واضح آرشیو وب فارسی:الف: درباره خوبي و بدي ديگران قضاوت نكنيممهدي ياراحمدي خراساني، 24 آذر 92
نمي دانم اين چه عادت غلطي است كه در جامعه رايج شده است. خيلي راحت دور هم مي نشينيم و از ديگران حرف مي زنيم و به سادگي آب خوردن درمورد آن ها قضاوت مي كنيم. انگار در مقام خداوندي قرار داريم.
فلاني آدم خوبي است. فلاني دل رحم است. ديگري ضعيف است، آن فرد بلند و آن يكي كوتاه است. اگر فردي دچار مشكل مي شود برخي مي گويند حقش بود از بس بدي كرد خدا هم او را به چنين عذابي دچار كرده است. اگر كسي به مقام و ثروت قابل توجهي دست يابد بعضي ها قضاوت مي كنند كه حتماً خدا دوستش داشته كه به او اين چنين امكاناتي عطا نموده است. يا در اداره ها و سازمان ها اين نوع قضاوت ها بسيار وجود دارد.
به عنوان مثال اگر كارمند كوچكترين اختلاف نظري با آقاي رئيس داشته باشد به راحتي قضاوت كرده و مي گويد: نيروي ضعيفي است و يا توان كاري پاييني دارد. جالب است خيلي وقت ها اين قضاوت ها در مورد كساني است كه از آن ها اطلاعات زيادي هم نداريم. يا اينكه آن ها را اصلاً نديده ايم و يا بسيار كم با هم مراوده داشته ايم.
وقتي نسبت به مسئله اي شناخت پيدا نكرده ايم و شروع مي كنيم به قضاوت اين از جهل ماست. معمولاً زماني يك فرد شروع به قضاوت مي كند كه يكي از اين كارها را در ذهن خود انجام مي دهد؛ فضولي كردن يا قياس كردن. مورد قضاوت قرارگرفتن همان اندازه كه براي ما ناخوشايند است، براي ديگران هم آزاردهنده است. متوقف كردن قضاوتِ ديگران و جايگزين كردن آن با پذيرفتن نقطه ضعف هاي طرف مقابل براي دو طرف التيام بخش است و با ياد گرفتن اين مهارت هم قضاوت كننده سبك مي شود، هم قضاوت شونده آرام مي گيرد و انسان به گناه بزرگ غيبت و بدگويي پشت سر ديگران آلوده نمي گردد.
اينكه بعضي ها به صورت مستمر در مورد ديگران قضاوت مي كنند دلايل متفاوتي مي تواند داشته باشد. به عنوان مثال برخي به دليل شرايط خاص خانوادگي خود قضاوت كردن درباره ديگران را به عنوان يك عامل كمكي در برقراري رابطه ياد گرفته و بدان عادت كرده اند. برخي در مورد ديگران قضاوت مي كنند تا در اصل، خودشان را مخفي كرده باشند چرا كه مواردي را در ديگران مي بينند كه در خودشان هم وجود دارد و آنها اين ويژگي را دوست ندارند.
عده اي با قضاوت منفي در مورد ديگران و تحقير آن ها براي مهم جلوه دادن خود و داشتن حس بهتر استفاده مي كنند. اما هيچ كدام از اين دلايل سبب نمي گردد قضاوت كردن حس مناسبي براي انسان ايجاد نمايد زيرا اساساً قضاوت كردن داراي بار منفي است. و تنها راه رسيدن به آرامش عشق ورزيدن به ديگران و قبول كردن آنهاست همان طور كه هستند و بهترين نقطه شروع از خويشتن است يعني انسان به خود عشق بورزد و به خود احترام گذارد. ما از درون انسان ها و نيت آنها آگاه نيستيم. تنها خداوند حكيم است كه مي داند در دل هر انساني چه مي گذرد و هم اوست كه بر اساس آنچه مي داند قضاوت مي كند و جزاي عمل انسان را مي دهد. پس بدانيم و آگاه باشيم كه قضاوت در مورد خوب و بد ديگران و نيت اعمالشان در حوزه صلاحيت ما نيست لذا ما انسان ها به جاي خداوند متعال حق نداريم در مورد خوبي و يا بدي كسي نظر داده و "نبايد قضاوت كنيم!"
يکشنبه 24 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]