تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836410093
غافلگيري در حيات متافيزيكي
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: غافلگيري در حيات متافيزيكي
ايرج كريمي، منتقد قديمي سينماست. او از نسل منتقداني است كه چند سالي است ساخت فيلمهاي سينمايي را آغاز كرده و توانسته نگاه متفاوتي را در به تصوير كشيدن آثار خود ارائه كند. همه ما خاطره خوب فيلمهايي مانند «از كنار هم ميگذريم»، «چند تار مو» و «باغهاي كندلوس» را به ياد داريم. يكي ديگر از ويژگيهاي كريمي نگاهي است كه به مرگ دارد و اين موضوع هميشه خودآگاه يا ناخودآگاه در آثار وي دنبال ميشود.اين كارگردان مدتي است با تلويزيون همكاري ميكند. فكر كنم حدود 2 سال پيش بود كه براي گزارش پشت صحنه فيلم تلويزيوني «روابط» به كارگرداني وي كه هم اكنون بدون نمايش در تلويزيون وارد شبكه خانگي شده است! به امامزاده پنج تن لويزانرفتم.او ساخت اپيزودهاي «جراحت» و «سفيد» را از مجموعه «يك لحظه ديرتر» براي شبكه 2 سيما آغاز كرده است؛ البته تصويربرداري جراحت بتازگي تمام شده و او اين روزها در لوكيشني حوالي خيابان بهار مشغول تصويربرداري اپيزود «سفيد» با بازي هومن سيدي، خاطره حاتمي، پوراندخت مهيمن و حميد مولوي است.وقتي به كريمي براي گرفتن گزارش، تلفن كردم مثل هميشه با خوشرويي از حضورم استقبال كرد و براي يك روز وسط هفته با هماهنگي سينا حمزهاي، دستيار وي به همان خانه خيابان بهار كه منزل حامد و مادر وي (هومن سيدي و پوراندخت مهيمن) است، رفتم.وارد يكي از خيابانهاي بهار شمالي كه ميشوم خانهاي قديمي قرار دارد كه نماي آن آجر سه سانتي است. مشخص است از ساخت خانه زمان زيادي ميگذرد، زيرا رنگ آجرها تغيير كرده است. گروه در حال گرفتن پلان است، به همين دليل با آرامي وارد خانه ميشوم كه جلوي در آن نوشته لطفا با كفش وارد نشويد.راهروي باريكي تو را به سمت آشپرخانه و هال و پذيرايي اين خانه هدايت ميكند كه گروه مشغول گرفتن صحنههاي اين اپيزود است. طراحي داخلي خانه نيز قديمي است. پلههاي سنگي با پاگردي كه با موكت قرمز رنگ پوشيده شده به سمت اتاقهاي خانه در بالا راه دارد. گروه در قسمت پذيرايي است و در كنار آنها وسايل تصويربرداري و صدابرداري، كتابخانه قديمي ديده ميشود. انتهاي اتاق كه پنجرهاي رو به حياط كوچك خانه دارد، تختي فلزي هست كه هومن سيدي در آن دراز كشيده است.ايرج كريمي، منتقد قديمي سينماست. او از نسل منتقداني است كه چند سالي است ساخت فيلمهاي سينمايي را آغاز كرده و توانسته نگاه متفاوتي را در به تصوير كشيدن آثار خود ارائه كند. همه ما خاطره خوب فيلمهايي مانند «از كنار هم ميگذريم»، «چند تار مو» و «باغهاي كندلوس» را به ياد داريم. به نظر ميآيد او در اين فيلم بيمار است يا دچار سانحه شده، زيرا زير گردنش آتل پلاستيكي قرار دارد. با كريمي احوالپرسي ميكنم. پس از صحبتهاي كوتاه ما آخرين پلان اين سكانس با حضور هومن سيدي، حميد مولوي (دكتر) و پوراندخت مهيمن (مادر) گرفته ميشود. هنوز در جريان خط اصلي اين اپيزود نيستم. به همين دليل ترجيح ميدهم بعد از پايان تصويربرداري در سكانسهاي بعدي درباره آن توضيح دهم.ساعت تقريبا از يك گذشته و وقت ناهار است. گروه كار خود را تعطيل ميكند. به ايرج كريمي پيشنهاد ميكنم در زمان صرف ناهار، گپي كوتاه درباره فعاليتهاي تازهاش بزنيم.همه گروه بيرون ميروند و خيلي صميمانه با انداختن سفرهاي در حياط ناهار خود را ميخورند. صحبتهاي من و كريمي از شماره 400 مجله فيلم و انتخاب آثار برتر منتقدان شروع شد.ابتدا بيشتر از سينما و شرايط روز صحبت كرديم. دوست داشتم بدانم چرا فيلم تلويزيوني روابط، بدون نمايش وارد شبكه خانگي شده است. او در پاسخ گفت: جالب است تلويزيون يك سناريو را تصويب ميكند و ما نيز آن را ميسازيم و بعد از توليد هم مورد توجه قرار ميگيرد، ولي پخش نميشود. پس از مدتي براي نمايش به رسانههاي تصويري فروخته ميشود.وي درباره فعاليتهاي اخير در تلويزيون و حضور كمرنگ خود در سينما گفت: دوستي عنوان كرد اكنون در تلويزيون كارهاي سينمايي توليد و در سينما فيلمهاي تلويزيوني ساخته ميشود. اين اتفاق در حال حاضر افتاده است. به هر حال من دوست دارم در سينما كار كنم، اما شرايط مناسب نيست.كريمي افزود: اين كارهايي هم كه بتازگي در تلويزيون انجام ميدهم، سناريويش مال من نيست. فيلمنامههاي خودم هم به تصويب نرسيدهاند. سعي ميكنم در تلويزيون با شيوه و نگاهي كه در سينما دنبال ميكنم دست به ساخت فيلم يا مجموعه بزنم.وي در ارتباط با ساخت اپيزود تحقير از مجموعه «راه شيري» كه هم اكنون آماده نمايش است و به نوعي اولين كارش در قالب يك مجموعه براي تلويزيون به حساب ميآيد، گفت: اين اولين مجموعهاي است كه براي تلويزيون كار كردم. راه شيري به عقيده من يك ميني سريال است. من در حقيقت طاقت و صبر ساختن يك مجموعه تلويزيوني بلند را ندارم، زيرا بيحوصله و بيقرار ميشوم. يك سريال بلند تلويزيوني به يك چشمانداز خيلي وسيع نيازمند است كه من نميتوانم در اين شرايط به آن برسم؛ البته نه از نظر مالي بلكه به دلايل اعتقادي نميتوانم چنين كارهايي را انجام دهم.كريمي: هميشه در تلويزيون با شيوه و پرداخت سينمايي كار ميكنم و همان تمهايي را كهدر سينما دنبال ميكردم، ادامه ميدهموي تاكيد كرد: از نتيجه اپيزود تحقير راضي هستم. البته اين مجموعه كار جديد و متفاوتي در تلويزيون بهشمار ميرود. اين شكل استفاده از بازيگران در«ده فرمان» كيشلوفسكي نيز بوده، اما در تلويزيون مااولينبار است با اين ساختار كاري توليد ميشود. اين اپيزود هماكنون آماده نمايش است. به هر حال بايد منتظر كار بقيه كارگردانان ماند. اين اپيزود 6 قسمت 35دقيقهاي است.كريمي: هميشه در تلويزيون با شيوه و پرداخت سينمايي كار ميكنم و همان تمهايي را كهدر سينما دنبال ميكردم، ادامه ميدهمدر ادامه صحبتهايمان درباره مجموعه«يكلحظهديرتر» كه امروز تصويربرداري يكي از اپيزودهاي آن روبه اتمام است، حرف زديم. وي درباره اين مجموعه گفت: هر اپيزود در اين مجموعه 45 دقيقه است. البته ما تصويربرداري اپيزود جراحت را بتازگي به پايان رساندهايم و در حال حاضر مشغول كار روي اپيزود سفيد هستيم.اپيزود تونل را مهدي كيا نوشته و نويسنده اپيزود سفيد، پيمان عباسي است كه من آنها را دوباره براي ساخت بازنويسي كردم. اپيزود اول را در 8 روز تصويربرداري كرديم. من اين زمان محدود را به خاطر متمركز بودن لوكيشنهاي كار پذيرفتم. در اپيزود تونل بيشتر صحنههاي ما در بيمارستان تصويربرداري ميشود. من سعي كردم حتي 2 ميزانسن مشترك نداشته باشم تا از لحاظ بصري مخاطب خسته نشود.وي درباره فضاي اين اپيزودها افزود: به نوعي فضايي متافيزيكي دارد و اخلاقگرايانه است. در اپيزود تونل دكتري كه نقش آن را سعيد ابراهيميفر بازي ميكند، بيشتر از اينكه به فكر درمان بيمارانش باشد، دغدغه تجارت دارد؛ اما برايش سانحهاي پيش ميآيد و روحش در برزخ بين مرگ و زندگي دچار همان بلايي ميشود كه او خود بر سر مريضها ميآورد و...با سينما قهر نيستميكي از ويژگيهاي كريمي همانطور كه پيش از اين هم گفتم، نگاه متفاوتي است كه به مرگ دارد. آن طور كه مشخص است وي در اين اپيزودها نيز اين نگاه را همچنان دنبال ميكند. وي دراينباره گفت: من هميشه با همان شيوه و پرداخت سينمايي كار ميكنم. همان تمهايي كه در آن آثار دنبال ميكردم را ادامه ميدهم. اين خيلي در محدوده تنگ توليد تلويزيون آگاهانه نيست. به عقيده من در اين شرايط افراد ناخودآگاه كار ميكنند، اما هميشه يك ديدگاه دارند.وي درباره حضور بازيگران در هر دو اپيزود گفت: در تونل بازي سعيد ابراهيميفر، مريم سلطاني و حسين رفيعي را بسيار دوست دارم. در اپيزود سفيد هم هومن سيدي، خاطره حاتمي و پوراندخت مهيمن بازيهاي متفاوتي ارائه كردند. در اين كار ما به داستان جواني ميپردازيم كه در شب عروسي خود هنگام پخشكردن كارت، با عابر پيادهاي تصادف ميكند و چون ماشينش بيمه ندارد، فرار ميكند. ما پس از آن وارد عالم ديگري ميشويم كه در آن اين جوان همان عابر پياده است و از گردن به پايين فلج شده و...كريمي درباره فعاليت خود با تلويزيون گفت: تلويزيون از نظر ديدگاه خيلي محدوديت دارد ولي تكليفش روشن است. سينما هميشه دچار بلاتكليفي است و هيچ چيز در آن معلوم نيست. اما من با سينما قهر نيستم.صحبتهاي ما همزمان با ناهار خوردن ايرج كريمي بود. پس از آن نيز درباره پروژههاي مختلف سينمايي صحبت كرديم و كمكم گروه بعد از استراحت كوتاهي وارد خانه شدند. قصد دارم با هومن سيدي يعني حامد قصه صحبت كنم، اما وي تمايلي ندارد و من نيز اصراري نميكنم.كريمي تصميم دارد در كنار آن كتابخانه كه ميز كوچك 4 نفري قرار دارد با منشي صحنه، سينا حمزهاي دستيار كارگردان و هومن سيدي كمي تمرين كنند. فكر ميكنم بهترين فرصت است كه سراغ پوراندخت مهيمن بروم كه بازيگر قديمي سينما، تئاتر و تلويزيون است.او در طبقه بالا در اتاق گريم قرار دارد. پيراهنيبرتن دارد و مانند مادران سنتي چادري كرم رنگ گلدار بر سر كرده است. او با خوشرويي با من صحبت ميكند. وي درباره فعاليتهاي اخير خود گفت: در حال حاضر چند كار تلويزيوني دارم كه آماده پخش است. البته فيلم «دوخواهر» نيز با بازي من و ديگر دوستان هم اكنون روي پرده سينماهاست و فيلم سينمايي «نيش و زنبور» حميدرضا صلاحمند را نيز در نوبت اكران دارم.مهيمن درباره اپيزود «سفيد» و همكاري با ايرج كريمي گفت: كارگردان براي من اهميت زيادي دارد. من پيش از اين با كريمي همكاري نداشتم. او به لحاظ حرفهاي و اخلاقي فيلمساز بسيار خوبي است و از اينكه در اين كار با وي همكاري ميكنم، بسيار خوشحالم. او شرايطي را فراهم ميكند كه بازيگر براحتي به ايفاي نقش بپردازد. بيشترين سكانسهاي من در اين اپيزود بازي حسي ميطلبيد. اميدوارم نتيجه خوبي به همراه داشته باشد. البته فكر ميكنم با نقش مادرهايي كه تاكنون بازي كردهام، تفاوتهايي دارد. قصه را بسيار دوست دارم.صحبتهاي ما زماني به اتمام ميرسد كه صداي سكوت، دوربين، صدا، حركت از پايين به گوش ميرسد. آرام آرام پلهها را پايين ميآيم تا به گروه توليد ملحق شوم. كريمي در ابتداي سالن پذيرايي با مونيتور كار را كنترل ميكند. دوربين در سمت راست تخت حامد قرار دارد. حامد روي تخت خوابيده و حميد مولوي كه نقش دكتر را به عهده دارد، بالاي سر او ايستاده است. كنار تخت در قسمت چپ سالن يك دست مبل قديمي چوبي قرار دارد كه هم اكنون در زاويه دوربين است. اين پلان متعلق به سكانس 27 است.دكتر: معلوم هست چي داري ميگي؟حامد: خواهش ميكنم.... بهت التماس ميكنم....دكتر: حامد تو چرا اينجوري شدي؟حامد: آنقدر حامد حامد نكن...حامد به يكباره لحنش تغيير ميكند و پر انرژي ميگويد: به خاطر خودم نيست...حامد: بهت التماس ميكنم دكتر... پاتو ميبوسم... تورو خدا اين لطف رو در حقم بكن... دكتر: من دارم، دارم ميرم...حامد: نه.... وايسا....حامد به يكباره كنترل رفتارش را از دست ميدهد و سرش را با سرعت به اطراف تكان ميدهد و داد ميزند و التماس ميكند.صداي بلند او خانه را ميلرزاند او واقعا خوب بازي ميكند و در همين حال گريه ميكند. اين پلان طولاني با چند برداشت نهايي ميشود.به سادگي عبور نميكنيمگروه به هم خسته نباشيد ميگويند و كمي درباره پلان بعدي صحبت ميكنند و من دوباره به طبقه بالاي خانه ميروم تا بتوانم با اميرعباس كني تهيهكننده اين پروژه تلويزيوني صحبت كنم. او در يكي از اتاقها كه بالكن بزرگي رو به حياط دارد نشسته است.وي در همان ابتدا درباره توليد كارهاي اپيزوديك كه بتازگي در تلويزيون باب شده است، گفت: ساخت اين مجموعه به 2 سال و نيم پيش برميگردد و قبل از مجموعه راه شيري است كه آن هم به سبك اپيزوديك ساخته ميشود. من همان زمان طرح و ايده اين كار را به فرجي كه در آن سالها مدير فيلم و سريال شبكه يك سيما بودند، ارائه كردم. طرح اين مجموعه 13 قسمتي براي خودم بود و بعد از مدتي تعدادي از نويسندگان جمع شدند و درباره تمهاي اصلي داستان صحبت كرديم. البته ايده چند خطي داشتيم. ما در همان ابتدا ظرفمان را طراحي كرديم تا بتوانيم مظروف مناسبي داخل آن بريزيم.دنبال ساختار روايي و تصويري متفاوتي بوديم كه تم آن نيز عميقتر و متفاوتتر باشد. ميخواستيم به خيلي چيزهايي كه مورد غفلت قرار ميگيرد و ما بسادگي از كنار آن ميگذريم اما بشدت ميتواند تاثيرگذار و حتي تبعاتي را هم به دنبال داشته باشد، بپردازيم.وي درادامه افزود: ما در تلويزيون با نوعي سريال روبهرو هستيم كه تعريف كلاسيك دارد و با يك قصه و مجموعهاي از بازيگران از يك تا 100 قسمت ساخته ميشود. از طرفي سريالهاي ديگري نيز توليد ميشود كه به عنوان مجموعه كاري اپيزوديك هم به شمار ميروند اما درباره يك شغل يا يك مكان با مجموعه آدمهايي ثابت كار خود را توليد ميكنند، مانند مجموعه تلويزيوني پرستاران، پليس بزرگراه، عمليات 125 و... اما مجموعه ما 13فيلم است كه در يك بسته ارائه ميشود.كني درباره مجموعه «يك لحظه ديرتر» توضيح داد: ما در اين مجموعه به جهت مضموني در هر قسمت به يك سري مفاهيمي ميپردازيم كه اگر دستهبندي كنيم، اين مضامين در يك طبقه قرار ميگيرند و يك مجموعه ميشود. به جهت فرم روايي، ساختار تصويري، مفهوم و مضمون از يك جنس اما با موضوعهاي كاملا متفاوت توليد ميشوند.حدود 3 سال روي اين مجموعه تلويزيوني كار شده است. در زندگي هر فردي لحظاتي وجود دارد كه بسيار مهم و سرنوشتساز هستند و هر شخصي ميتواند به اين لحظات توجه كند يا از كنار آن براحتي بگذرد. لحظاتي كه اگر جاهلانه از آن عبور كني، نميتواني تصور كني كه بعد از آن چه اتفاقي ميافتد. ما اين لحظات را گرفتيم و گسترش داديم.دوستي عنوان كرد اكنون در تلويزيون كارهاي سينمايي توليد و در سينما فيلمهاي تلويزيوني ساخته ميشودوي درباره مفاهيم كلي اين مجموعه گفت: در يك قصه شخصيت را در موقعيتي قرار ميدهيم و نتيجه راهها را هم به او ميگوييم. در هر عالم غيرواقعي به بيننده اينگونه منتقل ميكنيم كه اگر در چنين موقعيتي در زندگي قرار بگيرد و چند راه جلوي پاي وي باشد، نتيجه آنها چه ميشود. بيننده با شخصيت ما همراه ميشود و باور ميكند و تا انتها با وي ميآيد و بعد در همان لحظه كه مخاطب به بيقراري ميرسد، او را برميگردانيم به همان نقطه و به او ميگوييم اين هنوز همانجاست و اميد دارد؛ اما اين موضوع و پايان غافلگيرانه، چيزي از تاثير آن كم نميكند.كني در ارتباط با همكاري نويسندگان اين مجموعه افزود: عمدتا من خودم متنها را كنترل ميكنم. البته كارگردانان نيز بازنويسيهايي انجام ميدهند؛ اما به اصل كار وفادارند. متنها بسيار خوب بود و ما توانستيم از حضور نويسندگاني چون پيمان عباسي، فديا نوراللهيان، مهدي كيا، سارا باقرزاده، نويد توحيدي و... استفاده كنيم.وي همچنين درباره كارگردانان اين اپيزودها گفت: از اول قرار بود اپيزودها را كارگردانان متنوعي بسازند؛ اما در جلساتي كه با مديران تلويزيون داشتيم، فكر كرديم اين كار مشكلاتي دارد و بعد تصميم گرفتيم فقط با يك كارگردان كار كنيم كه در عمل جواب مثبتي نگرفتيم. هر اپيزود يك قصه و خستگيهاي خود را داشت و انرژيهاي لازم را ميطلبيد. البته اين موضوع به سبب ضعف فياض موسوي كه 5 اپيزود كار را ساخت، نيست؛ بلكه به سبب حفظ كيفيت مجموعه اين كار را كرديم و حالا نيز غير از ايرج كريمي قرار است رضا بهشتي نيز با ما همكاري كند. در آينده كارگردانان ديگري نيز به گروه ملحق ميشوند.دوستي عنوان كرد اكنون در تلويزيون كارهاي سينمايي توليد و در سينما فيلمهاي تلويزيوني ساخته ميشوداين تهيهكننده تلويزيون، حضور بازيگران متعدد و متنوع را در اين مجموعه، يكي از ويژگيهاي كار دانست و دراينباره گفت: خوشبختانه ما توانستيم در اين مجموعه از حضور بازيگراني چون يكتا ناصر، سولماز غني، شهروز ابراهيمي، هادي قميشي، علي دهكردي، بيتا سحرخيز، هومن برقنورد، فرهاد جم، مهتاج نجومي و... استفاده كنيم.رابطه بين مرگ و زندگيهنوز گروه در حال تمرين پلان بعدي هستند و درباره تغييرات آن صحبت ميكنند. حميد مولوي، بازيگري كه به گفته كريمي، دوست قديمي وي نيز هست و چهرهاي كمتر شناخته شده دارد، در حياط خانه مشغول خوردن چاي است. او درباره سابقه كاري خود و آشنايياش با كارگردان اين اپيزود گفت: من سال 67 در فيلم كوتاهي از ايرج كريمي، كار عكاسي ميكردم و پس از آن نيز در سينما كار مديريت توليد و تهيهكنندگي را بهعهده داشتم. همچنين در فيلمهاي برادههاي خورشيد، جعبه موسيقي، ارتفاع 45/6،زيرآب ، عيار 14 و... نيز بازي كردم. من فضاي كار كريمي را بسيار دوست دارم و حتي حاضرم بدون خواندن فيلمنامه، با وي همكاري كنم.من در اپيزود سفيد در بيشتر سكانسها حضور دارم و به نوعي شخصيت دكتر، رابطي بين مرگ و زندگي حامد است. او در كابوس و بيداري دكتر را ميبيند. دكتر به حامد كمك ميكند به شرايط عادي زندگي برگردد.دوباره به خانه برميگردم، پلان بعدي با حضور پوراندخت مهيمن و هومن سيدي گرفته ميشود. خاطره حاتمي (الهام) كه نقش نامزد حامد را بازي ميكند، وارد ميشود. بازي وي بعدازظهر شروع ميشود و بايد زود گريم شود. فكر ميكنم در زمان گريم، فرصت خوبي است كه با هم صحبت كنيم.او درباره فعاليتهاي اخير خود در سينما و تلويزيون توضيح داد: مجموعه تلويزيوني گاوصندوق مازيار ميري و كلانتر را كار كردم كه هنوز پخش نشده است و البته قرار است بزودي كار در يك فيلم سينمايي را شروع كنم. البته صندلي خالي را هم در نوبت اكران دارم.وي درباره همكاري با كريمي گفت: فيلمنامه اين اپيزود را خيلي دوست داشتم. فضاي كاملا متفاوتي دارد. من نقش نامزد حامد را بازي ميكنم. در خيال حامد، الهام سعي ميكند با شرايط جسمي كه وي دارد كنار بيايد و به نوعي جا خالي نكند؛ اما حامد معتقد است من بايد سراغ زندگي خود بروم. حامد حتي در اوهام خود ميبيند كه الهام ازدواج كرده است. براي بازي در اين نقش، چيز خاصي از خودم اضافه نكردم. در اين كار نيز كارگردان از من خواست، همان شيطنت هميشگي خودم را در صحنههايي داشته باشم و به نوعي پرانرژي باشم. خوشحالم كه با هومن سيدي نيز در اين كار همبازي شدم.پس از گفتگو با اين بازيگر جوان سينما، باز به طبقه پايين ميروم. گروه در حال تمرين هستند. از همه خداحافظي ميكنم و خسته نباشيد ميگويم و براي ايرج كريمي آرزو ميكنم دوباره كار سينمايي از وي ببينم؛ چون نگاهي كه او دنبال ميكند را ميپسندم. از لوكيشن خارج ميشوم و به عالم برزخي فكر ميكنم كه كريمي و كني درباره آن صحبت ميكنند. از لحظاتي كه ممكن است در زندگي هر شخصي اتفاق بيفتد.منبع : جام جم تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 426]
صفحات پیشنهادی
غافلگيري در حيات متافيزيكي
غافلگيري در حيات متافيزيكي-غافلگيري در حيات متافيزيكي ايرج كريمي، منتقد قديمي سينماست. او از نسل منتقداني است كه چند سالي است ساخت فيلمهاي سينمايي ...
غافلگيري در حيات متافيزيكي-غافلگيري در حيات متافيزيكي ايرج كريمي، منتقد قديمي سينماست. او از نسل منتقداني است كه چند سالي است ساخت فيلمهاي سينمايي ...
كابوس روي پرده سينما فرهنگ قرار ميگيرد
غافلگيري در حيات متافيزيكي وي درباره فعاليتهاي اخير در تلويزيون و حضور كمرنگ خود در سينما گفت: دوستي عنوان كرد اكنون ... البته فيلم «دوخواهر» نيز با بازي ...
غافلگيري در حيات متافيزيكي وي درباره فعاليتهاي اخير در تلويزيون و حضور كمرنگ خود در سينما گفت: دوستي عنوان كرد اكنون ... البته فيلم «دوخواهر» نيز با بازي ...
تلويزيون كنترل با فكر ساخته میشود
غافلگيري در حيات متافيزيكي سعي ميكنم در تلويزيون با شيوه و نگاهي كه در سينما دنبال ميكنم دست به ساخت فيلم يا مجموعه بزنم. ... كريمي در ابتداي سالن پذيرايي ...
غافلگيري در حيات متافيزيكي سعي ميكنم در تلويزيون با شيوه و نگاهي كه در سينما دنبال ميكنم دست به ساخت فيلم يا مجموعه بزنم. ... كريمي در ابتداي سالن پذيرايي ...
ساخت فرستندهي رايانه اي(4)
غافلگيري در حيات متافيزيكي · آهای ، کفشای منو کجا می بری ؟ آرایش کردن یا نکردن؟ . مطالب پیشین. سیگار و چاقی؛ عامل مرگ و میرند · چگونه مخترع تربیت کنیم؟
غافلگيري در حيات متافيزيكي · آهای ، کفشای منو کجا می بری ؟ آرایش کردن یا نکردن؟ . مطالب پیشین. سیگار و چاقی؛ عامل مرگ و میرند · چگونه مخترع تربیت کنیم؟
گزارش تصویری: مینی میز!
غافلگيري در حيات متافيزيكي فكر كنم حدود 2 سال پيش بود كه براي گزارش پشت صحنه فيلم تلويزيوني «روابط» ... پس از مدتي براي نمايش به رسانههاي تصويري ...
غافلگيري در حيات متافيزيكي فكر كنم حدود 2 سال پيش بود كه براي گزارش پشت صحنه فيلم تلويزيوني «روابط» ... پس از مدتي براي نمايش به رسانههاي تصويري ...
گزارش تصویری پشت صحنه عملیات 125
غافلگيري در حيات متافيزيكي فكر كنم حدود 2 سال پيش بود كه براي گزارش پشت صحنه فيلم تلويزيوني «روابط» به ... پس از مدتي براي نمايش به رسانههاي تصويري ...
غافلگيري در حيات متافيزيكي فكر كنم حدود 2 سال پيش بود كه براي گزارش پشت صحنه فيلم تلويزيوني «روابط» به ... پس از مدتي براي نمايش به رسانههاي تصويري ...
متافیزیک و ماورائطبیعه
12 آگوست 2007 – متافیزیک و ماورائطبیعه-raya12th August 2007, 11:10 AMبا سلام و عرض ادب ... ضربتی و غافلگیر کننده و همچنین با لرزاندن ارواح طیبه آقایان دهخدا و عمید و. .... سوژه منتشرمي شود،بسته به حضورنيروي حيات يازندگي تغيير مي يابد.
12 آگوست 2007 – متافیزیک و ماورائطبیعه-raya12th August 2007, 11:10 AMبا سلام و عرض ادب ... ضربتی و غافلگیر کننده و همچنین با لرزاندن ارواح طیبه آقایان دهخدا و عمید و. .... سوژه منتشرمي شود،بسته به حضورنيروي حيات يازندگي تغيير مي يابد.
لطفا در تعطيلات مريض نشويد
غافلگيري در حيات متافيزيكي گروه در حال گرفتن پلان است، به همين دليل با آرامي وارد خانه ميشوم كه جلوي در آن نوشته لطفا با كفش وارد نشويد.راهروي باريكي تو را به ...
غافلگيري در حيات متافيزيكي گروه در حال گرفتن پلان است، به همين دليل با آرامي وارد خانه ميشوم كه جلوي در آن نوشته لطفا با كفش وارد نشويد.راهروي باريكي تو را به ...
بازگشت جادوگری
الیور در این باره میگوید: « مردم آنجا در عوض خرافاتی و متافیزیکی هستند. ... ضربان قلبشان به تصویری از یک فرد مرده که روی زمین افتاده بود، حیات دوباره بدهند. ... جایی برای جادو باقی خواهد ماند: «جادو به غافلگیر کردن و شگفتزده کردن مربوط میشود.
الیور در این باره میگوید: « مردم آنجا در عوض خرافاتی و متافیزیکی هستند. ... ضربان قلبشان به تصویری از یک فرد مرده که روی زمین افتاده بود، حیات دوباره بدهند. ... جایی برای جادو باقی خواهد ماند: «جادو به غافلگیر کردن و شگفتزده کردن مربوط میشود.
حفظ دین در طوفان بی دینی
آن كس كه مي كوشد متافيزيك را از معنا بري بداند، دين را نيز بي معنا مي خواهد و مي يابد. ... و غافلگیر کننده، مرحله طوفانی حیات و مرحله نجات از طفیلی گری نیز می نامند.
آن كس كه مي كوشد متافيزيك را از معنا بري بداند، دين را نيز بي معنا مي خواهد و مي يابد. ... و غافلگیر کننده، مرحله طوفانی حیات و مرحله نجات از طفیلی گری نیز می نامند.
-
گوناگون
پربازدیدترینها