تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834308958
فتوحي: جريان نقد ادبي در ايران ضعيف نيست
واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: فتوحي: جريان نقد ادبي در ايران ضعيف نيست
ششمين جايزه ادبي جلال در حوزه نقد ادبي اگرچه برگزيده اي نداشت، اما كتاب «سبك شناسي، نظريه ها و رويكردها و روش ها» تاليف دكتر محمود فتوحي را شايسته تقدير دانست. دكتر فتوحي استاد دانشگاه فردوسي مشهد سال هاست كه در حوزه نقد ادبي فعاليت مي كند و آثار درخوري در اين حوزه منتشر كرده است. ايشان كه پس از درگذشت زنده ياد علي محمد حق شناس در دوره اي به عنوان رئيس انجمن علمي نقد ادبي معرفي شده بود، عهده دار دبيري نخستين همايش ملي نقد ادبي شد. تقدير به حق و شايسته از ايشان در جايزه ادبي جلال بهانه اي شد تا ساعتي به گپ و گفت با اين استاد بپردازيم. مثل هميشه روي گشاده و مهربان استاد فرصتي مغتنم را فراهم آورد تا در اتاق كوچك ايشان در دانشكده ادبيات دانشگاه فردوسي هم كلام شويم.
بي گمان اين موفقيت بيش از هر چيز براي فعالان حوزه ادبيات فارسي و نقد ادبي اهميت دارد و تقدير از كتاب استاد فتوحي يعني بها دادن به نقد و نقادي. چرا كه نقد ادبي را بيش از اين بايد پاس داشت و كساني كه به طور جدي و عميق در اين حوزه كار مي كنند به ويژه ايشان بايد قدر ببينند و بر صدر بنشينند تا ديگران با جرأت و اميد بيشتر بتوانند اين عرصه را رونق ببخشند. توجهي به حوزه نقد ادبي باعث شد تادر مقايسه با غرب هنوز كارهاي جدي تري را به انتظار بنشينيم. اين كتاب طلوع درخشاني است براي جريان نقد نويسي مدرن و جامعيت آن قابل توجه است.و اين آغاز پرسش ما شد كه:
استاد! نگاه شما به مقوله نقد و سبك شناسي در روزگاري كه به نقد ادبي چندان توجه نمي شود چيست؟
اولا خيلي خوشحالم كه اين كتاب موقعيت خود را پيدا كرد و برخي از دوستان نيز بر آن نقد نوشتند كه از آنان سپاسگزارم چرا كه كار را جدي گرفتند.من باور ندارم جريان نظري نقد در ايران ضعيف است نمي دانم چرا چنين حسي داريم گاهي من هم گرفتار چنين احساسي مي شوم كه مثلا ما نسبت به غرب ضعيف هستيم.غربي كه به عنوان فضاي متقابل خودمان تلقي مي كنيم به لحاظ كمي چقدر جمعيت دارد؟ چقدر دانشگاه دارد؟ چه تبادل ها و بده بستان هايي در آن وجود دارد؟ قطعا خيلي! زبان فرانسوي، اسپانيايي، ايتاليايي و انگليسي با آن دامنه وسيع اش و حتي فعاليت هاي تئوريك كه در زبان هاي ديگر انجام مي شود، قطعا همه اين ها فضاي بسيار كلاني را فراهم مي كند. بنابراين چرا بايد خودمان را در تقابل با آن ها احساس كنيم؟ بايد توجه داشت كه نظريه ها و روش ها جهاني اندو بومي نيستند. البته ممكن است مبتني بر دانش بومي هم باشند ولي اصول و مباني نظريه ها جهاني است. اصلا هر نظريه اي كه از مرزهاي زباني ملتي فراتر مي رود، حرف جهاني دارد. خيلي از اين نظريه ها از كشورهاي اروپاي شرقي يا از جهان عرب وارد غرب شده است به اين اعتبار ما به قدر استطاعت و قلت جمعيت زباني با نظريه هاي روز دنيا آشنا هستيم و به آن ها واكنش نشان مي دهيم. در سال هاي اخير هم فراواني توليد آثار نقد ادبي معطوف به نقد و نظريه است.
ولي شما وضعيت نقد ادبي را در نوشته هايتان بحراني قلمداد كرده ايد...
بله! اين مايي كه مي گوييم بايد توجه داشت ما هم بخشي از جامعه جهاني هستيم. مشكل ما در فهم نظريه هاي جهاني است و نيز نوعي شتاب زدگي در خوانش آن ها. دليل مدعايم اين است كه مثلا در مجموعه ترجمه اي كه از نظريه هاي نقد ادبي شده است سهم كتاب هاي درسي و درسنامه ها و مقدمه هاي نقد ادبي بسيار بالاست.ببينيد درسنامه يا «introduction» اين ها مقدمات كار نقد ادبي اند. بيشتر مترجمان ما مقدمه اي بر نقد ادبي ترجمه مي كنند، هنوز آن مقالات، منابع اساسي و بنيادي دوران ساز را نخوانده ايم و ترجمه نكرده ايم.مثلا نظريه هايي كه در حوزه استعاره شناسي است خيلي بحث مي شود ولي هنوز خود آن كتاب اصلي به فارسي ترجمه نشده چون واكنش فارسي زبانان نيز در برابر آن نظريه ها و كتاب ها مهم است. از طرفي مراكز آكادميك كه به طور ويژه به مباحث تئوريك نقد و نظريه ادبي بپردازند نداريم يا كلاسي كه در آن جا نظريه ادبي تدريس شود. ما كرسي نظريه پردازي در اين حوزه نداريم و حتي نظريه شناسي كه مثلا بگوييم فلان استاد در فلان دانشگاه در فلان نظريه صاحب نظر است وجود ندارد. همه كليات مي دانيم. برخي اسم خودشان را مثلا استاد يا دانشيار نظريه ادبي مي گذارند و در همه قلمروهاي نظريه ادبي از زمان افلاطون تا امروز حرف مي زنند و مي نويسند. نه اين كه حرف هايشان غلط باشد ولي قطعا اين ها وارد حوزه انديشيدن نمي شوند بلكه كارشان انتقال است. يعني زبان انگليسي يا فرانسوي و... را خوب مي دانند و از اين طريق انديشه ها را منتقل مي كنند و... .
ما بايد به جايي برسيم كه بدانيم مثلا فلان واحد درسي در فلان دانشگاه تدريس مي شود مثلا در استعاره شناسي، روايات شناسي و... به طور خاص صاحب نظر دارد . البته به تدريج دارد شكل مي گيرد و با ورود نسل جوان صاحب نظراني داريم كه متخصص حوزه خاصي هستند ولي در اين زمينه ضعفي وجود دارد كه آنان ادبيات فارسي را كما هوحقه نمي شناسند. چون ادبيات ما بسيار پرماجراست و داستان درازي دارد.
شما در آثارتان قصد داشته ايد همين انتقال نظريه ها را انجام دهيد؟
دغدغه من هميشه اين بوده است كه فهم فارسي از اين مسائل ارائه كنم...
ولي شما گفتيد به بومي سازي چندان اعتقاد نداريد، آيا معناي اين حرف شما بومي سازي نيست؟
به بومي سازي اعتقاد ندارم، فهم فارسي! يعني خواننده من وقتي كتاب را مي خواند بحثي را كه مطرح مي كنم يك مصداق فارسي ايراني ارائه كنم. اگر بحث از تحول سبك است يا عوامل تغيير سبك، نمونه فارسي به طور عيني در تاريخ ادبيات ارائه كنم.
به عنوان مثال وقتي دوران صفويه به عنوان دوره اي پر از تغييرات فرم و تغيير و تعدد سبك مطرح است سعي مي كنم بر مقوله هايي انگشت بگذارم كه براي خواننده محسوس باشد.
با توجه به پيشرفت هاي دانش زبان شناسي و تاثير آن بر سبك شناسي و نقد ادبي امروزه اين دانش ها به صورت علمي و نظريه بنياد مطرح هستند اما بيشتر استادان و محققان دانشگاه بين توضيح و حاشيه نويسي و نگاه علمي و نظريه محور تفاوتي نمي گذارند و مي پندارند اين كار همان سبك شناسي است. فكر نمي كنيد ما به طور جدي به بازتعريف اين دانش ها و تبيين چهارچوب هاي نوين نياز داريم؟
كاملا درست است. ما به بازتعريف خيلي از مقولات نياز داريم اما در حوزه علوم انساني مقوله ها خيلي متداخل اند و مرزبندي خيلي قطعي وجود ندارد همان طور كه در علوم پايه نيز تا حدي چنين است.من خيلي به اين مرزبندي ها قايل نيستم اما معتقدم يك منتقد قطعا بايد سبك شناس باشد. وقتي شما در ذات سبك شناسي مسئله فرديت را دنبال مي كنيد و مميزات و ويژگي هاي خاص يعني خصوصيات منحصر به فرد متن را پي گيري مي كنيد اين ها ركن اساسي نقد است كه منتقد بايد به اين موارد بپردازد. اين كه نوآوري هاي متن چيست؟ مولفه هايي كه به طور ويژه و انحصاري به متن متعلق است چيست؟ نسبت اين متن در اين نوآوري ها و فرديت و ابداع كدام است؟ بايد ديده شود. كلمه «ابداع» اصل و بنيان نقد است. كسي كه ابداع را نشناسد نمي تواند متن را نقد كند. ما نقد را اگر به معناي جدا كردن سره از ناسره بگيريم دقيقا وارد مطالعات انتقادي شده ايم. مطالعات انتقادي به اين معنا نيست كه ما اعتراضي كار كنيم. اگر شما گزاره هايي را كه راجع به متن به نگارش درمي آوريد متضمن نوعي ارزش گذاري معطوف به ذوق و عقايد خاص باشد شما نقد مرامي كرده ايد. در واقع يك نوع جهت گيري و موضع گيري مرامي است. ولي نقد علمي يعني يك متن را به معني خاص متن يعني آنچه كه هست يا به اعتبار سرشت و ذات آن متن بررسي كنيدو ابداعات آن را از بخش هاي تقليدي جدا كنيد.نقدهاي مرامي و گزينشي سرشت متن را مغفول مي گذارند جايگاه تاريخي متن را فراموش مي كنند اما سبك شناس با جعبه ابزاري كه دارد سطح زباني، واژگاني، سطح نحوي متن، قلمرو نشانه شناسي متن، روايت و... را تحليل و گرانيگاه هاي تاثيرگذاري و زيباشناسي شكل گرفته در متن را بررسي مي كند.
به تعبير خودتان سبك شناسي نقش ميانجي دارد.
دقيقا، من هميشه دنبال ابزار مي گشتم ابزارهايي كه اعتماد مرا به عنوان منتقد ادبي به مطالعه در اين حوزه بالا ببرد. برخي نظريات معطوف به مفاهيم فكري و فلسفي است و به ما معرفتي درباره مفاهيم و مقولات ادبي مي دهند ولي اين كه ما چگونه اين معرفت را در مواجهه با متن عملياتي كنيم مستلزم همان جعبه ابزار سبك شناسي است و من متوجه شدم كه از دانش زبان شناسي خيلي بايد استفاده كنم چون روش ها مرا به قطعيت بيشتري مي رساند. مثلا از روان شناسي در تحليل متن مي توانم استفاده كنم، از جامعه شناسي هم همين طور. ميانجيگري به اين معناست كه در كتاب به عنوان قلمرو بينا رشته اي مطرح شده است.
تغيير و تحولات نقد ادبي اخير را چگونه مي بينيد؟
دو دهه اخير دوره آشنايي با نظريات نقد ادبي جهان است. زبان نقد ادبي فني تر مي شود. ارجاعات مقالات به منابع اصيل و دست اول بيش از گذشته است. كلي گويي كم شده است. مسئله يابي در نقد متون روز به روز بيشتر مي شود. فاصله بين زمان نگارش اثر و نقد آن كمتر شده است. قبلا مي گفتند بايد صد سال مي گذشت تا اثري نقد شود ولي امروز فاصله كم شده است ما به واقعيات پيراموني حساس تر شده ايم. تخصص گرايي رواج پيدا كرده است. تخصص در مسائلي مانند جريان سيال ذهن، استعاره شناسي، اسطوره شناسي. احساس مي كنم نقد ژورناليستي كم حس و حال تر شده و در برابر آن نقد فني دانشگاهي قوت گرفته است.
يکشنبه 24 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[مشاهده در: www.khorasannews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 52]
صفحات پیشنهادی
بررسي جايگاه نقد ادبي در ايران؛/1/ مجتبي گلستاني: به فقر نظريه و گدايي نقد دچاريم
بررسي جايگاه نقد ادبي در ايران 1 مجتبي گلستاني به فقر نظريه و گدايي نقد دچاريم نقد ادبي در كشور ما بسيار مولفمحور و نخبهگرا و مبتني بر زيباشناسيگرايي است نقدهايي كه سراسر مبتني بر داوريهاي ارزشي بيمعيارند بررسي جايگاه نقد ادبي در ايران 1 مجتبي گلستاني به فقر نظريه وبررسي جايگاه نقد ادبي در ايران؛ /۲/ تمجيد و تملق نسبتي با نقد ندارد
بررسي جايگاه نقد ادبي در ايران ۲ تمجيد و تملق نسبتي با نقد ندارد نوشتههايي كه دربارهي شعر و قصه در روزنامه مجله يا سايتها ميخوانم نقد نيست و از چنين تواني بيبهره است نه بنيانها و استراتژي نوشتن اثر را برملا ميكند و نه فرم را تحليل بررسي جايگاه نقد ادبي در ايران ۲بررسي جايگاه نقد ادبي در ايران؛ /3/ فتحاللهبينياز: مطبوعات بيشتر به فكر سرگرم كردن مردم هستند
بررسي جايگاه نقد ادبي در ايران 3 فتحاللهبينياز مطبوعات بيشتر به فكر سرگرم كردن مردم هستند شرايط اجتماعي به كلي ادبيات جدي را از چشم مردم پنهان كرده فرهنگسراها كه با پول مردم ساخته شدهاند به مالكان اصليشان برگردانده شوند وزارت ارشاد و بخش فرهنگي شوراي شهرها در احياي ابررسي جايگاه نقد ادبي در ايران: مجتبي گلستاني: به فقر نظريه و گدايي نقد دچاريم
بررسي جايگاه نقد ادبي در ايران مجتبي گلستاني به فقر نظريه و گدايي نقد دچاريم مجتبي گلستاني منتقد ادبي معتقد است آنچه ما در كشورمان به عنوان نقد ادبي ميشناسيم عموما از پشتوانههاي نظري و تئوريك دور است و به همين دليل اين مفهوم دچار تناقضات و آسيبهاي فراواني است وي در توضيدايرة المعارف زندان سياسي و نقد خاطرات چپ در ايران
دايرة المعارف زندان سياسي و نقد خاطرات چپ در ايران ناصر تفرشي روزچهارشنبه افزود كار تاليف اين كتاب كه درباره وقايع رخ داده در زندان هاي سياسي دوران پهلوي اول و دوم است از سال 1387 آغاز شد پنجشنبه 5 دي 1392قراردادهاي جديد را با كسب منفعت ايران امضا خواهيم كرد/ تزريق نقدينگي به توليد تورم ساز نيست
قراردادهاي جديد را با كسب منفعت ايران امضا خواهيم كرد تزريق نقدينگي به توليد تورم ساز نيست رحماني گفت تزريق نقدينگي به توليد به هيچوجه موجب تورم نميشود و انتظار ما از دولت اين است كه منابع و امكانات موجود را به سمت توليد سوق دهد چراكه اين كار موجب كاهش تورم ميشود به گزارشايران در جريان مذاكرات هيچ امتيازي نداده بلكه امتياز هم گرفته است
ايران در جريان مذاكرات هيچ امتيازي نداده بلكه امتياز هم گرفته است رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام با بيان اينكه در جريان مذاكرات ايران هيچ امتيازي نداده است گفت جمهوري اسلامي امتيازاتي نيز دريافت كرده كه در شرايط فعلي گفتن اين حرفها زود است به گزارش گروه سياسي باشگاه خبرنگاران آيعضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی ایران: بابک زنجانی مهره سوخته یک جریان است/ در دولت نهم و دهم عدهای به نوا رسیدن
عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی ایران بابک زنجانی مهره سوخته یک جریان است در دولت نهم و دهم عدهای به نوا رسیدند در دولت نهم ودهم متاسفانه شاهد ظهور دهها نفر بودیم که در ظرف مدت کوتاهی به نوایی رسیده اند وعمدتا با دریافت وامهای کلان از بانک ها وصندوق توسعه ملی به صحنه اقتصاد ما پابابک زنجانی: ۴۰۰ میلیارد تومان نقد برای پروژه ایران زمین از من گرفتند/ 900میلیون یورو خرج کرده ام
بابک زنجانی ۴۰۰ میلیارد تومان نقد برای پروژه ایران زمین از من گرفتند 900میلیون یورو خرج کرده ام رییس کمیسیون معماری و شهرسازی شهر تهران با تاکید بر مغایرت پروانه صادر شده توسط کمیسیون ماده پنج برای برج ایران زمین با اهداف طرح جامع و طرح تفصیلی شهر تهران گفت تعهدات به مالک موردنقدی بر « آوای باران»؛ بینوایان با ویرایش ایرانی
تاریخ انتشار 22 دی 1392 ساعت 07 57 | شماره خبر 1342359435335077399 سریال آوای باران که از شبکه سه در حال پخش است مانند دیگر سریالهای چند سال اخیر حسین سهیلی زاده توانسته مخاطبان زیادی را با خود همراه کند این کارگردان در سریال آوای باران معضل تکدیگری کودکان کارهفتمين جلسه دادگاه بيمه ايرانبراي جبران محبت آقاي «ف» چكها را نقد كردم
هفتمين جلسه دادگاه بيمه ايرانبراي جبران محبت آقاي ف چكها را نقد كردم يكي از متهمان پرونده در دفاع آخر گفت من براي جبران كارها و محبتهاي آقاي ف درخواست ايشان را مبني بر نقد چك پذيرفتم به گزارش خبرنگار قضايي خبرگزاري فارس در ادامه رسيدگي به اين پرونده م ب ح با اتهام پولشمثال پهلوان زنده و حکايت نقد ما ايرانيها
مثال پهلوان زنده و حکايت نقد ما ايرانيهابخش تعاملی الف - سيد سجاد بالاداشاره مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند تاریخ انتشارچرا ايراني ها از كارهاي سخت گريزان شده اند؟ / نتيجه يارانه نقدي واردات چوپان
چرا ايراني ها از كارهاي سخت گريزان شده اند نتيجه يارانه نقدي واردات چوپان محمد صالحي واردات چوب بستني دسته بيل سنگ قبر و كالاهاي ديگر از اين قبيل به كشور در زمان دولت دهم اتفاق افتاد واردات اين قبيل كالاها در ليست كالاهاي وارداتي به گمرك كشور چنان مورد توجه بود كه بخشي از-
گوناگون
پربازدیدترینها