واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: ضرورت ساماندهي نسخ خطي/ 31مدير موزه ملي ملك:نشر تخصصي نسخههاي خطي قرآن اعتبار فرهنگي ما را در دنيا بالا ميبرد
گروه ادب: مدير موزه ملي ملك بزرگترين ضرورت امروز ساماندهي نسخ خطي قرآن كريم را چاپ مستمر آنها ميداند و ميگويد: بايد نسخههاي خطي قرآن به عنوان ميراث فرهنگي و هنري قرنهاي گذشته چاپ شود تا بتوانيم آن را بخوانيم و از آن به عنوان يك نگارخانه هنري لذت ببريم. بالا رفتن اعتبار فرهنگي ما در اين راه احتياج به نشر تخصصي اين نسخهها دارد.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، ميدان «مشق» امروز ديگر مانند سالهاي قبل جاي بسيار خلوتي است. آكنده از ساختمانهايي كه به امور ديپلماتيك مشغولند و سكوت و سردي نماهاي قديمي ساختمانهاي آن با شور و گرمي كتاب هيچ رابطهاي ندارد. اما در ميان تمام اين هجوم سكوت يكي بزرگترين گنجينههاي تمدن هزار ساله ايراني و اسلامي ما خوابيده و از عجايب روزگار است كه بزرگترين سفيران فرهنگي ما خود را در ميان بزرگترين نهاد انتخاب نمايندگان كشورمان جاي داده است. كتابخـانـه و موزه ملي ملك ساختمان مجلـل و باشكوهي است در ميدان مشق تهران كه در زميني به مساحت6000 متر مربع و زير بنايي بالغ بر 10000 متر مربع با تلفيق معماري سنتي و هنر اسلامي ـ ايراني كه بهوسيله متخصصان آستان قدس رضوي بنا شده است.
محل قبلي كتابخانه واقع در بازار بينالحرمين تهران كه منزل مسكوني مرحوم «حاج حسين آقا ملك» و در زميني به وسعت 1700 متر مربع بود. با گذر زمان آرامآرام به تعداد كتابها و اشياي موزه افزوده ميشد و نياز به فضاي بيشتري براي نگهداري كتب و مطالعه مراجعان احساس ميشد كه در سال 1338 اقدام به احداث ساختمان جديد و در سال 1342 كار ساختماني آن پايان يافت. ساختمان جديد كتابخانه و موزه در قطعه زميني به مساحت بيش از 6000 متر مربع و زيربنايي بالغ بر 10000 متر مربع در جوار وزارت امور خارجه احداث شده است كه در آن سالنهاي مختلف براي كتـابخانه و موزه و همچنين سه مخزن كتاب در نظر گرفته شده است.
زمين اين ساختمان قبلاً به وسيله وزارت امور خارجه رژيم گذشته ضبط و به محل فرود بالگرد تبديل شده بود كه با پيگيري آيتالله واعظ طبسي، توليت آستان قدس رضوي و دستور رهبر كبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني(ره) اين زمين كه به موجب وقفنامه و خواسته صريح واقف منحصراً اختصاص به بناي كتابخانه داشت، مجدداً در اختيار كتابخانه قرار گرفت.
عمليات ساختماني اين مجموعه بزرگ فرهنگي از اواخر سال 1364 شروع و با كوشش مسئولان آستان قدس رضوي آغازشد و اين مجموعه فرهنگي در دو بخش مجزاي كتابخانه و موزه هر يك به مساحت 5000 متر مربع پيريزي شد و در زمستان سال 75 به بهرهبرداري رسيد. اين كتابخانه داراي 19000 عنوان كتاب و رساله نفيس خطي از قرنهاي اوليه اسلامي تا به امروز و بيش از 42000 جلد كتاب چاپي، سنگي و سربي، در علوم مختلف به ويژه ادبيات، فقه و اصول، عرفان، فلسفه، كلام، تفسير، حديث و تاريخ است كه بسياري از آنها در نوع خود بينظير و منحصربهفرد است. از كتابهاي چاپي اين كتابخانه حدود 4600 جلد به زبانهاي فرانسه، انگليسي، ايتاليايي، آلماني و ... است.
«سيدمحمدمجتبي حسيني» به تازگي رياست كتابخانه ملك در تهران را به عهده گرفته است. گفتوگو با او در صبح يك روز زمستاني در محل كتابخانه و با موضوع ساماندهي نسخ خطي قرآن كريم انجام شد. گفتوگويي كه در آن حسيني با انتقاد از نبود ايجاد فضا و فرهنگي عمومي در جامعه كه در آن به ميراث و تمدن ايراني و اسلاميمان نگاهي مبتني بر نياز به شناخت آنها وجود ندارد ميگويد: «اگر اين داشتهها داراي مفسر و مبين باشد يعني اهميت آن را به درستي بفهميم و جايي براي حضور آن در زندگي خود باز كنيم، آنگاه ديده ميشود كه زندگي ما بدون آن معني نمييابد»
به عنوان يكي از كساني كه سازمان ذيربط شما مسئوليت ساماندهي نسخ خطي قرآن كريم را دارا است به اين نسخهها اساسا با چه ديدي نگاه ميكنيد؟
در حال حاضر بيش از يك ميليون نسخه خطي ايراني اسلامي در سراسر دنيا وجود دارد و كه چهل و هشت هزار نسخه آن در دانشگاه پاريس و بيش از چهل و دو هزار نسخه آن نيز در مجموعههاي دولتي و غيردولتي آمريكايي وجود دارد. درايران نيز گنجينه آستان قدس بين 60 تا 70 هزار نسخه خطي دارد كه نزديك به يك چهارم آن مربوط به قرآن است. از نظر كيفي نيز هنر كتابگري و كتابآرايي در ايران برپايه قرآن كريم شكل گرفته و به عقيده من اين كار جواب ما به كلام خداوند است، كلامي كه انسان آن را ميآرايد تا بگويد كه من كلام را خداوند را به بهترين شكل شنيدهام و حتي ميتوان گفت كه خط ايجاد شد و زيباترين كاغذها و قالبها نيز آن را همراهي كرد تا كلام پرورگار با نهايت توان انساني زيبا و درست عرضه شود و همه تلاشها در اين راه فقط به خاطر اوست.
روزگاري به اين آثار با افراط نگاه ميشد و امروز نيز نگاهها عمدتاً رو به تفريط است. هر كدام از ميراث فرهنگي و تاريخي ايران را اگر در خلاء نگاه كنيم، بدون اينكه توضيحي براي آن وجود داشته باشد، نميتواند در زندگي روزانه ما نقشي را پذيرا شود، اما ارزش اين نسخهها درست در اينجا معني خود را پيدا ميكند، يعني اگر اين داشتهها داراي مفسر و مبين باشد يعني اهميت آن را به درستي بفهميم و جايي براي حضور آن در زندگي خود باز كنيم، آنگاه ديده ميشود كه زندگي ما بدون آن معني نمييابد.
حال با اين مقدمه ساماندهي نسخ خطي قرآن كريم در كشور چه ضرورتي دارد؟
اين نسخهها امروز در نگاه ما حكم زائد پيدا كرده است، دليل آن هم اين است كه در كشور ما با بيش از 1000 سال سابقه قرآننگاري كه توانست تمام فرهنگ شرق و غرب را متأثر از خود كند، امروزه چيزي كه نشاندهنده تاثيرگذاري اين سابقه در انتشار قرآنهاي چاپ شدهمان باشد، به چشم نميآيد و آنچه هست تنها رسمالخط عثمان طه است. آيا ما به عنوان فرزندان پدراني كه هزاران سال قرآن را به نفيسترين شكل ممكن آراستهاند نبايد نسبت به اين موضوع با ديده حزن نگاه كنيم ؟
شما اگر يك نسخه قرآن خطي درجه يك داشته باشيد كه خط آن هم متعلق به يكي از مشاهير باشد و تصميم بگيريد كه آن را چاپ كنيد بايد مجوزهاي لازم را دريافت كنيد كه در اين راه به راحتي به شما ميگويد كه به نسخه شما مجوز نميدهيم، چون منطبق با رسمالخط عثمانطه نيست و هيچ كرشمهكاري هنرمندانه در نگارش نسخه را نيز برنميتابند. البته گرفتن مجوز براي چاپ قرآن بسيار پسنديده است، اما در اين صدورها به اين ظرفتهاي هنري توجه نميشود.
امروز چه اتفاقي افتاده است كه نگاه ما به اين ميراث مطلوب نيست؟
اساسا مشكل بيشتر از اينها است، زيرا نه موزههاي ما به معني كامل موزه است نه مرمتكدهها به معني حقيقي وجود دارد. موزه به معني مكاني براي نگهداري نسخ خطي به معني فراموشخانه نيست، بلكه مركز ياد و تفكر است و جايي است كه بايد احساس نياز به ديدن آن ايجاد شود. رفتن به موزه و مشاهده آن يك نياز جدي است در بسياري از كشورهاي دنيا يكي از ملزومات پذيرش در يك سال تحصيلي اختصاص دادن ساعتهاي مشخصي درباب تحقيق و پژوهش در موزههاست نكنند، اما در ايران اگر احياناً دانشآموز را به موزه ببريم صرفا به عنوان تفريح است.
جداي از تمام امكاناتي كه يك موزه براي استفاده مناسب مخاطب نياز دارد اطلاعرساني ما هم ضعيف است و بازديدكنندگان نسخه خطي قرآن از تاريخ نهفته در پشت آنها خبر ندارند.
ميتوانيد صريح بگوييد در حال حاضر برخورد ما با نسخههاي خطي قرآن چگونه است؟
وقتي موزه درست پابرجا باشد در ويترين آن نيز، با حساب و كتاب اثر قرار ميدهيم. ايران سرشار از آثار هنري است، ولي ويترين آنها كوچك است. ما الان در امر نسخ خطي موجود در كشور مرمت به معني حقيقي نداريم، چراكه مواد و تجهيزات نگهداري نسخهها گران است و بودجهها محدود.
برخي موزهها حتي متخصص بهنامي ندارند و اين جداي از نبود موزههاي ما استراتژي معين در خريد نسخ خطي است ندارند.
اين مشكلات و نگاه غلط در نگهداري اين نسخهها نيز خود را نشان ميدهد؟
من منكر اين نيستم، ولي نبود شرايط استاندارد در اين كار سرعت تخريب نسخهها را بالا ميبرد، پس نياز به ايجاد مرمتكدههاي بزرگ داريم.
براي اين كار ما احتياج به فعاليتهاي متمركز است يا بومي. يعني آيا بايد مركزي متمركز بايد در سراسر كشور به شناسايي و احياي نسخه بپردازد يا به صورت محلي و عمل كنيم و در مراكزي كه اين نسخهها پراكندگي كمي دارند در همان محل به كار شناسايي و مرمت و ويترينسازي بپردازيم؟
براي ديده شدن يك گنجينه حتماً بايد آن را به شكلي گسترده توزيع كرد، چراكه اگر ديده شدن آن را ضرورت زندگي فرد ميدانيم، بايد بتوانيم در محلهاي مختلف آن را به نمايش عموم درآوريم و موزهها، خواه خصوصي و خواه دولتي بايد مركز اطلاعات متمركزي براي تحقيق داشته باشد كه يك محقق براي تمركز بر روي موضوعي نياز به سفر در سراسر كشور براي يك محقق نداشته باشد.
ولي قبل از استفاده بايد نسخهها را به اصطلاح سروسامان داد. در حال حاضر براي خريد نسخ خطي قرآن در كشور چه افقي را مد نظر داريد؟
در حال حاضر براي خريد نسخه خطي قرآن، گفتن چگونگي خريدن آنها، شعار است. ساده بگويم بايد نسخههاي خطي قرآن به عنوان ميراث فرهنگي و هنري قرنهاي گذشته من چاپ شود تا بتوانيم آن را بخوانيم و به از آن به عنوان يك نگارخانه هنري لذت ببريم و لذا به عنوان يكي از هفتاد ميليون ايراني ميگويم كه آثار فرهنگيام نبايد محبوس باشد، بلكه بايد آن را در دسترس عموم قرار داد تا كساني كه ما را به وسيله آنها نگاه ميكنند، بيشتر از تواناييهاي ما آگاه شوند. بالا رفتن نمره فرهنگي ما در اين راه احتياج به نشر دارد و انتشار يعني عكاسي اسكن و چاپ يعني چاپخانه تخصصي.
چند مركز مثل كتابخانه آستان قدس، ملك، ملي، مجلس و دانشگاه تهران و نيز مجموعه داراي خصوصي محدودي به اين كار مبادرت ميورزند، اما بايد بگويم كه ما نيازمند فاكتورهاي ديگري نيز به غير از مكان هستيم، يكي اينكه موزهها و كتابخانههاي باني اين كار بايد استراتژي داشته باشند، در حاليكه كار ما امروز تنها بر اساس سليقه انجام ميشود.
يعني هر كدام شوراي خريد يا تقويم مخصوص به خود را دارند. اما بايد قبل از خريد استراتژي تعيين كرد و بعد از آن هم بايد براي كارشناسان خريد ويژگيهاي خاصي تعريف شده باشد. بعد از آن هم تازه ميرسيم به فاكتورهاي لازم براي نگهداري و ايجاد فضاي مناسب براي كار.
باتوجه به اينكه هنوز نسخ خطي قرآن در ايران پخش است، بايد حتي اگر قدرت خريد هم نداريم، آنها را فهرستنويسي كنيم.
آيا فهرستنويسي مدون براي نسخ خطي قرآن در كشور وجود دارد؟
نه مدون نبوده، بلكه هر كسي براي مجموعه خودش اين كار را كرده است. به عنوان مثال ما در فهرست كتابخانه ملك 694 قرآن چاپ و 305 قرآن خطي موجود داريم، ولي ما از آمار كتابخانه ملي و دانشگاه تهران و مجلس خبر نداريم در اصل هيچ كس از حال هم خبر ندارد و اين منافي ايجاد استراتژي در اين امر است.
استاد «رسول جعفريان» رئيس كتابخانه مجلس پيشنهاد دادهاند كه 5 مركز عمده نگهداري نسخ خطي شورايي را تشكيل دهند و اين شورا سياستگذاري عمومي و ارائه خدمات به اين مراكز را به عهده بگيرد.
در حال حاضر فعاليتي براي خريد نسخهها مبتني بر حضور مردم داريد يا راه شناسايي ديگري هم داريد؟
پروسهايي براي شناسايي و خريد نداريم، چرا كه هزينهها به ما اجازه اين كار را نميدهد. بايد يك عزم عمومي ايجاد شود كه هركس نسخهاي دارد با حفظ مالكيت براي او، بتوانيم ان را ثبت كنيم.
در روزگار ما خروج غير قانوني نسخ خطي به خارج از كشور موضوع حادي است.
در حال حاضر متولي گردآوري نسخ خطي قرآن در كشور كيست؟
من واقعا نميدانم، چرا اگر ما قدر به نگهداري يك اثر هنري نيستيم به قيمت نابودي آن ميخواهيم حفظش كنيم. سالها پيش در موزه پارس شيراز يك مرقع كوچك خطي بود كه ميرزا كوچك اصفهاني شاگرد درويش «عبدالمجيد طالقاني» در آن يكسري چليپا از روي خط استادش نوشته بود كه از جمله بهترين نمونههاي بود و قرار شد كه از آن نسخه تصوير بگيريم، اما در روزي كه براي عكاسي رفتيم يكي از صفحات آن نسخه به سادگي دچار آميختگي مركب در ميان خطوط شده بود و پس از آن معلوم شد كه روز قبل در حين غبارروبي از موزه فرد مستخدم دستمال نمداري را روي اين نسخه كشيده و حالا اين كه چرا درب قفسه باز بوده است بماند!
در حقيقت اگر بتوانيم نسخهها را در كشور نگهداري كنيم بسيار ارزنده است، چرا ديگران هم ميتوانند از اينجا نگاه كنند كه از دل اين فرهنگ چهها روييده است.
دوشنبه 16 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 219]