واضح آرشیو وب فارسی:ایران ویج: همه آنچه درباره برفپیمایی نمیدانید
اگر برجهای حسود و حریص، هنوز نمای دوردست را پشت پنجرههای خانهتان مخدوش نکردهاند، حتما میتوانید کوه ها را ببینید که چطور برفپوش شدهاند؛ شبیه به چند قاشق بستنی که غولها آنها را در مرز میان آسمان و زمین، نخورده باقی گذاشتهاند.
اینجور وقتهاست که عشق برفها و اسکیبازهای حرفهای و آماتور، بار و بنه را جمع میکنند و میروند سراغ بستنی تا یا با چوب اسکی، روی سپیدی یکدستشان خطبیندازند یا رد پاهایشان را روی برف جا بگذارند و از آن نقطهچینهای درشت، روی سپیدی یکدست، ذوقزده شوند، اما پیش از آن که برای برفپیمایی یا اسکی بروید یادداشت ما را بخوانید.
این یادداشت برای اسکیبازهای حرفهای نیست. اگر حرفهای هستید حرفهای ما برایتان پیشپا افتاده است، اما اگر برای نخستینبار به اسکی میروید یا اصلا قصد اسکی کردن ندارید و فقط میخواهید در برف قدم بزنید و با این حال کمروتر از آن هستید که دربارهاش از کسی چیزی بپرسید، پیش از رفتن توصیههای ما را مطالعه کنید.
اولین هشدارمان درباره لباس گرم و کفش مناسب پوشیدن برای برفپیمایی است به نظر خیلیها هشدار درباره لباس گرم بردن به کوه آنقدر واضح است که حتی نیاز به تکرار هم ندارد، اما همان خیلیهایی که خیال میکنند دقیقا میدانند در کوه باید چگونه بپوشند، گاهی با توجه به آب و هوای گرم در محیط زندگیشان، برای کوه هم لباسهای سبک و نازک میپوشند یا اگر خیلی هنر کنند کاپشن یا جلیقهای هم همراه میآورند در حالی که طبیعت کوه با آبوهوای محله شما یکسان نیست!
کوه قانون خودش را دارد. کوه مثل آدمهای احساساتی است که ناگهان از کوره درمیرود، ناگهان ابری میشود، ناگهان میبارد و بعد باز ناگهان آرام میگیرد، کوه هم میتواند در چشم برهمزدنی تاریک شود، ابری شود، ببارد و حتی خروارخروار روی سرتان برف بریزد، به همین خاطر است که اکیدا توصیه میکنیم حتی در روزهایی که آب و هوا به ظاهر مطبوع و ملایم است، برای کوه رفتن، لباسهای مناسب با خود ببرید و حتما میدانید که کوه، برای خوشخوابها نیست و کسی که برای برفپیمایی یا اسکی میرود باید آفتاب نزده راه بیفتد وغروب نشده برگردد.
حکایت کفش هم جالب است. میدانید سر شدن پاها یعنی چه؟ میدانید امکان دارد پاهایتان طوری ورم کنند و بیحس شوند و یخ بزنند که ناخنهایشان سیاه شوند، تاول بزنند و تا هفتهها نتوانید راه بروید، پس اگر کوه میروید کتانی، کیکرز و کفش روباز نپوشید چون متفاوت بودن، به درد و ورم یکی دو هفتهای پاها نمیارزد.
در ضمن آنها که در کوه عینک آفتابی و ضدآفتاب میزنند فقط به خوشتیپی فکر نمیکنند، آنها میدانند که برق برف چشمها را میزند و نور خورشیدی که روی برف منعکس میشود پوست را میسوزاند. دومین هشدارمان مربوط به گم شدن است. خیال نکنید دنیا پیشرفت کرده است و آنقدر مدرن شده که دیگر هیچکس در آن گم نمیشود.
در کوههای برف گرفته، همیشه جاهایی هست که تلفن همراه آنتن نمیدهد، جاهایی که سپیدی برف طوری چشمها را میزند که نمیشود دوردستها را دید، جاهایی که ناگهان مثل غریقی وسط اقیانوس گممیشوید و تنها.
این اتفاق کم نمیافتد، خیلیها در برف گم میشوند و دیگر هیچوقت برنمیگردند یا برمیگردند و برای همیشه خاطره بد گمشدنشان توی دلشان میماند. به همین دلایل است که پیشنهاد میکنیم از جمع جدا نشوید و دور خلوت کردن با خودتان را دستکم در کوه خط بکشید!
البته حتما میدانید که پیست اسکی نه جای سالمندان است، نه جای بچههای زیر پنج سال و این دو گروه حتی برای برفپیمایی در ارتفاعات هم با مشکل مواجه میشوند تا چه رسد به اسکی.
شایعترین مشکلی که برای برفپیماها پیش میآید گرفتگی عضلات و سرمازدگی است و معمولا در پیستها، پزشکانی برای رسیدگی به این نوع مشکلات هستند، اما بد نیست شما هم پیش از رفتن، چیزهایی درباره این دو مشکل بدانید.
سومین هشدارمان هم درباره تیوبسواری در پیستهای اسکی است. اگر اسکیباز آماتور هستید به هر پیستی که مراجعه کنید لوازم اسکی را در ازای مبلغی نهچندان زیاد به شما اجاره میدهند.
اگر هم برای برفپیمایی میروید پس حکمت سوار شدن روی تیوب و سرسرهبازی در پیست چیست؟! آن هم در شرایطی که ممکن است با آن تیوب در حال لیز خوردن روی برف، باعث زمین خوردن اسکیبازهای تازهکار شوید یا در مناطقی که برف کمعمق است با صخرهها برخورد کنید و آنوقت اگر زنده بمانید، دستکم شش ـ پنج ماه خودتان را روی تخت بیمارستان زمینگیر کنید.
۲۴ آذر ۱۳۹۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایران ویج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]