واضح آرشیو وب فارسی:ابتکار: ديروز پژو، امروز اسكانيا؛ چند نفر بايد زنده زنده در آتش بسوزند؟
صنعت خودروسازي ايران، چه سواري ساز باشد و چه عمومي ساز، مركب مرگ تحويل مردم ميدهد. آن از پژوهايي كه بسيار سوختند و بسيار آدميان را سوزاندند، آن از پرايدهايي كه ايمني پايين شان، بلاي جان مردم شده، آن از”هُوو"هايي كه ترمزشان، ترمز زندگي خيليها شد و اين هم از اسكانياهايي كه يكي پس از ديگري ميسوزند و عجيب اين است كه مسئولان نيز با اينان ميسازند!
به گزارش عصرايران،سه شنبه هم يك اتوبوس اسكانياي ديگر كه حامل زائران عتبات عاليات بود در مرز مهران استان ايلام دچار آتشسوزي شد و خدا چقدر رحم كرد كه مسافران اتوبوس، هنگام آتش سوزي داخل آن نبودند!
روز 22 آذر هم قبل هم يك اسكانياي ديگر در نزديكي اصفهان سوخت و مسافران، قبل از اين كه آتش سوزي به همه جاي آن سرايت كنند، خود را نجات دادند.
اما همه مسافران، به خوش شانسي اين دو اتوبوس نيستند. در 18 شهريور همين امسال، 44 مسافر اسكانيا در اتوبان قم - تهران به طرز مصيبت باري، زنده زنده در آتش سوختند تا بوي گوشت سوخته انسان، تا صدها متر آن سوتر را پر كند!
12 ارديبهشت نيز 17 مسافر ديگر كه از بخت بد، سوار بر اسكانياي V.I.P شده بودند، در جاده اهواز - هفتگل در آتش سوختند و جان دادند.
نكته مهم اينجاست:برندهايي مانند اسكانيا،در جهان معروف و معتبرند و نوعاً دچار چنين وضعيتي نميشوند، ولي وقتي همينها در داخل توليد ميشوند، ارابه مرگ ميشوند و يكي پس از ديگري آتش ميگيرند.
آيا علت را ميتواند چيزي جز كاستن كيفيت در توليدات داخلي دانست؟ آيا مردم بايد قبل از سوار شدن به اتوبوسها، آنها را معاينه فني كنند؟ آيا مردم بايد در جادهها، بر اتوبوسها نظارت كنند؟ آيا مردم بايد كيفيت توليدات در كارخانههاي داخلي را بررسي كنند؟ آيا مردم بايد اصالت قطعات به كار رفته در توليدات را رد يا تأييد كنند؟ آيا مردم بايد جلوي شماره گذاري و تردد اتوبوسهاي ناايمن را بگيرند؟
مگر جز اين است كه اين وظايف بر عهده شركتهاي مسافري، وزارت صنعت،معدن،تجارت، سازمان استاندارد، پليس است؟ اگر چنين است - كه هست - آيا جز اين است كه همه اين مجموعههايي كه نام برديم، در حوادثي از اين دست مسئوليت دارند؟ اگر مسئوليت دارند، پس كو پاسخگويي شان و اي بسا مجازات شان؟
اگر اتفاقي براي يك بار رخ دهد، ميتوان آن را حادثه اي دانست كه تكرار نميشود ولي وقتي مدام يك رويداد تكرار ميشود ديگر چه ميتواند گفت؟ وقتي پژوها مدام سوختند، وقتي هووها مدام ترمز بريدند و وقتي اسكانياها مدام آتش ميگيرند، ماجرا معنايي متفاوت از يك حادثه پيدا ميكند.
از مسئولان وزارت صنعت و معدن، استاندارد، پليس و حتي قوه قضاييه ميخواهيم سري به كارخانه توليد اسكانيا در كشورمان بزنند و توليدات اينان را با اصل توليدات خارجي مقايسه كنند. در اين حال، دو فرض متصور است: يا داخليها، با همان برند محصولاتي با كيفيت نازل توليد ميكنند كه بايد برخورد بسيار جدي شود؛ يا اصل جنس نامرغوب است كه عذر بدتر از گناه است چرا كه يك محصول بي كيفيت را به ايران آورده و توليد ميكنند و براي سودشان، مردم را يكي پس از ديگري ميكشند.
شايد هم مسئولان توليد كننده اين اتوبوس مدعي داشتن استاندارد شوند و راست هم بگويند كه در اين صورت بايد سازمان استاندارد پاسخگو باشد كه چرا استاندارد اتوبوسي را تأييد ميكند كه مدام آتش ميگيرد و مردم را ميسوزاند؟! آيا اين سازمان، حافظ منافع مردم است يا سازمان موجّه جلوه دادن خطاها يا خيانت ها؟
وقتي در شهريور امسال، 44 نفر زنده زنده دز اسكانيا سوختند، كميسيون عمران مجلس وعده بررسي داد. سوال از اعضاي كميسيون اين است: نتيجه بررسي هايتان چه شد؟ اصلاً بررسي كرديد؟ قبل و بعد از بررسي تان، ماجرا چه فرقي كرد؟!
عصرايران، به تصاويري دست يافته است كه نشان ميدهد زير ظاهر زيبا و فريبنده برخي از اتوبوسهايي كه مردم را بين شهرها جابجا ميكنند، چه وضعيت شكننده و دلهره آوري وجود دارد و مردم، واقعاً بر چه مركبهاي ناامني سوار ميشوند. اين تصاوير افشا كننده را بعد از تكميل بررسيهاي نهايي به زودي منتشر خواهيم كرد تا در دوراني كه كلمه بر مسئولان اثر نميگذارد، بلكه تصوير به خودشان آورد.
ارسال نظر
پنجشنبه 28 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابتکار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 78]