واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - مهرزاد دانش در اخبار آمده بود که فیلم «بدرود بغداد» در بخش فیلمهای خارجی اسکار پذیرفته نشده است. شخصا این فیلم را دوست دارم و حتی به نظرم فارغ از فرایندی که در انتخاب این اثر برای ارسال به اسکار درپیش گرفته شده بود، نفس خود انتخاب کم و بیش به جا و منطقی بود، اما خب قرار نیست این انتخاب خوب، لزوما تا مراحل نهایی توفیق داشته باشد و در بین دهها عنوان سینمایی از اقصی نقاط جهان، به هر حال احتمال پذیرش یک فیلم درصد چندان بالایی را به خود اختصاص نمیدهد. تا این جای کار این موقعیت طبیعی است و البته قید متأسفانه را هم به همراه دارد. ولی آن چه انگیزه نگارش این چند خط را فراهم کرد، صحبتهای مدیر عامل محترم مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است که چند روز پیش در مصاحبهای با خبرگزاری ایرنا در واکنش به پذیرفته نشدن «بدرود بغداد» اظهار داشته شد. ایشان در این گفتوگو ابراز داشتند: «به نظر می رسد نگاهی سیاسی و ضد آمریکایی که در فیلم «بدرود بغداد» وجود دارد موجب شده دستاندرکاران جشنواره اسکار از انتخاب این اثر سینمایی در بخش مسابقه این رویداد خودداری کنند». اگر از اشتباهی که در تلقی از مراسم اسکار به عنوان «جشنواره» در این اظهارات وجود دارد بگذریم و به حساب سهو لسان بگذاریمش، نکته اساسی در این گفتهها، گمانهزنی پیرامون علت پذیرفته نشدن فیلم مزبور است. رابطه خصومتآمیز بین ایران و آمریکا که البته امری واضح است و طبعا این وضعیت تأثیر خود را روی لایههایی از ساحت فرهنگ و هنر در دو کشور نیز میگذارد. در این واقعیت شکی نیست، اما این که بی دلیل هر ناکامی را به این واقعیت نسبت دهیم جای سئوال است. «بدرود بغداد» در کنار دهها فیلم دیگر از دهها کشور دیگر به درِ بسته اسکار خورده است. آیا همه این فیلمهای دیگر هم ضدآمریکایی بودهاند؟ آیا سال گذشته که «درباره الی» هم به عنوان فیلمی تحسینشده در بسیاری از مجامع و جشنوارههای سینمایی، در اسکار ناکام ماند ضدآمریکایی بود؟اگر چنین است پس تکلیف برخی از فیلمهای انتقادی آمریکایی که در دورههایی جوایز و یا نامزدی اسکار را به خود اختصاص دادهاند- از جمله فیلمهایی که اتفاقا در اعتراض به سیاست جنگطلبانه آمریکا در خاورمیانه ساخته شدهاند و موضوعی مشابه همین بدرود بغداد داشتهاند؛ مثل مستند بلند «تاکسی به مقصد تاریکی» ساخته الکس گیبنی که در انتقاد از حضور و خشونت سربازان آمریکایی در افغانستان و نیز توحش آمریکاییها در شکنجهگاه هایی نظیر ابوغریب و گوانتانامو بود و در دوره هشتادم اسکار برنده شد - چه میشود؟ از همه اینها گذشته، اگر چنین است، پس چرا اصلا از روز اول فیلمی ضدآمریکایی را برای مراسمی آمریکایی برگزیدیم تا آخرش چنین شود؟ این واکنشها بیش تر به نقض غرض شبیه است تا توجیه و تبیین رد فیلم در اسکار. اتفاقا «بدرود بغداد» فیلمی ضدجنگ است. همان قدر که در محکومیت حمله و حضور آمریکاییها در عراق نمود دارد، در تقبیح عمل کسانی که فعالیتهای انتحاری انجام میدهند نیز پرجلوه است.چنین رویکردهایی در مجامع غربی معمولا مورد استقبال قرار میگیرد. حالا این که چرا این فیلم با این رویکرد در اسکار پذیرفته نشد میتوان دلائل دیگری برایش اقامه کرد، اما به نظرم بعیدترین احتمال همین ادعای ضدآمریکایی بودن فیلم است. البته سیاست در بسیاری اوقات تعیینکننده جهتگیریهای معطوف به نتایج اسکار بوده که همواره هم اعتراض روشنفکران آمریکایی و غیرآمریکایی را برانگیخته، ولی در این مورد خاص با توجه به مواردی که ذکر شد، دلیل واضحی وجود ندارد. سلیقه سینمایی نگارنده معمولا با نتایج نهایی اسکار - که بیشتر روی جلوههای پرزرق و برق تمرکز دارد تا روی ساختارهای سینمایی - چندان همسان نیست، اما به نظرم به هرحال اسکار فرصت مناسبی است تا فیلمی - مخصوصا فیلمهای غیر آمریکایی و بالاخص آسیایی - در سطوح جهانی مطرح شوند. از این حیث موفقیت فیلمهای ایرانی در اسکار طبعا خرسندکننده است و ناکامی در آن ناراحتکننده، اما میزان این تأسف دیگر آن قدر هم نیست که بخواهیم در توضیح و علت یابیاش متوسل به محاسبات سیاسی بشویم. قضیه میتواند عادیتر از این حرفها باشد.54
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 277]