واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: تسليم امپراتوري آلمان،پايان جنگ بزرگ
جام جم آنلاين: 90 سال پيش ، در روز 11 نوامبر سال 1918 ميلادي در ساعت 11 صبح ، در سراسر فرانسه و بريتانيا ناقوس كليساها به صدا درآمدند.صبح روز 11 نوامبر يك پيمان تسليم ميان متفقين و آلمان ، آخرين قدرت نيروهاي محور كه سلاح خود را به زمين مي گذاشت ، منعقد شده بود.
![](http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1387/08/19/100953945348.jpg)
در جبهه ها ، فرياد «آتش بس» از هر سو به گوش مي رسيد. پس از چهار سال فرانسوي ها و بريتانيايي ها مي توانستند در چهره آلماني ها نگاه كنند ، بي آنكه دست به اسلحه شوند.
جنگ خونين 4 ساله كه «جنگ بزرگ» نام گرفت و بعدها «جنگ جهاني اول» ناميده شد ، خاتمه يافته بود.
جنگي كه 8 ميليون كشته و 6 ميليون معلول در جبهه ها برجاي گذاشته بود. بازماندگان اين جنگ خونين مي خواستند به خود تلقين كنند جنگي كه خاتمه مي پذيرد ، آخرين جنگ تاريخ خواهد بود.
پس از شكست ضدحمله آلماني ها در ژوييه 1918 ميلادي ، آنها متوجه شدند كه ديگر هيچ اميدي به پيروزي نيست.
با ورود ايالات متحده به صحنه جنگ توازن قوا به سود بريتانيا و فرانسه برهم خورده بود.
علي رغم ورود ديرهنگام ايالات متحده به جنگ ، حضور 4 ميليون سرباز آمريكايي كه به كمك ارتش هاي فرانسه و بريتانيا آمده بودند ، آلمان را با واقعيت تلخ شكست مواجه ساخت.
در اوايل اكتبر سال 1918 ميلادي ، ويلهلم دوم ، امپراتور آلمان كه واقعيت شكست را دريافته بود پرنس ماكس دوباد ، يك فرد ميانه رو را به مقام صدراعظمي منصوب كرد.
او اميدوار بود پرنس ماكس دوباد بتواند با شرايط مناسبي پيمان صلح متفقين را امضا كند. اما پرنس ماكس دوباد فرد مناسبي براي اين دوران پرآشوب نبود.
صدراعظم جديد آلمان با وودرو ويلسون ، رئيس جمهور ايالات متحده تماس گرفت اما او هرگونه مذاكره با امپراتور آلمان و نيز نظاميان را رد كرد.
ويلهلم دوم كه راه چاره اي نداشت از مارشال لودندورف ،فرمانده كل ارتش هاي آلمان و مرد قدرتمند آلمان خواست از مقام خود استعفا دهد.
درپي استعفاي لودندروف و ضعف قدرت مركزي ، آلمان دچار هرج و مرج و جنگ داخلي شد.
در روز 3 نوامبر ، در بندر كيل آلمان ، ملوانان نيروي دريايي از رفتن به جبهه جنگ خودداري كردند و دست به شورش زدند. آنها به همراه كارگران بندر كيل را اشغال كردند. دامنه شورش به شهرهاي هانوفر ، كلن و برانشويك گسترش يافت.
در روز 7 نوامبر ، كورت ايسنر ، يك سوسياليست انقلابي در شهر مونيخ پادشاه باوير را بركنار كرده و يك شوراي كارگري را مستقر كرد. باوير تهديد كرد از امپراتوري آلمان جدا مي شود!.
در اين ميان ، متحدان آلمان يكي پس از ديگري دست از نبرد كشيده و پيمان هاي تسليم را امضا مي كنند.
در روز 9 نوامبر ، يك گروه از انقلابي هاي ماركسيست - لنينيست مسلح وارد برلين مي شود و درگيري هاي خونيني در پايتخت آلمان رخ مي دهد.
پرنس ماكس دوباد به امپراتور ويلهلم دوم كه در كاخ سلطنتي (سپا) بود تلفن زده و مي گويد: «براي نجات آلمان از جنگ داخلي ، كناره گيري شما از سلطنت ضرورت دارد».
ويلهلم دوم از سلطنت استعفا داده و به هلند مي رود. شش فرزند پسرش سوگند ياد مي كنند در هيچ شرايطي ادعاي سلطنت نداشته باشند.
در همان روز پرنس ماكس دوباد از صدراعظمي استعفا داده و جاي خود را به فريدريش ابرت رهبر سوسيال دموكرات مي دهد.
ماتياس ارزبرگر ، يك غيرنظامي وظيفه دشوار مذاكرات در مورد تسليم را عهده دار مي شود.
به اين ترتيب ، در روز 11 نوامبر سال 1918 ميلادي در ساعت 11 صبح در سراسر فرانسه ناقوس كليساها به صدا در مي آيند. همين وضع در بريتانيا رخ مي دهد.
در ساعت 5 و 15 دقيقه صبح همان روز ، نماينده دولت آلمان در واگن قطار اختصاصي مارشال فوش ، فرمانده كل ارتش فرانسه در جنگل كومپيني پيمان تسليم را امضا كرده بود. جنگ خونين 4 ساله خاتمه يافته بود.
جنگي كه ميليون ها نفر در جبهه هاي آن كشته و معلول شده بودند.
جنگي كه علاوه بر ميليون ها قرباني موجب تغييرات مهم ژئوپليتيك در اروپا شد و 4 امپراتوري بزرگ آن دوره اروپا: روسيه ، عثماني ، اتريش و آلمان ، فروپاشيدند و رژيم آنها به جمهوري تغيير پيدا كرد.
نقشه سياسي اروپا به كلي تغيير مي كند.
همه اميدوار بودند «جنگ بزرگ» آخرين جنگ بزرگ تاريخ باشد ، يك اميد عبث!.
بهرام افتخاري
سه شنبه 21 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 327]