تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1815346050
چالشهاي پيشروي ملتهاي مسلمان پس از آغاز بيداري اسلامي در گفتگو با حجتالاسلام والمسلمين سيدهادي خسروشاهي خطر استحاله، انقلابهاي منطقه را تهديد ميكند
واضح آرشیو وب فارسی:جمهوري اسلامي: چالشهاي پيشروي ملتهاي مسلمان پس از آغاز بيداري اسلامي در گفتگو با حجتالاسلام والمسلمين سيدهادي خسروشاهي خطر استحاله، انقلابهاي منطقه را تهديد ميكند
اشاره
سيصدوشصت و چهارو سيصدو شصت و پنجمين شماره مجله پاسدار اسلام كه اخيرا منتشر شده، مصاحبهاي از حجتالاسلام والمسلمين سيدهادي خسروشاهي درباره خطر استحاله انقلابهاي منطقه به چاپ رسانده كه متن كامل آن از نظر خوانندگان گرامي ميگذرد.
* حوادث اخير مصر، به ويژه موضعگيريهاي شيخالازهر و حزب "آزادي و عدالت" وابسته به اخوانالمسلمين و سازمان حماس را درباره ايران و مسئله فلسطين چگونه ارزيابي ميكنيد؟
- مصر در يك سال گذشته، پس از قيام جوانان با گرايش عمدتا اسلامي، شاهد حوادث و رخدادهاي بسياري بوده كه اغلب مردم از چگونگي آنها آگاه هستند، اما عمدهترين مشكلي كه مسلمانان مصري پس از پيروزي با آن روبه رو شدند و همچنان گرفتار آن هستند، سلطه ژنرالهاي وابسته به حسني مبارك بود كه به عنوان نيروي ادارهكننده كشور كه در واقع بايد عامل بازدارنده از پيشرفت و تحقق اهداف انقلاب نام بگيرند، همچنان بر اريكه قدرت نشستهاند و مقامات بلندپايه سياسي نظامي امريكايي هم مرتبا به اين كشور سفر ميكنند و با آنها تماس ميگيرند و در نهايت، آنها هم به نوعي، نقش منفي را در قبال اهداف ملت مسلمان مصر، ايفا ميكنند.
اما خوشبختانه در اين ميان، موضعگيريهاي شيخ احمدالطيب، شيخا لازهر كاملا مثبت و در كل بسيار قابل توجه و قابل تقدير است. او درباره مسائل بسياري، به ويژه در زمينه وحدت شيعه و سني، ضرورت تهيه و تنظيم قانون اساسي جديد و تشكيل دولت وحدت ملي و يا مسئله فلسطين و قدس، موضعگيريهاي مثبت و قاطعي كرده كه طبعا مورد پسند امپرياليسم و عوامل داخلي آن كه تبلور يافته در ژنرالهاي فسيلي ژنرال مبارك هستند، نيست، اما ژنرالها خوشبختانه از لحاظ قانوني، توان بركناري شيخالازهر را ندارند، در حالي كه ميدانيم از دوره سرهنگ جمال عبدالناصر و به دستور او، انتخاب شيخالازهر به عهده رئيسجمهور واگذار شد و اين خود نوعي شكست براي الازهر و سلب قدرت از آن در بيان و ابراز حقايق در قبال مسائل حاد سياسي اجتماعي مصر و جهان اسلام، به ويژه فلسطين بود.
اما پس از قيام جوانان انقلابي مصر و پس از پيروزي 70 درصدي جريان اسلامگرا، اعم از حزب اخوان المسلمين و يا احزاب سلفي در انتخابات پارلماني و مجلس شورا، الازهر نيز فعالتر شد و به اعلام مواضع در امور جاري كشور و به ويژه مسئله قدس و فلسطين پرداخت.
البته در ديدار اسماعيل هنيه، نخستوزير منتخب فلسطينيها در غزه از الازهر شريف و به هنگام سخنراني او، گروهي به شعار دادن عليه ايران اسلامي و حزبالله پرداختند و بهانه آنها موضع اين دو در مسئله سوريه و اخوان دمشق بود، ولي واقع مطلب آن است كه اين گروه اندك كه بايد آنان را "روزمزدان اجارهاي" ناميد، يا عوامل تحريك شده از سوي ارتجاع عرب و وابستگان امپرياليسم و صهيونيسم هستند يا جواناني غافل و ناآگاه از حقايق مسائل و يا از پسماندههاي رژيم حسني مبارك كه عامل اصلي سقوط طاغوت خود را نفوذ معنوي انقلاب اسلامي ايران ميدانند. البته ما به خاطر داريم كه چندي پيش در همين ميهن عزيز ما، مركز ثقل انقلاب اسلامي و نقطه اتكاء مقاومت در لبنان و فلسطين و افغانستان و... از طرف گروه معدودي از جوانان ناآگاه هم شعار "نه غزه، نه لبنان" داده شد كه با واكنش منفي عموم مردم ايران مواجه گرديد. به هر حال شعار چند نفر يا حتي چند صدنفر در قاهره عليه ايران اسلامي و حزبالله مجاهد، تاثيري در روحيه عموم مردم مصر ندارد، زيرا اكثر آنها عاشقانه هوادار انقلاب اسلامي ايران و امام خميني و رهبري معظم انقلاب هستند.
* در مورد مواضع حماس چطور؟
- ميدانيم كه "حماس" در فلسطين، در واقع شعبهاي از حركت اخوانالمسلمين در اين سرزمين است و عمدهترين كمكهاي مادي و معنوي در بحرانيترين شرايط و گرفتاريهاي مردم فلسطين در غزه، توسط اخوان انجام ميگرفت. حتي همكاري و كمك ايران يا حزبالله هم اغلب از طريق عوامل وابسته به اخوان انجام ميپذيرفت و اين نكته را البته همه ميدانند كه حتي رهبري و مديريت عمليات گروهي از جوانان مصري در دوره حسني مبارك كه به اتهام رساندن سلاح به مقاومت اسلامي در غزه، دستگير و راهي دادگاه نظامي شدند، به عهده يك برادر لبناني حزباللهي بود كه او خوشبختانه توانست پس از قيام جوانان از زندان فرار كند و به لبنان برگردد.
البته حماس شايد به علت شرايط بحراني سوريه اكنون مجبور شده كه فعاليت خود را در اين كشور متوقف سازد و سران آن به ديگر كشورهاي عربي حوزه خليج فارس هجرت كنند، ولي آنها همواره به استمرار راه مقاومت اصرار داشته و از ياري و همكاري ايران اسلامي سپاسگزار بودهاند. آخرين آنها، آقاي الزهار مسئول ارتباطات خارجي حماس بود كه در يك مصاحبه رسمي در تلويزيون اعلام داشت كه حماس به راه خود ادامه خواهد داد و سپس از تعاون ايران تشكر كرد و اظهار داشت كه ايران اسلامي در طول مدتي كه به مقاومت فلسطين و حماس كمك و ياري رسانده، هرگز حتي يك شرط كوچك هم براي اين امر، پيشنهاد و مطرح نكرده است.
به هر حال شرايط كنوني كشورهاي عربي به ويژه مصر، تونس، ليبي، يمن و...، همچنان بحراني است و يا از استقرار و ثبات كامل برخوردار نيست، روي اين اصل، دوستان ايراني ما بايد شرايط رهبري حركتهاي اسلامي را در اين بلاد مدنظر قراردهند و به محض اظهارنظر فردي از آنها، با مصاحبهها و اظهارنظرهاي عجولانه خود، آنها را از خود دور نسازيم و اجازه بدهيم كه هر حركتي و هر سازماني، طبق تشخيص مصالح خود و كشور خود، راه رهايي را مطابق زمان و مكان ادامه دهد و توقع نداشته باشيم كه آنها در همه مراحل امور همانند ما باشند!
* به نظر شما اين شرايط بحراني تا كي در مصر حكمفرما خواهد بود و بالاخره سلطه و حكومت ژنرالها چگونه بايد پايان پذيرد؟ و براي برقراري روابط ايران و مصر چه كارهايي لازم است؟
- بيترديد شرايط بحراني فعلي مصر و ديگر كشورهايي كه به آنها اشاره شد، به تدريج تغيير خواهد يافت و حكومت وحدت ملي، به طور قانوني، به ويژه پس از انتخابات نهايي در مصر و تونس، تشكيل خواهد شد. خوشبختانه اخوانالمسلمين و رهبري آن در مكتب ارشاد، اخيرا به شدت خواستار بركناري حكومت جنزوري و دولت وابسته به ژنرالها شده و حتي اخطار كردهاند كه در صورت استمرار اين وضع، از مردم مصر براي برپايي تظاهرات ميليوني دعوت خواهند كرد. اين اخطار جدي و قطعي است و بيترديد با سقوط حكومت جنزوري و كنار رفتن ژنرالهاي حسني مبارك و تشكيل دولت وحدت ملي، مصر استقرار و ثبات پيدا خواهد كرد كه در اين صورت، ايران اسلامي بايد براي همكاري و تعاون همهجانبه با مصر اقدام كند. البته هرگونه تعجيلي براي برقراري روابط سياسي كامل در دوران كنوني، يعني حاكميت ژنرالها با حكمت و عزت و مصلحت سازگار نيست و ما اميدواريم كه دوستان مسئول ما در اين زمينه شتاب از خود نشان ندهند كه اصولا اين شتابزدگي موجب ترس و هراس بعضي از محافل مصري ميگردد كه متاسفانه هنوز در ايجاد نقطه منفي نسبت به ايران اسلامي تاثيرگذارند.
به عبارت روشنتر بايد صبر كرد تا انتخابات رياست جمهوري مصر انجام بگيرد و دولت وحدت ملي كه اكثريت اسلامگرايان در پارلمان پشتيبان آن خواهند بود، تشكيل شود، آن وقت خود آنان براي برقراري روابط پيشقدم خواهند شد، چون آنان به خوبي ميدانند كه تعاون و همكاري با عظيمترين قدرت منطقه، يعني ايران اسلامي، نه تنها به نفع آنها، بلكه به سود همه ملل جهان عرب و مسائل مردم منطقه خواهد بود.
قبل از تشكيل دولت وحدت ملي قانوني، ارزيابي مسائل و تحليل اوضاع، منطقي و كامل نخواهد بود. اميدواريم كه اين مرحله نيز به پايان برسد و ما شاهد روابط حسنه كامل بين دو كشور اسلامي باشيم.
* به طور خلاصه بفرماييد كه آيا حوادث اخير منطقه، به ويژه آنچه كه هم اكنون در مصر و تونس ميگذرد، نشاني از "استحاله پرشتاب انقلاب" نيست،
- اشاره كردم كه حوادث منطقه عربي، به ويژه رخدادهاي مصر و تونس، با نوعي غموض و پيچيدگي همراه است. در مصر، هنوز مجلس موسسان براي تنظيم قانون اساسي جديد تشكيل نشده و اختلافات گستردهاي درباره تركيب آن به وجود آمده است. نخست اسلامگرايان به دليل آنكه اكثريت پارلمان و مجلس شورا را در اختيار دارند، اغلب اعضا مجلس موسسان را از بين خود انتخاب كردند كه با دور شدن جناحهاي سياسي ديگر و انتقاد شديد قبطيها و حتي عذرخواهي شيخالازهر از شركت در آن، هنوز تكليف نهايي آن روشن نشده است.
در ايران اسلامي با صلاحديد و تصويب امام خميني، در تنظيم قانون اساسي كشور از همه جناحها و گرايش و اغلب سازمانها و احزاب، نمايندگاني شركت كردند، ولي در مصر و تونس تاكنون چنين نشده است و لذا از هم اكنون اصل موضوع با بنبست روبهروست. مثلا براي مجلس موسسان مصر، 45 پزشك به علت اسلامگرا بودن انتخاب شدهاند و از علماي الازهر يا نمايندگان قبطيها و احزاب ملي - سياسي تعدادي كه با بافت جمعيتي آنها سازگار باشد، انتخاب نشدهاند.
از سوي ديگر، نخست در مصر قرار بود كه اخوانالمسلمين كانديدايي براي رياست جمهوري نداشته باشد، ولي اكنون مجمع عمومي آن به تعيين كانديداي مشخص پرداخته است، زيرا معتقد شده است اصل انقلاب در معرض خطر و "استحاله" قرار دارد.
در تونس علاوه بر شركت تمام عيار سكولارها در مجلس تاسيسي، متاسفانه برادر ما شيخ راشد الغنوشي رسما اعلام كرده كه ضرورت ندارد در قانون اساسي جديد، اسلام به عنوان "منبع اصلي قانونگذاري" مطرح شود، بلكه همان جمله "دين رسمي دولت اسلام است"! كافي است. نخستين اجلاس به اصطلاح دوستان سوريه هم در آن كشور تشكيل گرديد كه اكثريت شركتكنندگان، خواستار "مسلح ساختن" نيروهاي مخالف حكومت سوريه بودند! ولي پيشنهادي در مورد مسلح نمودن نيروهاي مقاومت در فلسطين مطرح نشد و يا سخن از حوادث يمن و بحرين به ميان نيامد و اين عمق خطر را نشان ميدهد.
اصولا بايد توجه داشت كه فقدان رهبري قاطع مانند امام خميني، اسلامگراها را در هر دو كشور با مشكلاتي روبهرو ساخته كه برطرف ساختن بازتابهاي آن، نياز به هوشياري و بيداري دارد وگرنه استحاله انقلاب، اگر سريع هم نباشد، در درازمدت قابل پيشبيني است. البته نبايد هم انتظار داشت كه در اين كشورها نظامي مشابه نظام اسلامي ايران به وجود آيد، زيرا حتي خيلي از اسلامگراهاي متدين و مومن در اين بلاد، از لحاظ ظاهري به شكل "غربيان" درآمدهاند و به توصيه آقاي اردوغان حتي با سكولارها همگام و تا آنجا از مرحله اسلامگرايي دور شدند كه در كنفرانس اخير سران كشورهاي عربي در بغداد، پذيراييكنندگان از ميهمانان، زنان و دختران بيحجابي بودند كه گويا اغلب يا بعضي از آنها، براي حفظ امنيت! ميهمانان، از كشور تركيه "وارد" شده بودند. در واقع در جايي كه برادران جزبالدعوه و مجلس اعلاي اسلامي در عراق، اين روش را پيش بگيرند، از مسئولين بلاد ديگر چگونه ميتوان توقع اجراي جامع و كامل و شامل احكام اسلامي را داشت.
* همكاري اخوان مصر با ژنرالها و دولت تعيين شده از سوي آن را چگونه ميتوان توجيه كرد؟
- البته اخوان و به طور كلي اسلامگرايان در مصر با ژنرالها و دولت منسوب آن "همكاري" نداشتهاند، بلكه طبق شرايط حاكم، خواستار گذر از مرحله كنوني و انتقالي، به طور مسالمتآميز بودهاند تا بتوانند با حداقل خسارتها و مشكلات، به مرحله ثبات و تشكيل حكومت برسند، اما عملكرد دولت انتصابي كمال الجنزوري سرانجام حزب آزادي و عدالت و حزبالنور را نگران ساخت و آنها با اعلام اينكه دولت كنوني در برنامه انتخابات رياست جمهوري، روش درستي را اجرا نخواهد كرد، خواستار انحلال دولت منصوب ژنرالها شدند. اخوان به طور رسمي اعلام كرد كه اصرار بر باقيماندن دولت الجنزوري، شك و ترديدها را در عادلانه و سالم بودن انتخابات رياست جمهوري به وجود آورده است و روي همين اصل طي يك بيانيه رسمي خواستار بركناري دولت ژنرالها و حتي كنار رفتن خود ژنرالها شدهاند، به ويژه كه ژنرالها در مورد صلاحيت مجلس موسسان انتخابي، به علت پيچيدگي سيستم رايگيري، به اشكالتراشي پرداخته و مدعي شدهاند كه انتخاب اكثريت اعضا مجلس موسسان از اسلامگراها، در تدوين قانون اساسي جديد تاثيرگذار خواهد بود و در واقع تدوين اين قانون، در انحصار اخوان و سلفيها خواهد بود و اين چيزي است كه هم اسرائيل و هم امريكا، پيشاپيش از تحقق آن و حتي از اعلام كانديداتوري يكي از رهبران اخوان - خيرت الشاطر- براي رياست جمهوري اعلام نارضايتي، و حتي به اصطلاح "احساس خطر"! كردهاند.
به هر حال نبايد تصور كرد كه اخوان، پس از هشتاد سال مبارزه و آرمانخواهي، اهداف مسلم اسلامي را فراموش كند و به سازشكاري بپردازد. اگر هم تاكنون با بردباري و فروتني نخواسته نقش خود را پررنگ كنند، اين در واقع تاكتيكي بسيار صحيح و منطقي است كه براي جلوگيري از خطر كودتاي نظاميان و سقوط اهداف انقلاب ضرورت دارد.
به هر حال با اينكه تاكنون چند نفر از اسلامگراها از جمله دكتر عبدالمنعم ابوالفتح، دكتر سليم العواد، دكتر حازم صلاح و... اعلام كانديداتوري نمودهاند، ولي بعضي از آنها، به طور شفاف اعلام كردهاند كه اگر اخوانالمسلمين نماينده خاصي را با برنامهاي تنظيم شده براي اداره امور كشور تعيين و اعلام كند، آنها نه تنها كنار خواهند رفت، بلكه او را در راه پيروزي كمك و ياري خواهند كرد.
به هر حال اميدواريم كه برادران ما در مصر و تونس و ليبي و... بتوانند بر مشكلات غلبه كنند و دولتهائي را تشكيل دهند كه مورد خواسته اكثريت مردم اين بلاد باشند.
* در ايران اسلامي با صلاحديد و تصويب امام خميني، در تنظيم قانون اساسي كشور از همه جناحها و گرايش و اغلب سازمانها و احزاب، نمايندگاني شركت كردند، ولي در مصر و تونس تاكنون چنين نشده است و لذا از هماكنون اصل موضوع با بنبست روبهروست
* اصولا بايد توجه داشت كه فقدان رهبري قاطع مانند امام خميني، اسلامگراها را در هر دو كشور با مشكلاتي روبهرو ساخته كه برطرف ساختن بازتابهاي آن، نياز به هوشياري و بيداري دارد وگرنه استحاله انقلاب، اگر سريع هم نباشد، در درازمدت قابل پيشبيني است
* در اجلاس سران عرب در بغداد، پذيراييكنندگان از ميهمانان، زنان و دختران بيحجابي بودند كه گويا اغلب يا بعضي از آنها از كشور تركيه آورده شده بودند، در واقع در جايي كه برادران حزبالدعوه و مجلس اعلاي اسلامي در عراق اين روش را پيش بگيرند، از مسئولين ديگر كشورهاي انقلاب كرده منطقه چگونه ميتوان توقع اجراي جامع و كامل احكام اسلامي را داشت؟!
* شرايط كنوني در كشورهاي عربي بويژه مصر، تونس، ليبي و يمن همچنان بحراني است و يا از استقرار و ثبات كامل برخوردار نيست
* سلطه ژنرالهاي وابسته به حسني مبارك به عنوان نيروي ادارهكننده كشور و يا در واقع عامل بازدارنده انقلابيون، همچنان پابرجاست
چهارشنبه|ا|13|ا|ارديبهشت|ا|1391
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جمهوري اسلامي]
[مشاهده در: www.jomhourieslami.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 127]
-
گوناگون
پربازدیدترینها