکیل مستمر مجالس عزاداری شیعیان در طول تاریخ دانست؛ عاملی که مشخصاً درعمل «گریستن» نمود مییابد. پدیده گریه، در این مجالس، از بارمعنایی خاصی برخوردار است. گریستن در باور شرکت کنندگان این مجالس نشانهای از برقراری ارتباط متقابل با یک منبع قدسی و ماورایی (خدا یا امام معصوم) است و به این معنا یک ارزش محسوب میشود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 312]