واضح آرشیو وب فارسی:فارس: يادداشت وارده/وقتي متهم، مدعي العموم ميشودرابطه جنجال صفحه فيسبوك مسي و 90 فردوسيپور
وقتي متهم، مدعي العموم ميشود، قطعا جذابيتهايي دارد و حتما كاربراني كه در صفحه فيس بوك مسي نيز نظر گذاشته بودند، پاي تلويزيون تخمه ميشكستند، پفك و ميوه ميخوردند و با حرارت برنامه90 را نگاه ميكردند.
خبرگزاري فارس ـ راهبرد فرهنگ: نظرات تند و گاها زشت ايرانيها بر روي صفحه فيس بوك ليونل مسي بعد از قرعه كشي جام جهاني بازتابهاي منفي عليه ايران در داخل و خارج از كشور داشته است و صداي خيليها به اعتراض عليه اين مسئله بلند شده است. از جمله عادل فردوسيپور در برنامه 90 به اين مسئله پرداخت.
اگر بخواهيم تحليلي از اين حركت گسترده انبوه كاربران ايراني در صفحه فيس بوك مسي داشته باشيم، شايد بتوانيم اين تحليل را ارائه دهيم كه كُري خواني، كَلكَل كردن با حريف مقابل در ايران تبديل به يك رسم و سنت ديرينه شده است. البته اين سنت صرفا در ورزش و فوتبال نيست بلكه ميتوان در هنر، سياست و فضاهاي دانشگاهي نيز آن را دنبال كرد. اما واقعيت مسئله اين است، ديگر شكل دوستانه و سنتي خود را ندارد بلكه به بي اخلاقيهايي تبديل شده است كه بيش از آني كه يك رقابت و رفاقت سرگرم كننده دوستانه باشد، تبديل به يك ستيز و جنگ دشمنانه ميشود.
فوتبال براي هيجان داشتن بايد منطق برد و باختي داشته باشد. مساوي هميشه كسالت بار و خسته كننده است. بدون شك اتفاقي كه در صفحه فيس بوك مسي افتاد، طرفداراني كه هر هفته با اين منطق برد-باخت و كُري خواني رشد يافتهاند چون ميدانستند در زمين فوتبال ايران برنده نخواهند بود، عقدههاي رواني خود را پيش از تقابل داخل زمين فوتبال خالي كردند.
براي اينكه اين فرهنگ شكل درست خود را بگيرد، بدون شك نياز به كار فرهنگي بلند مدت است، نهادهاي فرهنگ ساز كشور از قبيل روزنامه و تلوزيون سهم بسزايي دارند. تمامي جار و جنجال و حاشيه سازييهايي كه توسط برنامههاي تلويزيوني ورزشي و روزنامهها و سايت ها مختلف انجام ميشود يك طرف و برنامه90 هم يك طرف. بدون شك تاثير فرهنگي و تربيتي برنامه90 اگر نگوييم بيش از ديگر رسانهها است، حداقل كمتر از آنها نخواهد بود. ركوردهاي ارسال پيامك گواه اين مدعاست كه 90 طرفداران بلند مدت مشتاقي دارد.
عملكرد فردوسيپور براي بهبود وضعيت فرهنگي و اخلاقي فوتبال چه بوده است؟؟ برنامه 90 چند صد قسمت بر روي آنتن رفته است، هزاران ساعت از وقت طرفداران پرو پا قرص خود را گرفته است. از اين چند هزار ساعت، چند ساعت فردوسيپور اختصاص به گفتگويي مستقل در خصوص مباحث اخلاقي و فرهنگي فوتبال داشته است؟
فردوسي پور كه در 90، هميشه در مقام پرسشگر چالشي قرار ميگيرد و جنجال راه مياندازد و از اين بابت 90 هميشه زبانزد خاص و عام بوده است. موفقيتهاي 90 بيش از هرچيز بين جدالها و سرشاخهايي است كه در برنامه اتفاق ميافتد. همان قانوني كه در زمين فوتبال است در برنامه 90 نيز حكم فرماست كه دو تيم در مقابل هم صف آرايي كنند و هر تيم تلاش ميكند تا پيروز از ميدان مسابقه بيرون بيايد و منطق برد-باخت در آن نمايانگر است.
در برنامه 90نيز اينگونه است كه يا دو نفر از دو طيف مختلف رو بروي همديگر قرار ميگيرند و فردوسي پور اين وسط نقش آتش بيار معركه را بازي ميكند تا گفتگو داغ شود يا اينكه اگر كسي هم نباشد خود فردوسي پور به عنوان مدعي العموم در مقابل يك فرد يا گروه قرار ميگيرد و انقدر به عنوان وكيل مدافع دلسوز عمل ميكند كه گاها ميخواهد سر خود را به ميز بكوبد. اما در قائله صفحه فيس بوك مسي اينبار او ميبايست در مقابل بيش از صدهزار نفري قرار بگيرد كه قطعن بسياري از آنها نيز طرفداران دو آتيشه 90و فردوسي پور هستند. اما بيش از هرچيز اين تقابل برايم مضحك آور بود.
فردوسيپوري كه در حد شعار و دادن پيامهاي اخلاقي و فرهنگي مثل اينكه ما كشوري داراي صاحب فرهنگ و تمدن هستيم، اين كامنتها بسيار زشته و در شان ايران نيست و .. ميخواهد پند اخلاقي به مخاطبان خود بدهد، اما ساختار و فرم برنامه تلويزوني او كاملا بر مبناي دوئل و درگيري بنا شده است و مخاطب با آن رشد پيدا كرده است. آيا او موفق خواهد بود؟
اگر بشود فرم و محتوا را در تلويزيون از هم جدا كرد، قطعا پيامهاي اخلاقي فردوسي پور نيز موثر خواهد بود. اما به نظر نگارنده نه تنها جدايي فرم و محتوا در رسانههاي تصويري محال است، بلكه محتواي جدا شده از فرم؛ تبديل به ضد خودش خواهد شد.
جالب است فردوسيپور اين اتفاق را براي زايتسف بازيكن تيم ملي واليبال ايتاليا و سياستمدار فرانسوي را طبيعي ميداند ولي براي مسي غير منتظره، چونكه در ايران محبوبيت دارد. در دل همين حرف فردوسي پور، بينش تقابل كاملا مشهود است، اما او اينگونه كارها رو طبيعي و غير طبيعي ميداند. در حاليكه غافل است محتوا و پندهاي اخلاقي كه جنبه فرمي پيدا نكردهاند در تلويزيون تبديل به ضد خود ميشود و تاثيرات رسانهاي دوست و آشنا نميشناسد. فردوسي پور بايد بداند، وقتي فرم برنامه او يعني جنجال و با آهنگ تيتراژ برنامهاش آغاز ميشود، نبايد حرفهايي كه خارج از چارچوب ساختاري و فرمي برنامهاش هست را مفيد و موثر بداند.
امير قلعه نويي چندي پيش حرف بسيار حكيمانهاي در خصوص برنامه وي زد. او گفت: فردوسيپور نشان ميدهد كه بپوشاند.از همين روست كه بسياري از بي حيثيتي ها، بي غيرتيها و بي اخلاقيها را در فوتبال مشاهده ميكنيم، اما ديگر برايمان تبديل به يك امري عادي شده است. اگر يكي از اين بي اخلاقي ها در گذشته رخ مي داد، كافي بود تا عالمي بهم بريزد، اما الان اكثريت در مقابل اين اتفاقات بيتفاوت شدهاند. با سرگرم و جذاب كردن موضوعات حساس و مهم در تلوزيون، مي توان بي تفاوتي و خنثي شدن را در مقابل آن موضوع به مخاطب تزريق كرد.
وقتي متهم، مدعي العموم ميشود، قطعا جذابيتهايي دارد و حتما كاربراني كه در صفحه فيس بوك مسي نيز نظر گذاشته بودند، پاي تلويزيون تخمه ميشكستند، پفك و ميوه ميخوردند با حرارت برنامه90 را نگاه ميكردند و به اين فكر ميكردند، دفعهي بعد بايد چه اتفاقي يا حاشيه اي رخ بدهد كه فردوسيپور آن را نشان بدهد و بعد به فراموشي سپرده بشود. بايد بين شباهتهاي جنجال صفحه فيس بوك ليونل مسي با فرم جنجالي برنامه90 عادل فردوسي پور بيشتر تامل كرد.
به نظر نبايد فراموش كرد بيش از آنكه كاربران ايراني را مقصر دانست كه وقتي با تيم بزرگي مثل آرژانتين همگروه ميشود و يك فوق ستاره اي مثل مسي را نيز دارد، جوگير و ذوق زده بشوند و بر مبناي بينش اخلاقي كه از برنامهها و روزنامههاي ورزشي آموخته اند، حتما خود را در تقابل با مسي ميبينند و چنين اتفاقاتي ميافتد. بايد مقصر اصلي را كساني دانست كه چنين اخلاق و فرهنگي را در جامع نضج و گسترش دادهاند.
يادداشت: محمد امين نوروزي
انتهاي پيام/س
سه شنبه 19 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]