تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1815516659
رفتار سیاستمداران مسلمان ایرانی تا چه اندازه با قرآن و روایات همخوانی دارد؟
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: واکاوی نسبت اخلاق و سیاست رفتار سیاستمداران مسلمان ایرانی تا چه اندازه با قرآن و روایات همخوانی دارد؟ هومان دوراندیش عصرایران - فضای سیاسی جامعه ایران در شرایط کنونی، فضایی آکنده از توهین و تهمت است. هم از این روست که بر آن شدیم کند و کاوی در نسبت اخلاق و سیاست از منظر اسلام به خرج دهیم و یافته های این کاوش نظری را به اشتراک با خوانندگان بگذاریم.
پرسش از نسبت اخلاق و سياست، پرسشي انديشهسوز و ديرپاي است. اينكه سياست و اخلاق جمعپذيرند يا در تضاد با يكديگر به سر ميبرند و آيا در سياست همواره بايد اخلاقي بود و يا در پارهاي از موارد ميتوان به حكم مسائل سياسي اخلاق را زير پا گذاشت. سئوالاتي فربه است كه پاسخهاي متعددي به آنها داده شده است. شايد بتوان تمامي اين سئولات را به يك سئوال اساسي ارجاع داد و آن اينكه آيا تأسيس "سياست اخلاقي" امري امكانپذير است؟ پس از پيروزي انقلاب اسلامي، اهميت اين پرسش در جامعه ايران به مراتب بيشتر شده است؛ چرا كه يكي از اهداف اساسي انقلاب اسلامي، پيوند اخلاق و سياست بوده است. نابسامانيهاي اخلاقياي كه امروزه در فضاي سياسي جامعه اسلامي ايران به چشم ميخورد نيز، ضرورت تأمل در مباني سياست اخلاقي در اسلام را بيشتر ميكند. در اين يادداشت ميكوشيم تا اين موضوع را اجمالاً مورد بررسي قرار دهيم. پيوند اخلاق و سياست در تاريخ اسلام، فراز و فرودهاي بسياري را پشتسر گذاشته است ، اما احتمالاً اساسيترين و تاريخسازترين تقابل سياستاخلاقي و سياستغيراخلاقي را ميتوان در نزاع حضرت علي(ع) و معاويه باز جست. اين تقابل مشهور با پيروزي سياستغيراخلاقي بر سياستاخلاقي به پايان رسيد. شكست علي(ع) در برابر معاويه، گويي اين پيام تلخ را براي سياستمداران آيندۀ جهان اسلام در بر داشت كه اخلاق زنجيري است بر دست و پاي رجل سياسي؛ و تا اين زنجير پاره نشود، كار مردان سياست پيش نخواهد رفت و روياهاي آنان محقق نخواهد شد. در حقيقت كنش سياسي معاويه مبتني بر اين تز مشهور بود كه « هدف وسيله را توجيه ميكند» اما علي(ع) بر اين نكته پاي ميفشرد كه : «كسي كه پيروزي را از طريق شر بدست آورد، خود اولين مغلوب آن است.» پيوند دين و سياست، مبناي اصلي سياست اخلاقي در اسلام است. پيامبر گرامي اسلام،(ص) اسلام را دين اخلاقي ميدانست و مسلمانان را به حكم مسلمان بودنشان، به دخالت در سياست فرا ميخواند. از آنجا كه هيچ مسلماني حق ندارد مرتكب فعل غير اخلاقي شود، كنشسياسي مسلمانان نيز نميتواند خصلتي غيراخلاقي پيدا كند. نتيجه حاصل از اين مقدمات، چيزي جز تأسيسسياست اخلاقي در جامعهاسلامي نيست. اما سياستاخلاقي دقيقاً به چه معناست؟ سياستاخلاقي در يك كلام عبارت است از سياست پايبند به اخلاق. برخي از صاحبنظران عليرغم پذيرش اصل پايبندي سياست به اخلاق، اين نكته را مطرح كردهاند كه اخلاق حاكمان با اخلاق محكومان تفاوت دارد. بنابراين سياست اخلاقي در نزد صاحبان قدرت معنايي متفاوت از سياست اخلاقي در نزد عامه مردم و سياست پيشگامان فاقد قدرت سياسي دارد. بر اين اساس، مثلاً پيمانشكني افراد عادي، حكمي متفاوت از پيمانشكني صاحبان قدرت سياسي دارد و چه بسا كه پيمانشكني يك رجل سياسي، گاه مصداقي از كنشغيراخلاقي نباشد.بديهي است كه با مبنا قرار گرفتن رفتار سياسي حضرت علي(ع)، چنين تمايزي ميان اخلاقحاكمان و اخلاقمحكومان، امري غير قابل قبول است. در قرآن نيز وفاي به عهد، چه در حوزۀ روابط شخصي و چه در حوزۀ سياست، مورد تأكيد قرار گرفته است. در آيۀ 3 سورۀ توبه، خطاب به پيامبر آمده است: « و كافران را از عذابي دردناك خبر بده.» و در آيۀ 4 ميفرمايد:« مگر آن مشركاني كه با آنان پيمان بستهايد و با شما هيچگونه نابكاري نكردهاند و كسي را در برابر شما ياري ندادهاند؛ پس پيمان ايشان را تا پايان مدتشان به پايان ببريد كه خداوند پرهيزگاران را دوست دارد.» اين «امر» چه در روابط فردي و چه در روابط سياسي مسلمانان، موضوعيت داشته و لازمالاتباع است. اگر اخلاقي بودن حاكمان و محكوكان اساساً احكام جداگانهاي داشته باشند، نقد اخلاقي قدرت سياسي به امريبيهوده و بلاموضوع بدل خواهد شد. سياست و اخلاق هر چند كه فينفسه دو امر متفاوتند، اما در اسلام با يكديگر متحد و دست در آغوشند و به همين دليل نقد اخلاقي سياست، يكي از وظايف عالمان و مصلحان ديني است. بر عكساسلام، در مسيحيت پيوندارگانيكي ميان سياست و اخلاق وجود ندارد. جمله مشهور«كار قيصر را به قيصر واگذار كن و كار خدا را به خدا» هر چند كه كنش غير اخلاقي قيصر را تجويز و تأييد نميكند، اما بيانگر آن است كه فرد مسيحي، از آن حيث كه مسيحي است، وظيفهاي نسبت به دخالت در سياست ندارد. به عبارت ديگر، نهي كردن فرد حاكم از ارتكاب منكر ، جزو وظايفديني مسيحيان نيست. بنابراين شگفتي رها شدن سياست از قيد اخلاق در جهان مسيحيت، ميبايست به مراتب كمتر از شگفتي وقوع اين امر در اسلام باشد. اما تاريخ اسلام و مسيحيت به تقريباً به يك اندازه گواهي ميدهند كه كنشسياسيحاكمان، در موارد متعدد، كنشيغير اخلاقي بوده است. بسياري از صاحبنظران در تبيينچرايي اين امر، به اقتضائاتذاتي قدرت سياسي اشاره ميكنند؛ بدينمعنا كه قدرت سياسي مركب چموشي است كه بدون ترديد راكب خود را سرانجام بر زمين بياخلاقي خواهد افكند. از اين منظر، توصيههاي اخلاقياديان و مكاتب گوناگون به سياست پيشگامان و قدرتمندان، صرفاً بيان آرزوهاي دستنيافتني بشر و در واقع اندرزهايي به دور از واقعگرايي قلمداد ميشود. مطابق اين نگرش، هر گونه تلاش براي تأسيس سياست اخلاقي، مصداقي از آب در هاون كوبيدن است؛ چرا كه سياست اخلاقي، محكوم به شكست است و سياستي كه شكست آن محترم و مسجل باشد، ديگر سياست نيست؛چه، سياست يعني تدبير امور جامعه و مدبري كه بداند تدبير( اخلاقي) اش محكوم به شكست است و با اين حال تدبير خود را تغيير ندهد، نميتواند تحت مهار اخلاق در آيد؟ از آنجا كه در اين يادداشت درصدد ترسيم مباني اخلاقي سياست در دين مبين اسلام هستيم، در ادامه ميكوشيم تا دلايل اسلامي امكان تأسيس سياست اخلاقي را بر شماريم: 1- مسلمانان از يكسو موظفند كه اخلاقي زندگي كنند و از سوي ديگر موظفند كه از بياعتنايي به آنچه كه در عالم سياست ميگذرد، پرهيز نمايند؛ بنابراين هر مسلماني، از آن حيث كه مسلمان است، به سهم خويش ميبايست در پيوند سياست و اخلاق بكوشد. 2- در دين اسلام تكليف فوق طاقت وجود ندارد (لا يكلف الله نفساً الا وسعها): بنابراين تأسيس سياست اخلاقي، امري است در دايره طاقت و قدرت بشر. 3- در اسلام هدف وسيله را توجيه نميكند و پيروزي حاصل شده از طريق شر، عين شكست است؛ چرا كه آخرت فرد يا گروه پيروز را بر باد ميدهد. پيامبر گرامي اسلام هدف از بعثت خويش را « اتمام مكارم اخلاقي» ذكر كردهاند. اگر هدف از پرداختن به سياست، تأمين سعادت بشر است، "سياست غير اخلاقي در تضاد با رسالت پيامبر" در حكم نقض غرض است؛ چرا كه سياست غير اخلاقي بدون ترديد آخرت مطبوعات و مجریان خویش و در بسیاری از موارد دنیای مردم را هم خراب می کنند. 5- فرد مسلمان در هنگام تعارض دنیا و آخرت، می بایست ناکامی دنیوی را به ناکامی اخروی ترجیح دهد. چنانکه امام سجاد در نیایش نهم صحیفه سجادیه می فرماید: « الهی هر گاه قرار بود در دین یا دنیای ما نقصان وارد آید آن ضرر و نقصان را به آنچه که زودتر فنا شود (دنیا) وارد ساز و توبه را به آنچه که باقی تر و پایدارتر است (آخرت) قرار بده.» بدیهی است که سیاست اخلاقی حتی اگر به آبادانی دنیای فلان فرد یا گروه سیاسی بیانجامد، در آخرت آنان نقصان وارد می کند؛ بنابراین، مطابق منطق اسلامی، فرو نهادن چنین سیاستی، از اوجب واجبات است. حال اگر بپذیریم که توصیه های اخلاقی دین اسلام در عالم سیاست نیز قابل اتباع است و مسلمین با رعایت این اصل می توانند به تأسیس سیاست اخلاقی مبادرت ورزند، می توانیم عیار اخلاقی فضای سیاسی کشورمان را به مدد آیات قرانی محک بزنیم. در ادامه پاره ای از بی اخلاقی های سیاسی رایج در جامعه ایران را از منظر اخلاقی قرآنی، بررسی می کنیم: 1- تالله لتسئلن عما کنتم تفترون: به خدا که دربارۀ آنچه افترا می زنید؛ از شما پرسش خواهد شد(نحل، 56 ). ایراد تهمت و افترا در فضای سیاسی جامعه ایران، در حال حاضر به امری رایج بدل شده است. بسیاری از افراد و گروههای سیاسی بر مبنای نیت خوانی و گاه صرفاً با هدف ملوث كردن چهرة رقيب، اتهاماتي را متوجه رقباي خويش ميسازند كه نه تنها در هيچ دادگاهي اثبات نشده است، بلكه خود آنها نيز قادر به اثبات اين اتهامات نيستند. بديهي است كه اين رويه، به شدت در تعارض با اخلاق اسلامي است. 2- در آية 135 سورة نساء آمده است: «اي مومنان به عدل و داد برخيزيد و در راه رضاي خدا شاهد باشيد [و شهادت دهيد] ولو آنكه به زيان خود آن يا پدر و مادرتان و خويشاوندانتان باشد... پس از هواي نفس پيروي مكنيد كه از حق عدول كنيد.» مدلول اصلي اين آيه، لزوم حقگويي و حق پويي است. حضرت علي (ع) نيز در خطبه متقين در وصف انسان باتقوا ميفرمايد: «پيش از آنكه بر امر شاهد آورند به حق اعتراف ميكند. «بديهي است كه امروزه در جامعة ايران، بيان حقيقت به شدت تحت تأثير جناحبنديهاي سياسي است؛ حال آنكه حقگويي، ولو آنكه به زيان آدمي باشد، مصداقي از عدالتپروري و دادگستري است و اعراض از آن، عين پيروي از هواي نفس است. 3- در آية 10 سورة فتح آمده است: «هركس كه پيمان شكند، همانا به زيان خويش پيمان شكسته است».عدم پايبندي به وعدههاي سياسي (عمدتاً انتخاباتي)، مصداقي از پيمانشكني است كه متأسفانه در جامعة ما به سنتي سياسي بدل شده است. در آية 2 و 3 سورة صف نيز آمده است: «اي مومنان چرا چيزي ميگوييد كه انجام نميدهيد نزد خداوند بسي منفور است كه چيزي را بگوييد كه انجام نميدهيد. «آيات فوق در ايام انتخابات ميبايست پيشروي تمامي كانديداها قرار بگيرد تا ديگر وعدههاي بيپايهاي نظير تشكيل جبهة دموكراسي و حقوق بشر و يا آوردن پول نفت سر سفرههاي مردم، در فضاي سياسي جامعة طنينانداز نشود!» 4- در آية 11 سورة حجرات آمده است: «يكديگر را به لقب هاي بد مخوانيد. «جعل عناوين و القاب ناپسند براي افراد و گروههاي رقيب، امري واجد قدمت در تاريخ سياسي ايران است كه متأسفانه در دهة اخير نيز، به موازات بالا گرفتن سطح منازعات سياسي، در جامعة ايران رواج بيشتري يافته است. عناويني همچون كوتوله سياسي، چريك نفتي، اكبر- گاف، تمساح، شيخ سادهلوح، اكبر شاه و ... همگي حاكي از بيتقوايي در نزد پارهاي از چهرههاي وابسته به جريانهاي سياسي مختلف است. نقد اخلاقي سياست و فضاي سياسي در جامعة ايران با استفاده از آيات قرآني، فهرستي بلند بالا از بياخلاقيهاي سياسي را فراهم ميآورد كه موارد فوق، صرفاً بخشي از آن را تشكيل ميدهد. سياستمداران مسلمان جامعة ايران بايد به اين نكته نيك بينديشيد كه شكست انقلاب اسلامي در تأسيس سياست اخلاقي، نه تنها در حكم عدول جمهوري اسلامي از آرمانهاي اخلاقي پيامبر گرامي اسلام خواهد بود، بلكه نقشي اساسي در پيدايش انگيزه سكولاريزه كردن سياست در جامعة ايران ايفا خواهد نمود. به عبارت ديگر، سياست غيراخلاقي در حكومتي ديني، به تدريج منجر به سكولاريزه شدن انگيزههاي سياسي عموم شهروندان و چه بسا تحقق سكولاريسم در جامعة ايران، در آيندهاي دور يا نزديك خواهد شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 536]
صفحات پیشنهادی
رفتار سیاستمداران مسلمان ایرانی تا چه اندازه با قرآن و روایات همخوانی دارد
رفتار سیاستمداران مسلمان ایرانی تا چه اندازه با قرآن و روایات همخوانی دارد؟-واکاوی نسبت اخلاق و سیاست رفتار سیاستمداران مسلمان ایرانی تا چه اندازه با قرآن و روایات ...
رفتار سیاستمداران مسلمان ایرانی تا چه اندازه با قرآن و روایات همخوانی دارد؟-واکاوی نسبت اخلاق و سیاست رفتار سیاستمداران مسلمان ایرانی تا چه اندازه با قرآن و روایات ...
کدام یک ضرورت دارند؟ اخلاق یا سیاست
رفتار سیاستمداران مسلمان ایرانی تا چه اندازه با قرآن و روایات همخوانی دارد؟ اينكه سياست و اخلاق جمعپذيرند يا در تضاد با يكديگر به سر ميبرند و آيا در ... ايران به چشم ...
رفتار سیاستمداران مسلمان ایرانی تا چه اندازه با قرآن و روایات همخوانی دارد؟ اينكه سياست و اخلاق جمعپذيرند يا در تضاد با يكديگر به سر ميبرند و آيا در ... ايران به چشم ...
آزادی در حکومت منتظر
در این میان، مردم ایران نوع خاصی از حکومت را برگزیدهاند که حکومت الهی و اسلامی خوانده میشود. ... بنابر این لازم است نگاهی به آیات وحی، روایات و سنت اهل بیت(ع) داشته باشیم و .... شما هیچ کتابى نه مذهبى و نه غیرمذهبى پیدا نمى کنید که تا این اندازه بشر را .... قرآن براین نکته تأکید دارد که ظلم ظالمان را از بین ببرید, براى دفاع از خود با ...
در این میان، مردم ایران نوع خاصی از حکومت را برگزیدهاند که حکومت الهی و اسلامی خوانده میشود. ... بنابر این لازم است نگاهی به آیات وحی، روایات و سنت اهل بیت(ع) داشته باشیم و .... شما هیچ کتابى نه مذهبى و نه غیرمذهبى پیدا نمى کنید که تا این اندازه بشر را .... قرآن براین نکته تأکید دارد که ظلم ظالمان را از بین ببرید, براى دفاع از خود با ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها