واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: ورزش > مدیریت ورزش - تری ونه بلز من هم مثل سایر انگلیسیها از تماشای شکست تیم ملی در ورزشگاه بلوم فانتین شوکه شدم هر چند که ماهها بود انتظار شکست در این بازیها را میکشیدم. البته اگر بخواهم دقیق باشم باید بگویم از سوم مارس که در ویمبلی با مصر بازی کردیم و این آخرین بازی قبل از اعلام اسامی بازیکنان تیم ملی بود. ازاین روز بود که من به شدت نگران تاکتیکهای مربی ایتالیایی شدم. ما 3-1 مصر را در آن بازی شکست دادیم اما بازی ما اصلا قانع کننده نبود. به ویژه در نیمه اول که تیم مصر توانست به خوبی از فضاها درداخل نیمه زمین ما استفاده کند و چنین نمایشی ازتیمی که به جام جهانی نرفته بود نشان از ضعف ما در دفاع داشت. گرت بری، فرانک لمپارد و استیون جرارد در میانه میدان دوندگی بیهودهای داشتند و به نظر میرسید که بیشتر در تعقیب سایههایشان هستند تا بتوانند در امر بازیسازی مشارکت داشته باشند. متیو اپسن وجان تری هم توپهای زیادی را ازدست دادند. این توضیح برای بازی با مصر حالا آشنا به نظر میرسد چون تیم بار دیگر همان اشتباهات را درمقابل آلمان تکرار کرد و داستان تکرار شد. تیم کاپلو برای غلبه بر ژاپن و مکزیک در بازیهای دوستانه هم مشکل زیادی داشت و پس از تساوی مقابل آمریکا و الجزایر تنها برد مقابل اسلوونی باعث شد تا نقاط شعف تاکتیکی کاپلو برای مدت کوتاهی پنهان بماند. اما آلمانها شاید خودشان هم باورشان نمیشد در این بازی با چنین فضایی در زمین انگلستان مواجه شوند. خیلیها جان تری و متیواپسن را مقصر این باخت میدانند اما انتخاب تاکتیکهای اشتباه از سوی مربی و عدم تعادل درخط میانی بزرگترین شکست ما را در جام جهانی رقم زد. بازی با 2-4-4 مقابل آلمان به همان اندازه اشتباه بود که مقابل الجزایر و اسلوونی یا آمریکا. این سیستم فضای زیادی به مهاجمان آلمان و به ویژه مسعود اوزیل داد و در مقابل هیچ کدام از بازیکنان خطوط میانی یا دفاع خود را مسئول پوشش دادن به این فضا نمیدانستند. لوکاس پودولسکی و توماس مولر به خوبی اشلی کول وگلن جانسون را به کنارهها میکشاندند و همین موضوع فضای خوبی را به میرسلاو کلوزه داده بود. کاپلو باید این موضوع را تشخیص میداد وحداقل دست به تغییر سیستم میزد. در فوتبال و در تورنمنتهای بزرگ زمانی که بازی را به حریف دادهاید لااقل باید از نظرعددی برتری نسبت به او داشته باشید و اگر جو کول به جای دفوئه درسمت چپ حضور پیدا کرده بود لااقل این بود که استیون جرارد به مکان دلخواهش درپشت رونی منتقل میشد و سیستم 1-1-4-4 که رونی در منچستر با آن آشنایی کامل داشت شکل میگرفت. این میتوانست به جو کول و جیمز میلنر در سمت چپ و راست این امکان را دهد که بتوانند در زمان دفاع توپ را در بالها به خوبی تعقیب کنند وانسجام دفاعی را حفظ کنند. کسانی که نسبت به عملکرد جرارد در میانه زمین به جای سمت چپ شک دارند میتوانند به کار مسعود اوزیل درمیانه زمین برای آلمان دقت کنند. او این امکان را داشت که بتواند با استفاده از فضای لازم از مهاجم تیمش حمایت کند. برتری آلمان به ویژه در نیمه اول فوقالعاده بود و قبل از گل اول نتیجه بازی میتوانست 4-0 یا 5-0 باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 239]