تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1805738296
عامل «تنگي نفس» اهوازي‌ها چيست؟
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: عامل «تنگي نفس» اهوازي‌ها چيست؟
روزنامه شرق - صدرا محقق
وقوع بحران تنگي‌نفس براي تعداد زيادي از شهروندان استان خوزستان در يك ماه گذشته، اين پرسش را براي بسياري ايجاد كرده كه عامل اين مشكل چه چيزي بوده است؟ بر اساس گزارش‌هاي اعلام شده از سوي مسوولان استان خوزستان از زمان وقوع اولين حمله‌هاي تنگي‌نفس شهروندان اهوازي در 11آبان تاكنون حدود 22هزار مراجعه به مراكز درماني به اين دليل ثبت شده است.
بسياري از افراد مراجعه‌كننده دچار انسداد راه‌هاي تنفسي و تنگي‌نفس شديد شده بودند. مشابه چنين پديده‌اي تاكنون نه در اهواز و ديگر شهرهاي استان خوزستان و نه در بقيه نقاط كشور گزارش نشده بود. اگرچه با وقوع اين پديده و بروز نشانه‌هاي آن روي تعداد زيادي از هموطنان در استان خوزستان تحقيقات گسترده‌اي از سوي تيم‌هاي تحقيقاتي وابسته به وزارت بهداشت و سازمان محيط زيست و... انجام شده اما هنوز به صورت قطعي مشخص نشده عامل اين بحران عجيب چه چيزي بوده است.
از آن زمان تاكنون توسط برخي گروه‌هاي كارشناس و البته غيركارشناس عوامل مختلفي براي آن مطرح شده است، اما با تحقيقات انجام شده بيشتر آنها با قاطعيت رد شدند. پيش از اين «شرق» در گفت‌وگويي با مديركل محيط زيست استان خوزستان در اين‌باره مطلبي را منتشر كرده بود. يكي از مراكزي كه پس از همين موضوع در اهواز تشكيل شد و هم‌اكنون نيز مشغول معالجه بيماران و تحقيق روي عوامل آن است، مركز تحقيقات بيماري‌هاي ريه در بيمارستان امام خميني اهواز است.
اين مركز پس از گزارش اولين حمله‌هاي تنگي‌نفس شهروندان اهوازي در آبان ماه گذشته تشكيل شد. رياست مركز بر عهده دكترمريم حدادزاده شوشتري، فوق تخصص بيماري‌هاي ريه است. يكي ديگر از اعضاي اين مركز دكترمحمدعلي عصاره‌زادگان است، او دكتراي ايمونولوژي (ايمني‌شناسي) دارد. عصاره‌زادگان چندين سال است روي موضوع آلرژي و عوامل آلرژي‌زا در اهواز كار مي‌كند. او تاكنون چندين مقاله در مجله‌هاي علمي معتبر دنيا در همين زمينه منتشر كرده است.
عصاره‌زادگان در رابطه با عامل بيماري تنگي‌نفس شهروندان اهوازي فرضيه‌اي را مطرح كرده كه با توجه به شواهد موجود و تحقيقاتي كه تاكنون صورت گرفته، مي‌توان آن را كامل‌ترين فرضيه در اين‌باره دانست؛ پديده‌اي كه از آن به‌عنوان «آسم باران» ياد مي‌شود و علتش گرده‌افشاني علف‌هاي هرز، هاگ قارچها و ديگر گياهان آلرژي‌زاست. در همين رابطه در سفري كه به اهواز داشتم به سراغ او رفتم. اين گفت‌وگو حاصل آن ديدار و درباره جزييات همين فرضيه است.
در جلساتي كه در كميته پيگيري موضوع آلودگي هواي اهواز و بحران تنگي‌نفس شهروندان اهوازي تشكيل شد شما فرضيه‌اي مطرح كرديد كه احتمال داده مي‌شود عامل آن را يافته باشيد. درباره آن بيشتر توضيح مي‌دهيد.
از حدود 20سال پيش در برخي كشورها پديده‌اي به نام آسم بعد از توفان و رعدوبرق (Thunderstorm Asthma) يعني مراجعه افراد آسمي بعد از توفان و رعدوبرق به دليل حمله‌هاي ناشي از تنگي‌تنفس گزارش شده است. آسم بعد از توفان و رعد و برق تاكنون در بسياري از كشورهاي دنيا رخ داده است، از كانادا و استراليا گرفته تا اروپا، به خصوص در انگلستان تاكنون موارد زيادي از آن گزارش شده است.
پديده‌اي كه در شهر اهواز رخ داد تا حدودي شبيه به اين موضوع بود. انتشار مواد آلرژيك مثل گرده‌هاي علف‌هاي هرز و گياهان مختلف يا هاگ قارچها و... در هواي پس از باران در اهواز موجب بروز چنين مشكلي براي شهروندان شده است. به همين دليل چند روز پيش در جلسه‌اي كه با حضور مدير بحران استانداري خوزستان و رييس محيط‌زيست و بقيه مسوولان براي پيگيري موضوع تنگي‌نفس برخي شهروندان اهواز تشكيل شده بود، اعلام كردم كه اين پديده ممكن است ناشي از آسم بعد از باران باشد.
اما اگر آسم بعد از باران باشد، چرا پيش از اين گزارشي مشابه آن منتشر نشده يا در ديگر شهرهاي ايران رخ نداده است؟
در شهرهاي با هواي آلوده مثل اهواز و تهران ريه افراد ريه عادي و سالمي نيست، ريه ساكنان اين شهرها به دليل سال‌ها تنفس هواي آلوده و آلاينده‌هاي مختلف از حالت عادي خارج شده است. مطالعات نشان داده‌اند ريه افرادي كه براي مدت طولاني در تماس با آلاينده‌هاي صنعتي بوده داراي آستانه پايين براي پاسخ به محرك‌هاي عامل حملات آسم است و پاسخ آن به اين محرك‌ها شديدتر است.
به همين خاطر بايد فراموش نكنيم كه ريشه ماجرا فقط به تنفس عوامل آلرژيك موجود در هواي بعد از باران خلاصه نمي‌شود بلكه ورود چنين مواد آلرژي‌زايي به ريه‌هاي ناسالم و به شدت تحريك‌پذير شهروندان شايد عامل اصلي اين موضوع باشد. جالب اينكه بخش عمده‌اي از آنهايي كه در اين قضيه دچار مشكل شده‌اند كساني بودند كه از بدو تولد ساكن اهواز بوده‌اند. البته در حال حاضر هنوز داده‌هاي ما خام است و نمي‌شود حكم قطعي داد، اما در تعداد 100 تا 150بيماري را كه بررسي كرده‌ايم در حدود بالاي 90 درصد از بدو تولد ساكن اهواز بوده‌اند.
يعني مي‌شود گفت اغلب افرادي كه دچار مشكل شده‌اند ريه خاص اهوازي داشتند.
بله، شايد اهواز در ميزان آلاينده‌هاي نفتي و صنعتي در هواي تنفسي رتبه يك را در ايران داشته باشد. به دليل مجاورت چندين ساله مردم با آلودگي‌هاي صنعتي كارخانه‌هاي مختلف اطراف شهر يعني آلودگي‌هاي نفتي، گازي، صنايع فولاد و توسعه نيشكر كه مزارع خود را آتش مي‌زنند باعث شده است ريه‌هاي آنها از حالت عادي خارج شده و به شدت تحريك‌پذير شوند. نتيجه اينكه مواد آلرژي‌زا تاثيراتي به مراتب قوي‌تر روي ريه اين افراد نسبت به مناطق ديگر با هواي سالم‌تر مي‌گذارد.
شما پيش از وقوع چنين چيزي در اهواز هم روي اين موضوع تحقيق كرده‌ايد؟
چندي پيش نتايج تحقيقات من و همكاران در زمينه بررسي آلرژن‌هاي شايع در منطقه در قالب مقالاتي در ژورنال‌هاي بين‌المللي به چاپ رسيد. تحقيقات درباره مواد آلرژي‌زا شايع در بيماران آسمي و مبتلا به آلرژي فصلي شهر اهواز بود. عنوان يكي از آن مقالات «حساسيت به آلرژن‌هاي تنفسي در افراد مبتلا به آسم در مناطق تحت تاثير توفان‌هاي گردوغبار» بود.
با وجود اينكه اين مقاله قبل از ماجراي اخير منتشر شده اما من آنجا نظريه‌اي مطرح كردم و گفتم بايد بررسي شود كه گردوغبار چه تاثيري روي ميزان تحريك‌پذيري مردم به آلرژن‌ها خواهد داشت، يعني همين چيزي كه الان به وقوع پيوسته است. در آن مقاله چنين پديده‌اي را پيش‌بيني مي‌كردم البته فقط من انتظار داشتم نتيجه آسيب پديده ريزگردها و گردو غبار در كنار آلاينده‌هاي نفتي و صنعتي در چند سال آينده اثر خود را نشان دهد، اما يكباره امسال خود را نشان داد و پروسه را جلو انداخت.
در رابطه با ربط ماجرا به گرده‌هاي گياهان و علف‌هاي هرز بيشتر توضيح مي‌دهيد كه ماجرا از چه قرار است؟
بر اساس مطالعات قبلي و ميداني من ماه‌هاي شهريور، مهر و آبان اوج گرده‌افشاني علف‌هاي هرز در اهواز است. بسياري از مردم اهواز و خيلي از جاهاي ديگر ايران به اين علف‌هاي هرز حساسيت دارند. پس از اولين بارندگي در اهواز و بالا رفتن رطوبت شرايط براي انتشار و خرد شدن اين گرده‌ها فراهم شد و شهروندان هم با تنفس آنها دچار مشكل تنفسي شدند. به همين دليل ريه اغلب شهرونداني كه داراي پيشينه آلرژيك بوده‌اند به اين گرده‌ها واكنش نشان داد. جالب اينكه بر اساس تحقيقاتي كه ما تاكنون روي مراجعه‌كنندگان انجام داده‌ايم چيزي حدود 95درصد افرادي كه دچار اين مشكل شده‌اند داراي سابقه آلرژي بودند.
اثر ديگري كه رطوبت روي اين گرده‌ها مي‌گذارد، اين است كه باعث مي‌شود هر گرده گياه در شرايط مرطوب متورم شده و در اثر شوك اسموتيك خرد شود و به حدود 700قطعه كوچك تبديل شود. اندازه گرده‌ها به صورت معمول بين حدود 15 تا30ميكرون هستند و در اين اندازه اگر كسي آنها را تنفس كند در مجاري فوقاني تنفسي باقي مي‌مانند. نتيجه تنفس در اين شكل اين است كه فرد دچار عطسه و آب ريزش بيني مي‌شود. اما وقتي گرده‌ها خرد مي‌شوند و به قطعات كوچك حدود 5/2 ميكروني تبديل مي‌شوند، مي‌توانند در اثر نفس كشيدن تا عمق ريه فرد آلرژيك نفوذ كنند و آنجا را تحت تاثير قرار دهند، به همين دليل هم فرد دچار حمله آسم و تنگي‌نفس مي‌شود.
در بين افرادي كه دچار مشكل شده‌اند آيا كسي بود كه بگويد من آلرژي نداشتم يا اينكه تاكنون نشانه‌هاي آلرژي را نداشته‌ام؟
خيلي كم. بعضي‌ها مي‌گفتند سال پيش هم گاهي دچار مشكل شدند اما امسال شديد شده بود. در بعضي موارد افراد مراجعه‌كننده كه دچار اين حمله شده بودند مي‌گفتند سابقه آلرژي نداشته‌اند، اما تست‌هاي آلرژي چيز ديگري مي‌گفت. شايد اين افراد سال‌ها قبل دچار علايم خفيف مي‌شده‌اند يا اينكه علايم آلرژي را با سرماخوردگي اشتباه مي‌گرفته‌اند.
ما از همه كساني كه مراجعه كرده بودند تست پوستي آلرژي گرفته‌ايم با مستندات و عكس كه همه چيز را اثبات كند. جالب اينكه تست‌هاي ريه‌اي كه از افراد مراجعه‌كننده به خاطر اينگونه حملات تنگي‌نفس گرفته شده همزمان با تست پوستي آلرژن‌ها تا حدودي همديگر را تاييد مي‌كنند كه اين افراد سابقه آلرژي داشته‌اند. اكنون مي‌توانم بر اساس اطلاعات به دست آمده از آزمايشات انجام‌شده به‌طور قطع و يقين بگويم تقريبا اغلب افرادي كه در اين ماجرا دچار حمله تنگي‌نفس شدند سابقه حساسيت به گرده گياهان را داشته‌اند.
اما براي تنفس هواي آغشته به گرده گياهان بايد فرد در هواي آزاد باشد، ولي بر اساس اطلاعات من اولين حمله‌هاي تنفسي افراد مبتلا در ساعات نيمه‌شب صورت گرفت، بسياري از مراجعات اوليه هم در آن ساعت‌ها ثبت شده است، در آن زمان كه كسي در هواي آزاد و مشغول تردد نبود.
به‌طور كلي اگر كسي در اهواز زندگي كرده باشد، مي‌داند كه اغلب در آبان شهروندان اهوازي به دليل خنك شدن نسبي هوا كولرگازي را خاموش مي‌كنند و از هواي بيرون استفاده مي‌كنند. بر همين اساس در پرسشنامه سوالي مطرح كردم مبني بر اينكه افرادي كه دچار حمله تنگي‌نفس شده بودند در زمان وقوع حمله تنگي‌نفس كجا بودند كه اغلب گفتند يا در محل كار بودند و در فضاي باز حضور داشتند، يا اينكه مي‌گفتند اگر در خانه بودند پنجره و در تراس خانه را باز كرده بودند و بدين شكل با هواي خارج از خانه در ارتباط بوده‌اند.
به عبارتي اغلب و حدود صددرصد در مواجهه با هواي بيرون بودند. بر اساس اطلاعات مراكز ما افرادي كه مراجعه كردند بيشتر در محدوده سني 22 تا 40 بودند، يعني افرادي كه بيشتر از همه در فضاي بيرون فعال هستند و كار مي‌كنند. بر اساس اطلاعات گزارش‌شده كودكان كم سن و سال اندك بوده‌اند يعني آنهايي كه تنفس آلاينده‌هاي صنعتي و گردوغبارهاي شديد سال‌هاي قبل را تجربه نكرده بودند. شايد اين هم مهر تاييدي باشد بر همين نظريه. البته اين را هم مي‌توانم بگويم هر عامل ديگري هم كه تاييد شود به هيچ‌وجه نفي‌كننده اين عامل نيست.
افراد مبتلا به چنين مشكلي در روزهاي اول خيلي زياد بودند و پس از آن رفته‌رفته بر تعداد مراجعه‌كنندگان مرتبط با اين موضوع كمتر شد، به نظرتان علت كاهش مراجعات چيست؟
يكي از دلايلش شايد اين باشد كه افراد داراي آلرژي در حال دريافت دارو هستند، حال آنكه قبل از اين دارو نمي‌گرفتند. از طرفي در باران‌ها و رطوبت‌هاي بالايي كه اخيرا در اهواز رخ داده يعني بعد از باران‌هاي ابتداي آبان حمله تنگي‌نفس شديدي مانند حادثه اول گزارش نشده چون فصل گرده‌افشاني رو به اتمام است.
همان‌طور كه گفتم حدودا پايان آبان مقارن است با پايان فصل گرده افشاني گياهان و علف‌هاي هرز در اهواز. بر همين اساس به مسوولان گفتم كه خاطر جمع باشيد در بارش‌هاي بعدي احتمال وقوع چنين پديده‌اي اندك است. يعني در آذر، دي و بهمن اگر بارندگي داشته باشيم و رطوبت هوا هم حتي به 100درصد هم برسد مراجعه مانند آنچه در حادثه 11آبان روي داد نخواهيم داشت، مگر همان مراجعات معمولي، كه براي شهري با جمعيت و شرايط خاص اهواز طبيعي است.
با اين تصور كه فرضيه شما درست باشد، پيش‌بيني‌تان از آينده اين مشكل چگونه است؟
در حقيقت هر جايي كه اين فرضيه را مطرح كردم گفتم كه نگراني اصلي‌ام از سال آينده است. اگر بخواهم تشبيه‌اي داشته باشم، اتفاقي كه امسال رخ داد به نسبت چيزي كه سال آينده و سال‌هاي بعد ممكن است روي دهد مانند دود آتشفشان و گدازه‌هاي آتشفشان است. يعني چيزي كه امسال رخ داد در حد دود و علايم اوليه فعال شدن يك آتشفشان بود، اين را فقط بايد يك هشدار بدانيم، ممكن است در سال بعد اگر تدابير پيشگيري‌كننده اتخاذ نشود تعداد افراد مراجعه‌كننده و مبتلا به اين مشكل آنقدر زياد شود كه تمام مراكز درماني شهر به دليل مراجعات بيماران از ارايه خدمات باز بمانند.
البته اگر تكليف اين موضوع مشخص نشود هميشه بايد استرس داشته باشيم كه آبان ماه در اهواز چنين حادثه‌اي رخ دهد، تازه اگر بارندگي‌ها در مهر روي دهد چون تراكم گرده‌ها بيشتر است مراجعات هم بيشتر خواهد شد. البته لازم است باز هم تاكيد كنم كه اين هنوز يك فرضيه است و به صورت كامل اثبات نشده است چون هنوز تكه‌هاي كوچكي از اين پازل براي تكميل علت چنين حادثه‌اي باقي مانده است. اصولا در كار علمي آدم محافظه‌كار و محتاطي هستم و تا تكه آخر پازل در جاي خود قرار نگيرد به صورت قطعي چيزي را نمي‌پذيرم.
در صورت وقوع چنين پديده‌اي در سال آينده، آن موقع اين خطر چه كساني را بيشتر تهديد مي‌كند، آيا كساني كه امسال به دليل اين مشكل مراجعه كرده‌اند سال آينده هم مشكل خواهند داشت، افراد سالم چطور؟
بله، دقيقا اين را مي‌توان با قطعيت گفت، گمانه‌زني هم نيست. افرادي كه امسال دچار مشكل شدند سال آينده هم در صورت قرار گرفتن در معرض اين مواد حساسيت‌زا و در شرايط آب‌وهوايي خاص دوباره مشكل خواهند داشت؛ البته يك فرد غيرآلرژيك سال آينده هم مشكلي برايش رخ نمي‌دهد و احتمال اينكه در سال‌هاي آينده دچار مشكل شود وجود دارد.
در شديدترين حالت، آسم بعد از باران ممكن است فردي كه دچار حمله شده را دچار چه عارضه‌اي كند، آيا احتمال مرگ وجود دارد؟
با توجه به اينكه بيشتر افراد سريع مراجعه مي‌كنند، با درمان و تزريق كورتون و اسپري تنفسي بهبودي مي‌يابند، اما در بدترين حالت و حملات شديد آسم ممكن است فرد بيمار در اثر انسداد راه‌هاي هوايي از بين برود.
آيا علف‌هاي هرز يا گياهان حساسيت‌زايي كه در اهواز مشكل ايجاد كرده‌اند در ديگر شهرها هم رشد مي‌كنند؟
بله همه جا هستند، تهران، مشهد و خيلي جاهاي ديگر وجود اينها ثبت شده است. متخصصان آسم و آلرژي مي‌توانند بگويند در فصل‌هاي بهار و پاييز چه ميزان مراجعه به خاطر مشكلات آلرژي به گياهان به مراكز درماني زياد مي‌شود. به‌عنوان مثال در شهري مانند تهران بخش زيادي از افراد مبتلا به آلرژي فصلي به گرده درخت چنار حساسيت دارند كه معمولا در بهار اتفاق مي‌افتد.
پس چرا مشابه چنين حمله‌اي در ديگر شهرها تاكنون گزارش نشده است؟
چون در هيچ شهري همانند اهواز آلاينده‌هاي صنعتي و نفتي اينقدر بالا نيست. يا در نزديكي كدام شهر ايران هرساله هكتار‌ها مزارع نيشكر را آتش مي‌زنند و دود ناشي از آن را مردم تنفس مي‌كنند؟ در واقع در اهواز مجموعه‌اي از شرايط باعث بروز چنين مشكلي شده است، اين مجموعه را نگاه كنيد؛ رطوبت بالا، اوج گرده‌افشاني، فرد آلرژيك و يك ريه تحت تاثير سال‌هاي سال آلاينده‌هاي نفتي و گازي، اينها همه با هم دست‌به‌دست هم داده تا چنين حادثه‌اي رخ دهد. گردوغباري كه در سال‌هاي قبل در حجم بسيار شديد مي‌آمد و همه مي‌گفتند بايد ادارات و مدارس تعطيل شود اما نمي‌شد، حالا دارد اثرات خودش را نشان مي‌دهد.
پس در واقع مي‌توان گفت مقصر اصلي در اين ميان آلاينده‌هاي قديمي هستند و گرده علف‌هاي هرز عامل ثانويه است؟
بله، به‌عنوان مثال يكي از سوالاتي كه از مراجعه‌كنندگان پرسيده‌ايم، اين است كه چند سال در اهواز زندگي مي‌كنيد، اغلب پاسخ‌دهندگان گفته‌اند از بدو تولد اينجا بوده‌اند چه آن كسي كه 50سال را داشت و چه آن كسي كه 30سال يا كمتر داشت. علاوه بر اين ديگر شهرهاي خوزستان كه مراجعات تنگي‌نفس بعد از باران گزارش شد شهرهايي بودند كه در آنها آلاينده نفتي زياد بوده است. بعد از اهواز، آبادان، ماهشهر و اميديه از شهرهايي بوده‌اند كه بيشترين مراجعات در اثر تنگي‌نفس متعاقب باران را ثبت كرده‌اند. بيشتر از 70 درصد از كل مراجعه‌كنندگان در اين شهرها ثبت شده است ولي مثلا در شهرهاي شمالي استان مثل دزفول گزارش نامتعارفي از اين حادثه نداشتيم.
حالا راهكار چيست، آيا مي‌توان جلوي بدترشدن اين وضعيت را گرفت؟
بله، اول اينكه نظارت بيشتري روي صنايع توليد‌كننده آلاينده‌هاي صنعتي مانند كارخانه‌هاي صنايع فولاد، گروه ملي فولاد، نورد لوله، پتروشيمي، كربن بلك و... صورت گيرد و تا حد ممكن آلاينده‌هاي خود را كاهش بدهند. براي سال آينده بايد راهكارهاي پيشگيري‌كننده‌اي براي بيماران مبتلا به آلرژي فصلي يا آسم و حتي افراد سالم اتخاذ كرد كه اين راهكارها را بايد دو يا سه روز قبل از بارندگي از طريق رسانه‌ها يا بنرهايي در سطح شهر به اطلاع شهروندان رساند. انشاءالله در آينده نزديك چنين راهكارهاي كاربردي را تهيه نكرده و به مسوولان ذي‌ربط پيشنهاد خواهيم داد.
اگر آلاينده‌هاي نفتي و قديمي اهواز كم شود چه تاثيري روي اين مشكل دارد؟
حداقل اثرش اين است كه باعث توقف اين حملات تنگي‌نفس مي‌شود، يعني اين مشكل را در همين جايي كه هست متوقف مي‌كند. يا اينكه كه علف‌هاي هرز و درخت‌هاي آلرژي‌زاي موجود در اهواز از بين بروند و جاي آنها درخت‌هاي غيرآلرژي‌زا كه با نظر متخصصان انتخاب مي‌شوند كاشته شود.
چند نمونه از اين گياهان آلرژي‌زا را نام مي‌بريد؟
درخت كهور كه در اهواز هم خيلي زياد وجود دارد يكي از اصلي‌ترين درختان آلرژي‌زاست. بر اساس تحقيقات من تقريبا 65درصد افرادي كه در اهواز آلرژي فصلي دارند يكي از عوامل آلرژي‌زاي آنها همين درخت كهور است. بيشترين آلرژي را هم نوعي علف هرز به اسم «علف‌شور» با نام علمي «سالسولا كالي» ايجاد مي‌كند كه حدود 73درصد افراد مبتلا به آلرژي تنفسي به آن حساسيت دارند. اين علف اغلب درزمين‌هاي متروك شهري و اطراف شهر رشد مي‌كند.
سه شنبه 19 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]
-
گوناگون
پربازدیدترینها