واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: پست مدرنيسم، زنده كردن فرهنگ گذشتگان در دنياي امروز
صطلاح پست مدرنيسم سه دهه است در ادبيات، جامعه شناسي، سياست، هنر، معماري و... به كرات صحيح يا ناصحيح مورد استفاده قرار مي گيرد. معناي ظاهري آن، پسامدرن يعني بعد از مدرن را گويا مي باشد. اما در اصل پست مدرن وقتي متولد شد كه خستگي از مدرنيته و دنياي خالي از هياهوي آن انسان ها را متوجه گذشته و سنت هاي خود كرد. از اين رو به فكر تلفيق اين سنت ها با دنياي مدرن افتادند و پست مدرن متولد گشت. اما با گذشت زمان اصطلاح پست مدرن به برچسبي هر چه رايج تر براي چيزي درباره پايان قرن بيستم تبديل شد. آراي فلسفي گوناگوني درخصوص پست مدرن گفته شد و تحليل ها و گويش هاي متفاوتي در مورد آن نقل شد. در منظر بعضي معرف كوششي بود از سوي روشنفكران ناراضي براي نابود ساختن تحجر و فنا تيكي و در هنر نيز ساختن و خلق كردن شمائي كه به هيچ سبكي، دوره اي يا هيچ اصولي شبيه نبود و اما در ايران چه اتفاقي افتاد؟ پس از تغييرات و كشمكش هاي پست مدرنيستي در غرب اين دوره به ايران نيز راه پيدا كرد اما با يك تفاوت بزرگ. اگر در دنياي غرب شورش عليه نژاد پرستي يك حركت پست مدرنيستي تلقي مي شد يا به دست آوردن آرماني گذشته جهت تثبيت وضعيت حال، اين رويدادها مربوط به غرب مي شد نه ايران! اما به غلط اين فرهنگ ها و ايده ها بود كه به عنوان موج پست مدرن به ايران راه پيدا كرد. شايد پيدايش موسيقي رپ كه در ابتدا اعتراض به نژادپرستي و... بود امروز در ايران بسيار طرفداران دارد. انفجار تكنولوژي هاي جديد و تجزيه فرهنگ ها، سنت ها و تبديل آنها به هزاران خرده فرهنگ ما را مجبور كرد از آني كه بوديم فرسنگ ها دور شويم و به ملغمه اي برسيم از آنچه كه ديگران هستند و آنچه كه هيچ كس نيست! اين آميزه فرهنگي امروز است كه در طول تاريخ، آدم هاي قرون وسطي، اعضاي قبيله هاي ماقبل مدرن و در ساير فرهنگ ها نيز نمي توان مشابه آن را يافت.
انسان هايي كه در كنار يكديگر جمع شدند، تشكيل جامعه اي را دادند و فرهنگ خويش را به فراموشي سپرده و در حال با يك جهان بيني دگرگون شده در دنياي تفاوت ها زندگي مي كنند. در دنياي كنوني هيچ اسطوره يا سبك واحدي وجود ندارد كه بر ساير موارد غالب و مسلط باشد. آيا به راستي ما در فرهنگ و تمدن غني خود هيچ نيافتيم يا از آن آنقدر دور شديم كه به اين دوران رسيديم؟! ما هنوز درك درستي از مدرنيته در جامعه نداريم و همچنان با مخالفت هايي درباره تحليل و همگام شدن با آن داريم و آن وقت به اشتباه درگير موج پست مدرنيستي مي شديم؟!!
فرهنگ لغات مردم امروز، فرزندسالاري، قرار گرفتن حريم خانواده در حاشيه و... شايد پيامدهاي اين موج در جامعه باشد كه متاسفانه در رسانه هاي جمعي، ترانه ها و... به كرات تبليغ مي شود. اما در كل چيزي كه مي توان از پست مدرنيسم در ايران نتيجه گرفت نه آنچه كه هست نه آنچه كه بوده بلكه كلافي سردرگم است كه هر كس با توجه به ديدگاه شخصي خود از آن برداشت مي كند و تلفيقي است از سنت هاي گذشتگان، باورهاي ديني مذهبي، تجديد آداب و رسوم دين زرتشت، خرافه گرائي، علاقه به علوم ماورالطبيعه، همراه با مدرنيته امروزي حاكم درغرب. در پايان پست مدرن ايراني مي تواند آرماني باشد با هدف هاي ايده آليستي، طرز فكري باشد با درك زمان حاضر براي رهيافت ها و زبان هاي گفت وگوي جديد و همچنين زنده كردن اصول فرهنگ گذشتگان ما در بستر دنياي مشوش امروز.
جمعه 1 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 503]