واضح آرشیو وب فارسی:جهان نیوز: تحريم ايران موجب نارضايتي چين خواهد شد
يك نشريه آمريكايي نوشته است كه چين در رابطهاش با ايران و عربستان به منافع خود ميانديشد و به سياستهاي آمريكا اهميتي نميدهد و تامين نفت در اولويتبندي چينيها از مسائل مهم در جامعه بينالملل اهميت بيشتري پيدا كرده است.
به گزارش فارس، مجله «نشنال اينترست» در مقالهاي به قلم «پاول پيلار» به تشريح سياست چين در رابطه با ساير كشورهاي خاورميانه از جمله ايران و عربستان سعودي پرداخت. بنا بر اين مقاله، چين در سياستگذاريهاي خود به منافعش در بخش انرژي ميانديشد و اغلب با الگوهايي آمريكايي سازگاري ندارد.
* افزايش فشار عليه ايران موجب نارضايتي چين خواهد شد
در جريان اخير افزايش فشارها بر ايران بايد مراقب واكنش ديگر قدرتها نسبت به اين افزايش فشار نيز بود. به ويژه زماني كه اين قدرت ديگر يك رقيب قدرتمند مانند چين است. چين در واردات 11 درصد از نفت خود به ايران وابسته است. بنابراين اقدام به تحريم دستهجمعي نفت ايران از طريق خارج كردن بانك ملي اين كشور از معاملات اقتصادي طبيعتاً موجب نارضايتي چين خواهد شد. هنوز مشخص نيست كه پكن در اين باره چه تصميمي خواهد گرفت؛ زيرا تصميم چين از طرفي روابط اين كشور با آمريكا و از طرف ديگر اقتصادش را تحت تأثير قرار ميدهد كه نيازمند انرژي [وارداتي از ايران] است. يك پاسخ بسيار محتمل ميتواند اين باشد كه چين بيش از پيش تلاش كند تا روابطش را با ديگر توليدكنندههاي نفت در خاورميانه تقويت نمايد. سفر اخير «ون جيابائو» صدراعظم چين، به عربستان سعودي، قطر و امارات نيز عمدتاً به همين منظور صورت گرفته است.
* تأمين انرژي مهمترين اولويت چين در روابط خارجي
سياستهاي چين همواره لزوماً مخالف با آمريكا نيست؛ اما از آن جا كه اين كشور تلاش كرده تا منابع مطمئني براي تأمين انرژي به دست آورد، روابط ميان دو كشور اغلب صميمي نبوده است. به دست آوردن نفت [در اولويتبندي چينيها] از مسائل مهم در جامعه بينالملل اهميت بيشتري پيدا كرده است. سرمايهگذاري گسترده چين در صنعت نفت سودان (كشوري كه 5 درصد ديگر از نفت وارداتي چين را تأمين ميكند) مانع هر گونه كمك پكن به مسئله «دارفور» شده است. (البته اخيراً با استقلال «سودان جنوبي» ممكن است منافع چين در نفت اين كشور تازه تأسيس موجب شود تا پكن نقشي مثبت در ماجرا ايفا كند. چين ماه گذشته فرديرا به عنوان ميانجي اعزام كرد تا به حل مناقشات ميان سودان و «سودان جنوبي» در مورد صادرات نفت جنوب از مسير شمال كمك كند)
* نماد انقلاب مردم تونس در چين كالاي قاچاق اعلام شد
يكي ديگر از منافع چين در خاورميانه (دستكم با اهميتي به اندازه نفت) نيز وجود دارد كه باعث ميشود پكن به حل مسائل در منطقه كمكي نكند: پكن نميخواهد «انقلابهاي عربي» موجب به وجود آمدن افكار انقلابي و دموكراتيك در اذهان مردم چين شود. اين ترس تا جايي است كه اين كشور گل ياسمن را كالاي قاچاق اعلام كرده؛ زيرا اين گل كه به نماد انقلاب در تونس تبديل شده است ممكن است نقشي مشابه نيز در چين بازي كند. هر اندازه كه ديپلماسي فعال چين موجب نفوذ بيشتر اين كشور در حكومتهاي خاورميانه ميشود، به همان اندازه نيز توصيههاي پكن در مورد مديريت اعتراضات مردمي از ديدگاه غرب ناكارآمد است. چنين توصيهاي بيشتر براي سركوب و حفظ ديكتاتوري مفيد است تا هموار كردن راه براي رسيدن به يك نظام دموكراتيك.
* روابط چين با عربستان در زمينه انرژي
صدراعظم چين در اولين ايستگاه سفرش چندين توافقنامه را با عربستان امضا نمود. يكي از اين توافق نامهها درباره كمك چين به توسعه انرژي هستهاي در عربستان سعودي بود. اين به سود اقتصاد عربستان است؛ زيرا ميتواند مقدار بيشتري از نفت خود را به جاي مصرف داخلي، براي صادرات و فروش كنار بگذارد. اما اين توافقنامه از جنبه ديگري نيز مهم است كه گوشه و كنار شنيده ميشود؛ اين كشور غني نفتي در اين سوي خليج فارس در حقيقت برنامه هستهاي را تنها به منظور به دست آوردن سوخت دنبال نميكند.
* احتمال غافلگيري آمريكا درباره روابط چين و عربستان
نبايد اين گزينه را ناديده بگيريم كه ممكن است رياض و پكن شوكي استراتژيكي به ما وارد كنند. اين اتفاق در اواخر دهه 1980 نيز با فروش موشكهاي بالستيك ميانبرد «سي اس اس 2» چيني به عربستان سعودي افتاده است. البته هيچ مدركي وجود ندارد كه ثابت كند اين موشكها تا كنون به كلاهك هستهاي مجهز شده باشند؛ اما عدم دقت آنها اهميت استراتژيكي آنها را هر چند صرفاً با كلاهكهاي متعارف زير سؤال ميبرد.
* فشارهاي آمريكا بر كشورهاي خاورميانه موجب به خطر افتادن منافع اين كشور توسط ايران خواهد شد
به طور مختصر، تلاشهاي اخير براي فشار بر هر يك از كشورهاي خاورميانه كه حتي نميتوانند كوچكترين خطري براي منافع آمريكا ايجاد كنند باعث شده تا تنها كشوري كه ميتواند چنين خطري را ايجاد نمايد به تلاش بيشتر در اين منطقه تحريك شود؛ به طوري كه [ايران در آينده] ميتواند نفوذ نسبي آمريكا را كاهش داده و عليه منافع اين كشور اقدام كند. اين سياست مثال ديگري است كه نشان ميدهد آمريكا به گونهاي بر ديكر كشورها فشار ميآورد كه گويي اين فشارها خود هدف هستند؛ بدون آن كه در مورد پيامدهاي احتمالي آنها فكر كند.
پنجشنبه|ا|6|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جهان نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 103]