واضح آرشیو وب فارسی:الف: مثال پهلوان زنده و حکايت نقد ما ايرانيها
بخش تعاملی الف - سيد سجاد بالاد
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۲ ساعت ۰۷:۴۲
حتما اين ضرب المثل را شنيدهايد: پهلوان زنده را عشق است. آري در فرهنگ ما ايرانيها ضرب المثل معروفي است. يعني پهلوان بازار دار و معرکه دار را عشق است. اين مثل يعني اينکه به پهلوانان گذشته کاري نداريم که شايد به معني از ياد بردن پيش کسوتان گذشته است و از سوي ديگر پهلوان زنده از هر گونه نقد و نقادي مبراست. صحبت در باره بخش دوم اين ضرب المثل است. همان جايي که پهلواني مي رود و عرصه را براي آمدن پهلواني ديگر خالي ميکند. دقيقا مصداق بارز اين بخش، گرم شدن بازار نقدهايي است که پس از پايان دوره زمامداري افراد در سمتها مختلف ديده و يا شنيده ميشود. وقتي فردي از يک کسوت و منصب ميرود، نوبت به نطقهاي آتشين و بر ملا کردن رازها تحت عنوان افشا گري ميشود.به راستي ما ايرانيها چرا اين گونه هستيم؟ آيا از نقد کردن ديگران ميترسيم؟آيا فکر ميکنيم با نقد کردن اوضاع و احوالمان را به هم ميزنيم؟آيا به فکر منافع، پست، سمت، ميز رياست و ... خودمان هستيم؟به راستي چرا اين گونه است؟ مگر گفتار پيامبر در باره کشتي و فردي که دارد محل نشستن خود را سوراخ ميکند فراموش کردهايم؟ در آن مثال زيبا، سکوت هر کدام از کشتي نشينان و عدم تذکر و اقدام عملي در قبال فرد تخريب گر، نابودي و هلاکت همه آنان را به دنبال داشت. واقعا ما بايد فکري براي نقادي در کشورمان بکنيم. بايد نقد خارج از وقت و زمان تقبيح شود. به قول سعدي عليه الرحمه «زبان سعدي در کام و ذوالفقار علي در نيام»، در وقت ضرورت، بايد مورد بيزاري قرار گيرد. به راستي اگر فردي، روشي، شيوه اي و يا تصميمي به ضرر مردم و جامعه باشد، آيا ميتوان از آگاهان قبول کرد که ساکت بنشينند و آنگاه که کار از کار گذشت و پهلوان آن عرصه، زمين را ترک کرد، لب به نقادي بگشايند؟شايد يکي از دلايل امر اين باشد که ما عادت به نقد و نقادي نداريم. به محض کوچکترين نقدي آن را با اعتراض برابر ميدانيم و براي فرار از انتقاد، فاعل نقد را مورد بيمهري قرار ميدهيم. اما آيا به راستي اين تنها چاره کار است؟ بعيد است که با واکنشهاي قهري بتوان در جامعهاي که به کانالهاي مختلف ارتباطي دسترسي دارد، بتوان جلوي نقد و نقادي را گرفت.بنابراين ظرفيت سازي در حوزه نقد و نقادي يکي از کارهايي است که بايد در مدارس و دانشگاهها به آن پرداخته شود. به مطبوعات و رسانهها هم بايد اجازه دهيم همانند آئينه به طور روشن و شفاف کژيها و ناراستيها را عنوان کنند و نقادان مطبوعاتي و رسانهاي را که به وقت و در جاي مناسب لب به سخن نقادانه و قلم به نگارش نقد منصفانه در ميآورند، قدر دانيم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]