تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نادان كسى است كه نافرمانى خدا كند، اگر چه زيبا چهره و داراى موقعيتى بزرگ باشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815261134




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

برگ ريز باغ زهرا(س)


واضح آرشیو وب فارسی:شبكه خبر دانشجو: برگ ريز باغ زهرا(س)
برگ ريز باغ زهرا (س)، شكوفه ريز شجره طوبي، بهار اشك و بشكوه و فصل سنگين ‏غربت و اندوه فرارسيد و ديگر بار خاطر جانسوز مصيبت عظماي فاجعه كربلا و ياد ‏حماسه شگفت عاشورا و شور و قيامت قيام حسيني (ع) در دل‌ها زنده شد.‏


توفان سهمگين خون و خاك دشت سرخ ماريه وزيدن گرفته و درياي بيكران دل‌هاي ‏خونين شيداييان عاشق را متلاطم كرده و نواي دلرباي ني نواي حسيني نيستان ‏دل‌هاي كربلايي را به آتش كشيده!‏ و باز آتش داغ‌ لاله‌هاي خونين صحراي عشقبازان از پس خاكستر سنگين اعصار و قرون ‏در مجمر سينه شورشيان شيعه گل كرد و خرمن هستي شيفتگان سيدالشهدا را ‏شعله ور تر ساخت.‏

عطر بنفشه زاران سوگوار در دشت و صحرا پيچيد و علم لاله‌هاي داغدار در كوهساران ‏برافراشته شد و شميم خوش گل‌هاي بهشتي از كربلاي معلاي حسيني (ع) وزيدن ‏گرفت.‏

اي عاشقان حسين (ع)! پنجره‌ها را باز كنيد!‏ و بنگريد فوج ملائكه الله را كه دسته دسته در ليله القدر تاريخ بر آستان آسمان ساي ‏سردار بي سر فرود مي‌آيند و بر قبر مقدس و شش گوشه غريب ترين و مظلومترين ‏مردم تاريخ و زيباترين روح حماسه و پرستش بوسه مي‌زنند!‏

پنجره‌ها را باز كنيد!‏ ببينيد كه چگونه كروبيان دريچه‌هاي عرش را گشوده اند و هنوز انگشت به لب شاهد ‏شگفت ترين تابلو آفرينش هستند!‏

و بشنويد! مويه حورياني را كه با موي پريش بر تربت پاك حسين (ع) گرد آمده اند و غبار ‏تربتش را سرمه چشم مي‌سازند و با گلاب اشك و عطر بهشت به جاروي مژگان خاك ‏آستان حرمش را مي‌روبند و به سوغات به آن سوي سماوات مي‌برند!‏

باز كن پنجره را!‏ كه رايحه غربت روح خدا ارواح پريشان را به گرد خويش فرامي‌خواند و منصوران «انا ‏الحق زن » را بر دار سربلندي مي‌كشاند!‏

و گوش كن: بانگ جرس كاروان كربلا را كه قرار و آرام از دل حسينيان ربوده و شميم ‏خون خدا را كه هوش از سر بهشتيان برده و گلبانگ«هل من ناصر ينصرني» ابا عبدالله ‏‏(ع) در زير گنبد گيتي پيچيده و هنوز طنين «هيهات من الذله» اش گوش تاريخ را ‏مي‌نوازد!‏

باز كن پنجره را!‏ گوش كنيد! اين شيهه غريب اسب كدام شهيدي است «كه بوي مهيب هزار زلزله ‏دارد!»‏

ببينيد! اين برقا سرخ يال افشان و بي سوار كيست؟ كه اين گونه بي تاب و سوگوار در ‏كنار خيام گر گرفته سردار عشق سم مي‌كوبد و خبر از حادثه عظمايي مي‌دهد كه ‏زمينيان از ديدنش شرمسارند و آسمانيان از شنيدنش بيم دارند!‏

باز كن پنجره را!‏ خاكمان بر سر! اين بيمار بي رمق و داغدار كيست؟ كه هنوز در بستر تاب و تب ‏مي‌گدازد و بر سجاده خون و آتش نماز عشق مي‌گزارد!‏

باز كن پنجره را!‏ نمي‌بينيد، آن دختر بي پناه را كه گلشن دامانش شعله ور گرديده، اين غزال زخمي به ‏كجا مي‌گريزد و اين آهوي رميده به كدام سوي مي‌دود!

آه! جوانمردي نيست كه خدا را ‏به اين خسته پناه دهد و آتش دامانش را به آب ديده خاموش سازد!‏

باز كن پنجره را!‏ واي مان باد! نمي‌شنويد، خروش مظلومانه كودكان عطشان و معصومي كه از هر ‏سوي اين صحراي آتش سوز بلند است و عرش خدا از آن لرزان.

باز كن پنجره را!‏ اين ضجه جانسوز و فرياد «مهلاً مهلاي» زني تنهاست كه در معبر گردباد سهمگين زمان، ‏هنوز از تل زينبيه مي‌آيد و در توفاني از غبار و اندوه و رنگين كماني از اشك و خون، ‏شاهد شگفت منظره اي است كه هيچ كس را جز او تاب ديدارش نباشد؛ كه طور جود ‏موساييان در تجلاي پرتو جلالش مندك؟/ و متلاشي مي‌گردد.‏

يك طرف با دست‌هاي قلم كرده اباالفضل (ع) حاشيه علقمه قلمكاري شده و يك ‏سوي مشكي مشبك كه تا قيام قيامت تشنگان زلال اسلام ناب محمدي (ص) را ‏سيراب مي‌سازد.‏

و ديگر سوي در گودال قتلگاه و از ميان تلي از شمشيرهاي شكسته، خورشيدي بر ‏معراج نيزه گل كرده كه هيچ گاه غروب نخواهد كرد و از لبخند به خون خشكيده اش آيات ‏نور مي‌تراود كه: ‏«ام حسبت ان اصحاب الكهف و الرقيم كانوا آياتنا عجبا» آيا گمان برديد داستان اصحاب كهف كه از مصاف ستم گريختند و در غار آرميدند ‏شگفت آور است يا حماسه شگفت انگيز ما كه در نبرد با ظلم، سر بر دار كرديم و بر ‏معراج نيزه سرود رهايي سر داديم!؟

پنجره‌ها را باز كنيد!‏ درب‌ها را بگشاييد!‏ آماده حركت باشيد!‏ گوش كنيد! آهنگ چاووشيان قافله عشق را و سرود سينه سرخاني را كه از كوچه باغ‌هاي سرخ شهادت بگوش مي‌رسد.

هان! اين خون خواهان ثارالله و اي وارثان روح الله!‏

بشنويد! صداي سينه زنان سينه چاك را و زخمه زنجيره‌هاي زنجير زني كه ثاردل‌ها را ‏مي‌لرزاند.

برخيزيد! اين غريو طبل‌ها و صداي سنج‌هاي حيدريان، شورشي است كه ‏مي‌آيد و اين خروش حيدر حيدر! شورشيان شيعيست كه از هر سو بلند است و اين ‏زمزمه زمزم اشك‌هاي سوزاني است كه بر كوير دل‌‌ها جاري مي‌شود و دريا دريا غدير ‏مي‌سازد و فرعونيان را در آن غرق مي‌گرداند!‏

بشتابيد! اي پروانگان عاشق!‏ بياييد و خود را به شعله آواز بلبلان بيدل بزنيد و راز سبز ماندن را از نسيم حنجره سبز ‏سينه سرخان شوريده بياموزيد و با كاروان اشك قافله عشق را تا معراج شهادت بدرقه ‏كنيد!‏

بشتابيد! اي تشنگان ولايت! و اي سوگواران سرزمين توحيد! كه اشك بي ولايت آتش ‏فتنه‌ها را خاموش نسازد و التهاب درون را نكاهد.، پس بياييد و تشنگي را از زلال غدير ولايت حق مرتفع سازيد، گرچه آب دريا را نتوان ‏كشيد، اما باشد كه هر شب بقدر تشنگي قطره اي از مشك سقاي عشق نوشيده و ‏اندكي از التهاب درون را كاسته و زخم دل را التيام بخشيم!‏

آب كم جو

تشنگي آور بدست

تا بجوشد آبت از بالا و پست

پس،‏ هر كه دارد هوس كرب و بلا، بسم الله ‏

ه كه دارد سر همراهي ما، بسم ‏الله

/انتهاي پيام/‏
 يکشنبه 15 دي 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شبكه خبر دانشجو]
[مشاهده در: www.snn.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 168]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن