تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836423792
شرايط فرهنگي و اقتصادي عصر امامرضا(ع)
واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: شرايط فرهنگي و اقتصادي عصر امامرضا(ع)
عصر امام رضا(ع) را عصر طلايي مينامند. عصري كه شگفتترين اعصار در تاريخ اسلام است و آن به دليل شكوفايي عمران، گسترش كشاورزي و تسلط دولت اسلامي بربيشتر مناطق عالم بود كه تحت فرمان دولت عباسي قرار گرفت. همانگونه كه بغداد پايتخت جهان اسلام و بلكه پايتخت جهان شد. بغداد بزرگترين شهري بود كه مردان علم و سياست از هر جاي جهان به منظور به دست آوردن پستي در منصبهاي دولتي يا ارائه نيازهاي كشورشان در زمينههاي اداري و اقتصادي و علمي به آنجا روي ميآوردند.
زندگي علمي
در زمان امام رضا(ع) فعاليتهاي علمي در همه زمينهها رشد كرد و تمدن به بالاترين درجه از پيشرفت در طول حكومت عباسي رسيد. ما در اينجا به طور مختصر برخي از پيشرفتهاي علمي اين دوره را ذكر ميكنيم:
ماه ابن مقفع
از بزرگترين اختراعات آن زمان ماهي بود كه به وسيله عطاء خراساني معروف به «ابن مقفع» ساخته شد. آن ماه طلوع ميكرد و مردم آن را از دو ماه فاصله ميديدند و سپس از ديد آنها ناپديد ميشد. از كيفيت ساختن آن ماه و اينكه با چه دستگاهي و در چه كشوري ساخته شده، چيزي به دست ما نرسيده است. نمونه ديگري از پيشرفت علمي آن زمان، استفاده از بلور در ساختن كشتي است كه اغلب مورخان بدان تصريح كردهاند.
انجمنهاي علمي و كتابخانهها
دولت عباسي انجمنهاي علمي و كتابخانههايي در بغداد تأسيس كرد كه علماي اسلامي و غيراسلامي در آنها مطالعه ميكردند. دولت عباسي حدود سيمدرسه عالي ايجاد كرد كه مشهورترين آنها «مدرسه نظاميه» بود. همچنين در آن مدارس، كتابخانههاي عمومي تأسيس كرد كه مهمترين آن «بيتالحكمه» است. اين كتابخانه مركز تحقيق پژوهشگران و دانشمندان، در زمينههاي مختلف علوم بود؛ ولي متأسفانه وقتي هلاكوخان مغول مردم بغداد را قتلعام كرد، اين كتابخانه را نيز از بين برد و از اين رو جهان اسلام، مهمترين ميراث فرهنگي خود را از دست داد.
ترجمه كتابها
يكي از مظاهر گسترش فرهنگي در آن زمان، ترجمه كتابها از زبانهاي خارجي به زبان عربي بود كه شامل كتب طب، رياضيات، فلسفه و علوم سياسي ميشد. ابننديم در كتاب الفهرست خود روايت كرده است كه مأمون با پادشاه روم نامههايي را ردوبدل كرد و به او رو آورد و از وي كمك خواست و به او نوشت و از او خواست اجازه دهد و از نفوذ خود استفاده كند در ارسال كليه كتب قديمي كه در انبارها ذخيره كرده بودند. پادشاه روم پس از امتناع، پاسخ مثبت داد. مأمون هم گروهي از اشخاص را به روم فرستاد. آنها هم هرچه كتاب پيدا كردند به دارالحكمه انتقال دادند.1
نقشهها و رصدخانهها
يكي ديگر از نشانههاي پيشرفت علمي در آن زمان اين است كه مأمون دستور داد نقشه جغرافيايي تمام جهان كشيده شود و آن را «نقشه مأمون» (الصوره المأمونيه) ناميدند و اين اولين نقشه جهان بود. همچنين مأمون دستور داد رصدخانهاي در يكي از محلات بغداد تأسيس شود كه به آن «شماسيه» ميگفتند.2
علوم مهم
علوم بسياري در زمان امام رضا(ع) گسترش پيدا كرد كه اين نشانه آزادي فكري و دگرگوني علمي آن زمان بود. ما در اينجا به بعضي از اين علوم اشاره ميكنيم:
1 ـ تفسير
مراد از تفسير آيات قرآنكريم، روشن كردن معاني آنها و بيان ناسخ و منسوخ، مطلق و مقيد و عام و خاص و غير آنهاست. مفسران به دو طريق تفسير ميكردند:
اول: تفسير به مأثور، يعني تفسير قرآنكريم مطابق آنچه از پيامبر(ص) نقل شده است و بيشتر مفسران بزرگ شيعه اين روش را برگزيدهاند.
دوم: تفسير به رأي، يعني به تفسيري كه ائمههدي(ع) نقل كردهاند، توجهي نداشته و فقط به استحانات عقلي روي آوردهاند كه مفسران معتزله و باطنيه به اين طريق رفتهاند.
شايان ذكر است كه اولين مدرسه براي تفسير به مأثور در اسلام، در زمان حضرت علي(ع) ايجاد شد و ايشان اولين مفسر قرآن بودند.
2 ـ حديث
از جمله علومي كه در آن عصر تدريس ميشد، علم حديث بود، يعني آنچه از پيامبر(ص) يا يكي از ائمه طاهرين(ع) از قول يا فعل يا تقرير نقل شده. و شيعه در تدوين احاديث سبقت گرفت و ائمههدي اصحابشان را به اين كار تحريك كردند.
گروهي از اصحاب امام رضا(ع) احاديث معتبر را در مجموعه كتب بزرگي جمعآوري كردند و اين اولين كتاب جامع شيعه بود كه اساس تدوين جوامع احاديث چهارگانه براي سه عالِم بزرگ اسلام گرديد.3
3 ـ علم فقه
از بزرگترين علوم اسلامي علم فقه است كه در آن زمان و ساير زمانها گسترش داشته است. ائمهاطهار(ع) در تأسيس مدارس فقهيه كه شامل علماي برجستهاي مانند زراره و محمدبن مسلم و جابربن يزيد جعفي و ابوحنيفه و... است، نقش مهمي داشتند، و اين علما آنچه را كه از ائمه(ع) ميشنيدند، تدوين ميكردند كه تعداد اين اصول به چهارصد رسيد و سپس تهذيب شد و در كتب چهارگانهاي جمع شد كه محل مراجعه فقهاي اماميه در استنباط احكام شرعيه است. شيعه به عنوان اولين تدوينكننده فقه در بين مذاهب اسلامي شناخته شده است.
4 ـ علم اصول
از ميان علومي كه در آن زمان تدريس ميشد، علم اجتهاد و استنباط شرعيه بود كه امام باقر(ع) آن را پايهگذاري كرد.
5 ـ علم نحو
علم نحو از جمله علومي است كه در دوره عباسيان برجسته بوده و بعضي مسائل و بحثهاي آن باعث جدال ميشد و براي آن در عصر خلفا شرط ميبستند. گروهي از علماي بزرگ آن عصر در اين علم متخصص بودند كه در درجه اول، كسائي و فرّاء و سيبويه قرار داشتند. اساس اين علم را حضرت اميرالمؤمنين(ع) بنا نهاد.
6 ـ علم كلام
علم كلام در اين عصر گسترش وسيعي پيدا كرد. علما و متكلمين بحثهاي مهمي را در اين علم براي دفاع از معتقداتشان مطرح ميكردند كه هشامبنحكم، شاگرد امام صادق(ع) در رأس آنها بود، وي معتقدات رقباي خود را با دلايل قاطع مذهب اهل بيت(ع) باطل ميكرد.
از مشهورترين متكلمين اهل سنت، واصل بن عطاء و ابوالهذيل علاف و ابوالحسن اشعري و غزالي بودند.
7 ـ پزشكي
در اين دوره علم طب گسترش بسياري پيدا كرد كه امام رضا(ع) در رأس علماي اين فن قرار داشت و رسالهاي شگفتانگيز در بحث طب نوشت كه به «رساله الذهبيه» (رساله طلايي) شهرت يافت.
8 ـ شيمي
علم شيمي از مهمترين علومي بود كه در آن زمان بسيار مورد توجه قرار گرفت. جابربن حيان مؤسس اين علم بود، او تحقيقات خود را از امامجعفرصادق(ع) اخذ كرد و بعضي از دانشمندان غربي او را «مغز متفكر انسانيت» مينامند.
9 ـ معماري و مهندسي شهري
معماري و مهندسي شهري در آن زمان به اوج خود رسيد؛ زيرا معماران در ساختن كاخهاي خلفا ـ چه در بغداد و چه در سامرا ـ ابداعات شگفتي ايجاد ميكردند، اين بناها بزرگترين بناهايي بود كه در طول تاريخ وجود داشت. از جمله اينها استخرهايي بود كه در سرّمنرأي ساخته شد كه شعرا به ستايش آن پرداختند. حتي در اين زمان هندسه و تكنولوژي به بالاترين درجه رسيدند.
10 ـ علم نجوم
يكي ديگر از علوم پيشرفته اين عصر، علم نجوم بود كه مأمون عباسي از متخصصين آن بود.
مراكز علمي
مراكز علمي آن زمان بدين شرح است:
1 ـ بغداد
بغداد پايتخت كشور اسلامي و مهدعلم بود و در آن انواع فرهنگهاي عاليه و مؤسسات علمي و مدارس و بيتالحكمهها و مكاتب عام و خاص وجود داشت.
2 ـ يثرب
يثرب يكي از مهمترين مراكز علمي اسلام بود؛ زيرا مدرسه اهل بيت(ع) در آنجا تشكيل شده و سران فقها و علما را در خود جاي داده بود كه در تدوين احاديث ائمه(ع) ميكوشيدند.
3 ـ كوفه
كوفه بعد از يثرب از اهميت بسزايي برخوردار بود. مسجد جامع اعظم كوفه، مركزي عام براي تحقيقات اسلامي بود و همچنين در آنجا سمينارهايي كه صد طلبه در آن شركت داشتند، برگزار ميشد، در اين سمينارها اساتيد متخصص در علوم مختلف اسلامي نظير فقه و تفسير و حديث و... به تحقيق ميپرداختند. به علاوه مسجد كوفه مركز علوم اهل بيت(ع) بود خانوادههاي مهم علمي از آن مسجد فارغالتحصيل شدند كه از جمله آنها ميتوان به آلحيان تغلبي، آلاعين، نبوعطيه، بيت بني دراج و... اشاره كرد.
از ديگر مراكز علمي كوفه، مدرسهاي بود كه براي آموزش علم نحو ايجاد شد كه از اساتيد برجسته آن ميتوان به كسائي اشاره كرد كه هارونالرشيد او را براي تعليم فرزندانش، امين و مأمون به كار گرفت.
4 ـ بصره
بصره يكي از مراكز مهم براي علم نحو بود و نخستين كسي كه مدرسهاي در اين علم ايجاد كرد، ابوالاسوددوئلي، شاگرد امام علي(ع) بود. از بزرگان اين مدرسه سيبويه، مؤلف كتاب «سيبويه» در نحو است. اين كتاب از مفيدترين و بهترين كتابهاي عربي از لحاظ عمق و اصالت است كه آن را «ديبور» مينامند.
بصره علاوه براينكه مركز مهمي براي علم نحو بود، مدرسهاي براي علم تفسير قرآنكريم هم بود و ابوعمروبن العلاء از علماي بارز در اين فن بود. همچنين بصره مدرسه علم عروض و لغت بود و خليلبناحمد، صاحب كتاب «العين» (اولين معجم لغوي در زبان عربي) در اين دو علم متخصص بود.4
زندگي اقتصادي
از جمله اموري كه اسلام به آن توجه دارد، گسترش اقتصاد است، لذا حكّام مسلمين را ملزم كرده است كه اموال دولت را در راه مصالح عامه مردم خرج كنند و آنها را منع كرده است كه چيزي از خزانه دولت براي خود و خويشاوندانشان بردارند. اما بنيعباس اين سياست خلافت را اجرا نكرد. آنها مال خدا را مال دولت، و بندگان خدا را بندگان خود ميدانستند. آنها براي رسيدن به اميال و آرزوهاي خود مبالغ زيادي را خرج ميكردند. اين سياست آنها جامعه را به دو طبقه سرمايهدار و كارگران و كشاورزان تقسيم كرد و اين تقسيمبندي موجب عدم توازن در حيات اقتصادي و عدم آسايش در زندگي اجتماعي و سياسي شد.
ما در اينجا به طور مختصر به زندگي و شرايط اقتصادي آن زمان ميپردازيم:
واردات دولت
واردات دولت در عصر امام رضا(ع) بسيار زياد بود. براي نمونه درآمد دولت از خراج، تنها براي زمين، بالغ بر چهارصد ميليون درهم ميشد. شايان ذكر است كه زيادي پول باعث شده بود كه شمرده نشود، بلكه وزن شود؛ ميگفتند: اين شش يا هفت قنطار طلا است.
متأسفانه اين پول فراوان در جهت بهبود زندگيمسلمين و از بين بردن فقر و محروميت خرج نميشد، بلكه بيشتر آن خرج حكام و وزرا و خويشان، و در راستاي اميال و آرزوهاي آنها ميشد. براي نمونه مأمون وقتي در دمشق در مضيقه مالي قرار گرفت، سي ميليون درهم از مال خراج را براي او بردند. پس دستور داد بيست و چهار ميليون درهم آن را بين اصحابش تقسيم كنند و بقيه را خرج سربازانش نمود.5 نمونه ديگري از تلف كردن پول مسلمانان، مبلغ بسيار حيرت انگيزي بود كه مأمون در ازدواج با پوران خاتون خرج كرد. آنچه او در اين ازدواج خرج كرد، از روزي كه خدا زمين را آفريده تاكنون، بيسابقه بوده است.
مأمون مهر زنش را يك ميليون دينار قرار داد. حسنبنسهل، پدر پوران، شرط كرد مأمون بايد با دخترش در دهكدهاش كه در فمالصلح قرار داشت، عروسي كند، مأمون هم به فمالصلح مسافرت نمود و يك ميليون دينار براي سربازاني كه با او بودند، خرج كرد. او با خودش سي هزار پسر بچه و هفت هزار دختر برد، همچنين لشكري كه با او بود، چهارصد هزار سوار و سيصد هزار پياده بود. و حسن براي مهمانانش سي هزار رأس گوسفندو چهارصد گاو و چهارصد شتر كشت. هزينههاي مأمون در اين عروسي 38 ميليون دينار شد غير از آن چيزي كه به پدرزنش عطا كرده بود كه به دهها ميليون درهم ميرسيد و زمينهايي كه به او صلح كرده بود.6
بدبختي و محروميت توده مردم
اكثريت افراد جامعه اسلامي، در زمان مأمون و غير او از حكام عباسي، بدبخت و محروم بودند و ميليونها مسلمان با بدنهاي برهنه و شكمهاي گرسنه به سر ميبردند، آن هم در زماني كه در خزاين ملوكبني عباس ميليونها دينار از اموال مسلمين وجود داشت.
بستن مالياتهاي سنگين به ارث
نمونه ديگري از ظلم و جور عباسيان اين بود كه آنها ماليات سنگيني برارث ميت وضع كردند. عباسيان در ظلم و جور زيادهروي ميكردند، اموال مردم را بدون حق ميربودند. مورخان ميگويند بعد از مرگ صاحبان ثروت، بسياري از حكام عباسي سعي ميكردند براي تسلط براموال آنها بگويند كه آنها وارثي ندارند.7 اين رويه برخلاف تعاليم اسلامي است كه ميگويد آنچه از ميت به جا مانده، مال وارث اوست و براي حكام نصيبي نيست؛ ولي اگر كسي بميرد و وارثي نداشته باشد، اموال او به بيتالمال منتقل ميشود. شكنجه و مصادره اموال مردم، بدون حق، به طبقه خاصي از مردم محدود نميشد و حتي مادر خلفا را هم شامل ميشد؛ مثلاً قاهر عباسي، مادر برادرش، مقتدر را از پا آويزان نمود تا تمام اموالش را به وي انتقال دهد.
خشونت در گرفتن خراج
دولت براي گرفتن خراج زمين مسلمانان، آنها را بسيار مورد بيرحمي قرار ميداد؛ زيرا افراد قسيالقلبي را مأمور اين كار كرده بود، كساني كه به خدا اميد نداشتند و از بدي حساب نميترسيدند. آنها افراد چاق را گرفته و از يك پا آويزان ميكردند تا ميمردند. نمونه ديگر از شكنجههاي آنان اين بود كه با شلاقهاي آهنين بر سر مردم ميزدند و سرهاي ني را داخل ناخن انگشت ميكردند.8
آنچه عباسيان از خود برجاي نهادند
خزينههاي حكام عباسي پر از اموالي بود كه از ملتهاي اسلامي به زور و عنف و قهر گرفته بودند. در اينجا ماترك بعضي از آنها را ذكر ميكنيم:
ماترك منصور دوانيقي بعد از مرگش چهارده ميليون ديناروششصد ميليون درهم بود. آنچه مهدي در خزانه خود به جاي نهاد، بيست و هفت ميليون درهم بود. هارونالرشيد هم نهصد ميليون درهم از خود به جاي گذاشت.
حكام عباسي چنين اموالي را بعد از خود برجا نهادند، درحالي كه آن را جمع نكرده بودند، بلكه اين اموال از مسلمانان كه با بدبختي و محروميت آن را جمع كرده بودند، اخذ شده بود. اين بود بعضي از سياستهاي اقتصادي حكام عباسي، و خلاصه گفتار اينكه چنين روشي برسياست درستي استوار نبود و سير اقتصاد اسلامي آن گونه كه هدف زندگي ملتها و نشر رفاه آنها و از بين بردن بدبختيها و مصيبتها باشد، نبود و اسلام اين سياست ناعادلانه را نميپذيرد؛ زيرا اموال مسلمانان متعلق به خود آنهاست و حكام اسلامي بايد آن را در راه مصالح اقتصادي و تساوي فكري مصرف كنند و رئيس دولت را برآن تسلطي نيست.
پينوشتها:
1 ـ الفهرست، ابننديم، ص 339
2 ـ عصرالمأمون، ج 1، ص 375
3 ـ مقدمه المقفع و الهدايه، ص 10
4 ـ حياةالامام محمدالجواد، ص 192
5 ـ تاريخ ابن الاثير، ج 6، ص 433
6 ـ نساءالخلفاء، ص 68
7 ـ الحضارة الاسلاميه، ج 1، ص 199
8 ـ تاريخ ابن الاثير، ج 8، ص 182 ـ 181
دوشنبه 20 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 324]
-
گوناگون
پربازدیدترینها