واضح آرشیو وب فارسی:فارس: يادداشت واردهنقدي بر ترويج رويكرد مناظرات اعتقادي در «شب آسماني» شبكه قرآن
چندي پيش در اقدامي تعجببرانگيز شبكه قرآن صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران اقدام به پخش برنامهاي با نام «شب آسماني» كرد كه تبعات منفي بسيار زيادي دارد.
![](http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1392/07/15/13920715000267_PhotoA.jpg)
خبرگزاري فارس ـ راهبرد فرهنگ: چندي پيش در اقدامي تعجببرانگيز شبكه قرآن صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران اقدام به پخش برنامهاي با نام «شب آسماني» كرد كه تبعات منفي بسيار زيادي دارد. فرصت نيست كه به اقدامات مثبت شبكه قرآن و خدمات آن اشاره كنيم و آن را به انصاف مخاطبان واگذار ميكنيم ولي معتقديم بنظر ميرسد كه مشاوران مربوطه به تبعات اقدام اخير اين شبكه توجه نداشتهاند و استقبال برخي مخاطبان نيز نبايد رهزن آنان براي تداوم چنين اقداماتي باشد. در اين مجال به نكاتي در اين رابطه ميپردازيم:
* مناظره علمي عمومي؟!
مجري محترم شبكه قرآن در اين برنامهها كه با حضور يكي از كارشناسان شبكه ولايت انجام ميشد دائما تاكيد ميكرد كه ما آماده برگزاري مناظره علمي در موضوعات اختلافي هستيم! متاسفانه نميدانيم چرا اين مسائل بديهي فراموش شده و چنين تحديهاي خامي مطرح ميشوند. فرض بگيريم كه علماي طرف مقابل و نه آنانكه تحقيرآميز خطاب ميشدند آماده مناظره باشند، آيا واقعا ما ميخواهيم باب چنين مسائلي را باز كنيم؟
آيا ميخواهيم در مسائل حساس و ظريفي مثل مسائل مقدس و مذهبي كه براي مخاطب عام بسيار مهم هستند به مناظره علمي در ملأ عام بپردازيم؟! آيا واقعا مناظره علمي را براي مخاطب عام انجام ميدهند يا در محيط علمي و با مخاطبان خاص؟!
آيا در مسائل مهم و تحريكانگيزي مثل مسائل مذهبي چنين اقدامي عاقلانه مينمايد؟!
* بازي در پازل دشمن
يكي از اقداماتي كه دشمن تلاش كرده تا بدان دامن بزند همين مساله بزرگنمايي مسائل اختلافي و دامن زدن به رويكرد مناظرات اعتقادي و شبهه انگيزي است و متاسفانه برخي نيز به دامن اين بازي گرفتار شدهاند.
اين رويكرد در شرايط حساس كنوني منطقه كه مهمترين ابزار دشمن اختلافانگيزي مذهبي است باعث ميشود تا افراد نسبت به برادران خود بدبين شده و با نبش قبر مسائل تاريخي يا تفاوتهاي كلامي، بجاي تعايش، همزيستي و رفق و محبت با هم كه توصيه قرآن و تاكيد ائمه ما بوده است به نزاع لفظي درگير شوند.
* اگر باور حقيقي به وحدت داريم
اگر باور حقيقي به وحدت داريم و چون برخي مغرضان، وجود وهابيت را فرصتي براي نقد عقايد اهل سنت و ترساندن شيعيان از آنها نميدانيم چرا اقداماتي انجام ميدهيم كه براي عامه مردم تحريكآميز است؟
اگر براستي معتقديم كه برادران اهل سنت ما همواره پشت انقلاب بوده و در راه استقلال آن شهيد داده اند و در خارج كشور نيز از آرمانهاي امام دفاع نمودهاند، بايد به تعاليم اهل بيت(ع) عمل كنيم كه ما را توصيه به حضور در مساجد آنان، عيادت از بيمارانشان، شركت در مراسم تشييع مردگانشان و رفق و محبت با آنان نمودهاند و از طرح مسائل اختلافي پرهيز دادهاند.
* فهم عوام چيست؟
نكته مهمتر اينكه وقتي مسائلي چون شبهات مذهبي در جامعه مطرح ميشوند برخورد اكثريت مردم و حتي بسياري از خواص با آن، به خاطر تقدسي كه دارند از سر احساسات و شور مذهبي است. فرض كنيم شيعيان كه معتقدند دخت پيامبر اكرم صليالله عليه و آله، به شهادت رسيدهاند ميشنوند كه كسي آنرا زير سؤال برده است. چند درصد آنها به طعن و نقد و تندي عليه او زبان ميگشايند و چه تعداد مثلاً ميگويند كه آيا روايت ابن ابي شيبه را رد كرده يا كتاب سليم بن قيس را؟!
اساساً حتي در مواجهه با مناظرات علمي مؤدبانه، چند نفر ميزان و محكي براي نقد سخنان طرح شده دارند و چه مقدار بر اساس مهارتهاي شخصي يا ادعاهاي افراد مناظره كننده با آن مواجه ميشوند؟!
* جواب بدهيم نه اينگونه!
نگارنده معتقد به عدم نياز به پاسخ به شبهات نيست ولي از آنجا كه ظرافت اين مسائل بسيار بالاست، اگر براستي چنانچه ادعا ميكنيم مشكل ما با وهابيت باشد و نه اهلسنت بايد سعي كنيم تا اولاً فقط به پاسخ شبهات بپردازيم و ثانياً سعي كنيم مسائل مشترك ميان اهلسنت و فرقه وهابيت را مورد خدشه قرار ندهيم تا در عوام يا خواص برخوردي مشابه آنچه درباره زير سؤال رفتن عقايد شيعه گفتيم پيش نيايد!
ولي متاسفانه شاهديم كه كارشناسان شبكه ولايت كه بعضاً در صداوسيما نيز استفاده شدهاند، به اين جزييات توجه ندارند و رويكردشان به نقد و نفي عقايد اهلسنت نيز انجاميده است؛ آيا اين به صلاح اسلام و در شرايط حساس كنوني، يك ضرورت است؟!
* آدمهاي آرام نياز داريم
اساساً چنين مسائل حساس و ظريفي به انسانهايي آرام و با ادب و طمأنينه نياز دارد حال آنكه نيمنگاهي به آنچه بهعنوان مناظره علمي در شبكههاي طرفين وجود دارد بياندازيم چنين مييابيم كه افرادي تند با لحنهايي كنترل نشده در حال طرح شبهات و سؤالاتي از لابلاي كتب يكديگر هستند و در اين ميان شايد تنها چيزي كه براي مخاطب باقي نميماند، يافتن كلام حق باشد!
* آفتي بنام دغدغه تغيير مذهب!
متاسفانه برخي تغيير مذهبهاي جزئي انگيزه برخي فعالان اين عرصه را از تبيين برادرانه و مشفقانه شبهات به تلاش براي تغيير مذهب طرف مقابل كشانده است كه خود يك آفت در مسير وحدت اسلامي است. ميدان دادن به كساني كه دچار تغيير مذهب شدهاند و طرح علني آنها، خود، يك اقدام تحريكآميز بزرگ براي طرف مقابل است و اگر ما زندگي اسلامي صحيح را در تعايش و تعامل مسالمتآميز و صادقانه ميدانيم بايد مطمئن باشيم كه چنين اقداماتي جز به بلندتر شدن ديوار بدبيني و بي اعتمادي كمك نميكنند.
* جواز تمسخر؟!
در پايان به اتفاق تلخي كه در يكي از اين برنامهها افتاد نيز اشاره ميكنيم تا ديگر شاهد تكرار آن نباشيم. در يكي از اين برنامهها مشابه كاري كه برخي از شبكههاي مقابل كردهاند، باصطلاح سوتيهاي آن شبكهها چند بار پخش گرديد و با لحني تمسخر آميز مورد طعنه قرار گرفت كه ما با چنين شبكهها و افرادي طرفيم! برادران عزيز آيا «ولا يجرمنكم شنئان قوم علي ان لاتعدلوا» فراموش شده كه ما روي به «تمسخر» بياوريم؟ آيا در شان شبكه قران نظام جمهوري اسلامي است كه از چنين ابزارهايي براي خروج خصم از ميدان بهره ببرد؟! آيا «لا يسخر قوم من قوم» توصيه قرآن به ما براي تعامل با همگان نيست؟
* و سؤال آخر
آيا فراموش كردهايم كه چه كسي اين افراد را به ميدان دميدن در آتش اختلافات مذهبي فرستاده است؟ آيا نميدانيم كه چنانچه رهبر انقلاب درباره برخي شبكههاي تندروي شيعه بيان نمودند كه اينها صداي شيعه نيستند، اين شبكههاي تندرو كه به اسم اهلسنت فعاليت كرده و عقايدي خلاف عقايد اهل سنت را ترويج ميكنند نيز صداي حقيقي اهل سنت معتدل نميباشند؟!
آيا نميدانيم كه امروز وهابيت بهترين ابزار دست مستكبران در منطقه ماست؟ آيا در ترتيب دشمنان اصلي ما تغييري حاصل شده يا دست آمريكا و اسرائيل و انگليس را در اين اقدامات نميبينيم و منبع تامين مالي اين شبكهها براي ما نامعلوم است؟!
يادداشت: محمد اسلامجو
انتهاي پيام/س
پنجشنبه 21 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]