واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک:
«فاصلهها» جديدترين سريال سهيليزاده با مضمون ملودرام خانوادگي است كه اين روزها از شبكه 3 سيما هر شب روي آنتن ميرود. سهيليزاده از همان ابتدا مخاطب خود را درگير كرده و در اين سريال فاصله 2?نسل متفاوت، 2?عقيده، 2 جوان و ... را به تصوير كشيده است. او براي جذب مخاطبانش از حضور بازيگران جوان و مخاطبپسند و مطرحي چون نيما شاهرخشاهي، شاهرخ استخري، بهاره افشاري و پندار اكبري استفاده كرده است. پندار اكبري كه بيشتر او را با سريال «پنجمينخورشيد» ميشناسيم و «بوي غريب پاييز»، «پس از سالها»، روزها و رازها»، «شايد براي شما هم اتفاق بيفتد» و ... جزو مطرحترين سريالهايي هستند كه او در آنها ايفاي نقش كرده است و عادت داريم او را در نقش آدمهاي خوب و مثبت ببينيم اينبار هم در سريال فاصلهها او را در قالب شخصيت پسري مثبت مشاهده ميكنيم. به بهانه حضور پندار اكبري در اين مجموعه در روزنامه جامجم گفتگويي با ايفاگر نقش نيما انجام دادهايم كه پيشروي شماست. از پايان پنجمين خورشيد تا پخش فاصلهها پندار اكبري چه چيزي را به نوع بازياش اضافه كرده است؟ در اين حرفه تنها چيزي كه ميتواند بار بازيگري را افزايش دهد، تجربه كار در گروههاي مختلف است. سريال پنجمين خورشيد بهانه خوبي براي ديده شدنم نزد مخاطب شد. بعد از اين كار سعي كردم با بازي در 2 اپيزود سريال «شايد براي شما هم اتفاق بيفتد» در كاراكترهاي منفي و بعد حضور در سريال فاصلهها تا حدودي خود را در نقشهاي متفاوتتري امتحان كنم. به نظرم حضور در اين مجموعهها باعث شده تجربه لازم براي بازي در اين كار را پيدا كنم. گويا براي بازي در سريال «دلنوازان» وقتي انتخاب شدي كه چينش بازيگران انجام گرفته بود. بعد از آن علاقه شخصي به همكاري با سهيليزاده داشتي؟ قرار كه نبود! براي گرفتن متن با عبدالرضا اكبري نزد آقاي سهيليزاده رفتم. آن زمان در پيشتوليد دلنوازان چينش بازيگران انجام شده بود. ايشان مرا ديد و كار پنجمين خورشيد را مشاهده كرد و خوشش آمد و براي بازي در سريال فاصلهها توسط دستيارش آقاي سليماني دعوت به كار شدم. كار با سهيليزاده را چگونه ميبينيد؟ سهيليزاده در كارهايش بازيگر جوان و چهرهاي جديد معرفي ميكند و اينقدر جرات و ريسك به خرج ميدهد كه دست به چنين كاري بزند، چراكه كارگرداني مثل ايشان هميشه زير ذرهبين منتقدان قرار دارد و ممكن است با ورود بازيگران ناشي كارشان خراب شود. در سريال فاصلهها نقش نيما نسبت به جوانهاي ديگر مثبتتر است.اين در نگاه بيننده و مقايسه اين شخصيت نسبت به سايرين تاثير منفي نميگذارد؟چون معمولا نقشهاي منفي در نظر مخاطب و خصوصا مخاطب جوان قابل پذيرشتر است. در اين كار مثبت و منفي صددرصد نداريم. حتي محسن و فرهاد قصه كه به عنوان شخصيتهاي مثبت و منفي داستان محسوب ميشوند، مثبت و منفي صددرصد نيستند. در واقع اين مجموعه روندي را طي ميكند كه در جاهايي بيننده تعجب خواهد كرد. كاراكتر نيما نيز همين گونه است؛ با اين كه آدم كاملا موفقي در زندگي، شغل و ازدواج است، اما با ورود پدر مسير زندگياش عوض ميشود و در طول داستان او را ميبينيم كه با وجود مثبت بودنش گاهي رودرروي خانوادهاش هم ميايستد. نيما در فاصلهها آمده است كه چه چيزي را بگويد؟ ساسان، نيما و سعيد 3 شخصيت موازي هستند كه داستان را جهتدهي كرده و هر كدام قصه مخصوص خودشان را دارند و در جاهايي گره قصه به دست ساسان و در جاهاي ديگر به دست نيما و سعيد باز ميشود. اين توضيحاتي بود كه در ابتداي كار آقاي سهيليزاده درخصوص داستان بازگو كرد. با مطالعه 6 قسمت از اين فيلمنامه و فقط به خاطر اطميناني كه به كار حرفهاي ايشان داشتم نيما را بازي كردم. حجم نقش نيما نيز از ابتدا به همين ميزان بوده، البته گاهي حضورش پررنگتر ميشود ولي نسبت به ساسان و سعيد كمرنگتر است. چقدر از بازي نيما مطابق متن است؟ نيما از متن زياد فاصله ندارد و مشابه با قصه برداشت شده، اما در جاهايي كه بيشتر مبادي آداب است سعي كردم از متن فاصله بگيرم، چون به نظرم مثبت محض ميشود و من خيلي از جاها مايل بودم اين مثبت بودن شكل نگيرد. در اين سريال 2 خانواده داريم كه يكي با وجود پدري پيگير، پسري ناسازگار دارد و در خانواده ديگر با وجود پدري زندان رفته، پسري سر به راه است. نتيجهگيري داستان چيست؟ در حقيقت اين دو رابطه مضمون اصلي قصه ما را تشكيل ميدهد، يعني فاصله بين 2 نسل،2 جوان، 2عقيده و 2?تفكر متفاوت! همه اينها به يك نتيجهگيري واحد، يعني فاصلهها منجر ميشود. در واقع در طول قصه به اين ميپردازيم كه چگونه اين فاصلهها را برطرف كنيم. اين داستان داراي بار تربيتي است كه ميتواند تاثير بسزايي بر جامعه داشته باشد. در اين مجموعه خيلي جالب است كه پدر و مادرتان جوانتر از آن هستند كه بخواهند پسري به سن و سال پندار اكبري داشته باشند. ارتباط حسي اين خانواده چگونه بين شما و در سر صحنه برقرار?شد؟ اين قضيه برميگردد به باورپذيري بيننده كه چقدر باور كند و موقعيت اين افراد را بپذيرد. خانم كاوياني و حسن جوهرچي از بازيگران حرفهاي و خوب ما هستند و سر صحنه خيلي راحت و با بدهبستانهايي كه با هم داشتيم به اين حس مشترك رسيديم. چرا پندار اكبري در مجموعههاي اخير تا اين حد آرام و سر به راه است؟ شايد به خاطر شرايط چهرهام باشد. خودم نيز تمايلي به نقشهاي مثبت ندارم، اما تاكنون در سريالهايي كه نقش محوري را به عهده داشتم، ايفاگر كاراكترهاي مثبت بودم، ولي در سريالي مثل «پس از سالها» نقش خاكستري و در 2 اپيزود شايد براي شما هم اتفاق بيفتد، كاراكتري منفي داشتم. بهطور كلي خاصيت بازيگر اين است كه نقشهاي مختلف را بخوبي ايفا كند، اما فعلا شرايط بهگونهاي است كه نقشهاي مثبت بيشتر به من پيشنهاد ميشود. شاهرخ استخري در دلنوازان به توفيق خوبي در ميان مخاطبان سريالها دست يافت. به نظر ميرسد با كمتر تغييري در بازي او يك بار ديگر با حسين سهيليزاده به تكرار رسيده است. اين مساله ممكن است براي تو هم اتفاق بيفتد؟ شاهرخ تمام انرژياش را صرف در آوردن نقش سعيد كرده تا بازياش حتيالامكان متفاوتتر از دلنوازان شود. بهزاد دلنوازان شخصيتي دروني بود، در صورتي كه اينجا سعيد را با كاراكتري كاملا بچگانه و برونگرا ميبينيم. شايد شباهتهاي ظاهري و رفتاري شاهرخ باعث شده تا شما به ياد آن سريال بيفتيد ولي در كل زحمت خودش را كشيده و نكاتريزي را به بازياش افزوده است. فاصلهها ازجمله مجموعههايي است كه هم از حضور بازيگران نامي بهره برده و هم افرادي كه كمتر بين مردم شناخته شده هستند و قرار است با فاصلهها شناسانده شوند. خودت را در كدام طبقه جاي ميدهي؟ ويژگي اين كاراكترها اينگونه است كه زمينه مناسبي را فراهم ميكند تا جلوي دوربين ديده شوي و درواقع اين كار فرصتي شد تا خودم را نشان دهم. به سبكي كه در حال حاضر بازي ميكنم زياد قانع نيستم و تلاشم براي ارائه كارهاي بهتر و خارج شدن از يكنواختي كاراكترهاي مثبت است. در حال حاضر در چه مرحلهاي از كار هستيد؟ فكر ميكنم توليد 10 قسمت ديگر از كار مانده تا به طور كل تمام شود. فكر ميكنيد چقدر نظر حسين سهيليزاده نسبت به بازي شما و آنچه قبل از اين همكاري نسبت به شما در نظر داشت، تغيير كرده است؟ سهيليزاده هنگام بازي به بازيگرانش روحيه ميدهد و هر زمان كه از او درباره نحوه بازيام سوال ميكردم، تشويقم ميكرد. اين كه چقدر از من رضايت داشته باشد برميگردد به كارهاي بعدي كه آيا از حضور پندار اكبري استفاده كند يا نه؟ تا اينجا كه ايستادهاي چقدر نام پدرت در انتخابهايت تاثير داشته است؟ اسم پدر من هميشه همراهم است و در هر كار و پروژهاي كه قدم بگذارم به اين ديد نگاهم ميكنند كه پسر فلاني است! اما تلاش من در اين سالها اين بود كه خودم به تنهايي نشان داده شوم، در غير اينصورت خيلي راحت ميتوانستم از نفوذ پدرم استفاده كنم و در نقشهاي معتبر و پروژههاي قويتري حضور داشته باشم، اما اين كار را نكردم تا حرفي نيز پشت سرم نباشد. البته اين مساله كارم را سختتر ميكند چون اگر اشتباهي در كارم باشد در وهله اول نام پدرم زير سوال ميرود. منكر اين نميشوم كه وجود پدرم در حرفه و كارم بيتاثير نبوده مثلا در مجموعه «پس از سالها» به واسطه نقش پدر و پسري كه ميبايست بازي كنم در كنار ايشان قرار گرفتم يا در «رازها و روزها» كه ميبايست نقش جواني پدرم را بازي كنم. پرده نقرهاي را هم در برنامهكاري آيندهات جاي دادهاي؟ براي كار سينما تصميم دارم كار قوي همراه با فيلمنامه بسيار خوبي را شروع كنم. به نظرم در اين اوضاع آشفته و متنهاي ضعيف، بازي نكردن بهترين انتخاب است! تلويزيون را فعلا ترجيح ميدهم چون بيننده بيشتري دارد و مضمون داستاني بهتري را در بر دارد. متاسفانه در سينما طنزها به سمت بيريشگي و هجو كشيده شده و فكر ميكنم زماني براي ورود به اين عرصه اقدام كنم كه بتوانم خودم را تثبيت كنم. پروانه صدقي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 502]