واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: جهان بيني متفاوت در "آسمان زرد كم عمق"
بهرام توكلي بعد از حضور موفق خود در سينما با ساخت فيلمهاي بلندي چون "اينجا بدون من" و "پرسه در مه"، فاز جديد و متفاوتي از كارگرداني و نويسندگي را با "آسمان زرد كم عمق" در كارنامه خود رقم زد.
به گزارش حوزه سينما باشگاه خبرنگاران؛ بهرام توكلي بعد از حضور موفق خود در سينما با ساخت فيلمهاي بلندي چون "اينجا بدون من" و "پرسه در مه" ، فاز جديد و متفاوتي از كارگرداني و نويسندگي را با "آسمان زرد كم عمق" در كارنامه فيلمسازي خود رقم زد . فارغ از اينكه توكلي به اين نوع تجربه گرايي در ساخت فيلم ادامه خواهد داد يا نه، فيلم اخير او را بايد در طبقه بندي خاصي از فيلم هاي اخير سينماي ايران قرار دهيم.
آنچه كه "آسمان زرد كم عمق" را فيلمي متفاوت از ديگر آثار اين فيلمساز معرفي ميكند روايت و البته فيلمنامهي آن است، گرچه تدوين خوب بهرام دهقان نيز به كمك فيلم آمده است.
"غزل و مهران زوج جواني هستند. مهران در منطقه اي خوش آب و هوا و دور، مشغول كار عكاسي است. غزل به همراه خانواده اش در حالي كه خود راننده است به ديدار همسرش مي رود كه در راه دچار حادثه شده و خانواده اش را از دست ميدهد.
اينك غزل دچار روانپريشي است و مهران با سعه ي صدر از او مراقبت كرده و مي كوشد تاهمسرش را به زندگي عادي بازگرداند."
گرچه اين داستان فيلم است. اما، ما اين داستانرا نمي بينيم. داستان فيلم با صداي مهران روي تصاويري زيبا شنيده مي شود با همان تأثير جادويي داستان و كلمات. تم فيلم هم بارها از لابلاي نريشن خوبي كه صابر ابر مي گويد شنيده ميشود.
ويراني در اوج زيبايي
آنچه كه "آسمان زرد كم عمق" را فيلم مي كند و از ورطه ي بازي با كلمات و تصاوير كارت پستالي نجات ميدهد ، ادعاي مهران در اثبات داستان اصلي فيلم است. آمدن غزل و همسرش -كه اينك پادوي يك آژانس املاك است- به خانه اي مخروبه براي مرتب كردن آن و نوع تعامل مهران با غزل، گير كردن غزل در لوكيشن، در اوهام، در خاطره ها و خيالاتش و هم چنين عدم توانايي او براي درك بزنگاه هاي حساس زندگي مثل شستن خون گلگير ماشين و عدم درك آسيب هاي جدي براي خود و همسرش مؤيد همين مطلب است كه راوي مي خواهد با به نمايش گذاشتن بخشي از زندگي اش، ما را با خود همراه كند .گويي ميگويد ببيند تعامل مرا با غزل و خود قضاوت كنيد.
هماره در طول فيلم از رفتار بيمارگونه، شبه معصومانه و متفاوت غزل با بازي درخشان ترانه عليدوستي متعجب مي شويم و بارها همراهي، همدلي و مراعات همسرش را بر او تحسين مي كنيم. اما گاه خسته مي شويم و در چرايي كار زن مي مانيم، گاه دلمان مي سوزد و در لحظاتي از او گلايهمنديم.
همانگونه كه در سكانسهاي پاياني مهران او را مهربانانه محاكمه كرده و علت رفتارش را پرس و جو مي كنند. غزل نيز برخي اوقات خود را نمي بخشد اما از درك وضعيت بغرنجي كه خود و همسرش را در آن قرار داده كاملاً عاجز است.
اينكه صاحبخانه چرا نيامد و داستان آمدنش چه شد، اينكه داستان زندگي حميد و تازه عروسش به كجا انجاميد؟ آن ها چرا به غزل و مهران خيانت كردند؟ چرا حميد پاي خطايش نايستاد و عاقبت مصدوم موتورسوار چه شد و طلب كارها كه بودند و چگونه مهران آزاد شد مسئله ي فيلم نيست.داستان رابطه ي اين زوج است كه در كمال شكوه در حال فرو پاشي است .همان اندك اطلاعات فيلم كافي است كه بدانيم اين تحمل ،مهرباني وعشق خود و صاحبانش را از هم ميدراند آنهم در كمال شكوه و زيبايي. هر چند كه عشق بر آن مستولي است. همچنانكه خانه بزرگ و زيباي اشرافي، هزاران تو در تويِ جذاب داشته واينك پوسيده. عشق نيز اگر با عقل ترميم نشود در عنفوان زيبايي به ويراني خواهد گراييد. آنچنان كه معشوق را مي ترساند.مانند مهران كه از جهان بيني غزل وبينش و انديشه اش مي ترسيد.
"آسمان زرد كم عمق" قطعاً مخاطب وسيعي در اكران نخواهد داشت، چراكه قصهاي سر راست و قابل فهم در يك بار نمايش ندارد. گرچه كست خوب، بازي هاي روان، تأثيرگذار و چشم گيري مثل بازي حميد آذرنگ ،صابر ابر و ترانه علي دوستي را در خود دارد. اما مضمون غيربومي فيلم بار معنايي متفاوتي را القا مي كند كه از فرهنگ، دانسته ها و خواسته هاي جامعه ايراني دور است. تنها زبان فارسي است كه گويا مشخصه ي ايراني بودن فيلم است. روابط، آدم ها، زوج ها، علاقمندي ها، فعاليت ها، چينش خرده وسايل زندگي مهمتر از همه تفكر حاكم بر جهان فيلم آشنا نيست و همراهي وهمذات پنداري مخاطب را برنميانگيزد.
فيلم داستاني متفاوت را از جهاني متفاوت با آدمهايي متفاوت و با روايتي متفاوت بيان ميكند كه مسئلهي مخاطب ايراني نيست.
يادداشت: روشنك عباسي
انتهاي پيام/ اس
جمعه 22 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]