واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: «در حاشيه برگزاري» دهمين همايش صنايع دريايي 7-9 آبان ماه آبادان-خرمشهر نخبگان جوان و شناورهاي چندهزار تني قرن بيست ويك!
در ميان مدعوين همايش جوانان نخبه و با انگيزهاي ديده ميشد كه با ذهني خلاق هوشمند و با غيرت با وجود مسايل و مشكلات فراوان سفر به همايش را آغاز كرده بودند.
آفتاب-غزال هاشمي طاري: دهمين همايش صنايع دريايي هم تمام شد و افسوسها و كاشكيهايي است كه تا چند روزي هم بيش دوامي نخواهد داشت. تا سالي ديگر و يازدهمين....
ايران امروز با شتابي بينظير در پيشبرد اهداف در زمينههاي صنعتي با گامهايي استوار و موفق بر چشم عالميان درخششي در خور ستايش را آغاز كرده است. درخششي كه مديون ايستادگي جوانان تازه نفس نيز هست. مهندسان كوچك با انگيزههاي بزرگ و راهي بس بلند و خطير در پيش رو.
در ميان مدعوين همايش جوانان نخبه و با انگيزهاي ديده ميشد كه با ذهني خلاق هوشمند و با غيرت با وجود مسايل
و مشكلات فراوان سفر به همايش را آغاز كرده بودند.
دانشجويان دانشگاههاي مالك اشتر اصفهان، دانشگاه صنعتي شريف، علم و صنعت، دانشگاه تهران و ... از مناسب نبودن مكان و محل اسكان دانشجويان و دور بودن از محل
برگزاري همايش گلايه داشتند.
بماند كه اين دانشجوايان با اتوبوس راهي آبادان شده بودند. دانشجوياني كه سازنده شناورهاي بدون سرنشين همايش بودند و در مسابقات شناورهاي بدون سرنشين مقامهاي برتر كسب كردند كه همه جا آبروي ايران را در مجامع علمي و المپيادهاي بينالمللي حفظ ميكنند.
بماند كه هتلهاي چند ستاره آبادان نميبايست آرامگاه نخبگان ما باشد. آيا «خانه معلم» براي اسكان اين نخبگان مكان شرافتمندانهاي است؟ آيا نبايد از ميان ميليونها جوان ايراني تنها چند تن انگشت شمار را پشتيباني كرد؟ چرا تيمهاي برتر مسابقات نبايد براي آزمايش شناور خود مكاني استاندارد و قابل استفاده داشته باشند تا در آپارتمان كوچك خود حوضي از آب درست نكند؟
بماند كه مسوليني هم بودند كه با لحني دلسوخته ميگفتند: «اين است آبادان و خرمشهر بعد از جنگ؟ بعد از اين همه سال»؟
عليرضا حبيبي، دانشجوي كارشناسي مهندسي دريايي شاخه كشتيسازي با اعتراض به اهميت ندادن به
دانشجويان مدعو همايش ميگفت: «سوال اينجاست كه آيا دانشجويان اين رشته كه ساليانه در كشور 100 نفر هم
فارغ تحصيل ندارند را بايد اينگونه حمايت كرد؟ كساني كه مدعي هستند آينده صنعت دريايي به وجود اين دانشجويان
وابسته است فقط به شعار دادن بسنده كردهاند».
و اين را تنها زماني ميفهمي كه سري به شلمچه بزني و ببيني چند هزار جوان را به خاك كرديم كه چگونه مقاومت
كردند تا جوانان چند نسل پس از آن با اختراعات و اكتشافات جايي براي خويشتنشان داشته باشند.
هشت سال مقاوت بس نيست تا در قرن بيست و يك از خاك ايران زمين سر برآرد جواني با مغزي روشن و آيندهاي معلوم ؟
وقتيكه ميديدي شناور چند هزارتني در آب رها ميكنيم چنان كه خيال سرمايهگذاري بر جوانان نخبه را. مهندسين نخبه جوان به ارزش شناورهاي چند هزار تني ايران زمين نميارزند؟؟
كاش به جاي بريز و به پاشهاي آنچناني جوانان
نخبهمان را براي شركت در همايشها و مسابقات به جاي اتوبوسهاي ولوو از جادههاي كوهستاني همسفر تيمهاي
فوتبال رده پايين كشور و سوار بر«هواپيما» ميكرديم. حق ما در دنيا آنقدر هست. نيست؟!
شنبه 11 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]