واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: القائات راديوهاي بيگانه در 24 ساعت گذشته
راديوهاي بيگانه در عرصه سياست خارجي عمدتاً تاثير بحران گرجستان ميان روسيه و غرب را بر سياست و مواضع هستهاي ايران مورد بررسي قرار دادند.
به گزارشرجانيوز به نقل ازفارس، راديوهاي به بهانه بحران گرجستان به علتيابي و پيامدهاي سكوت رسانهاي و خبري اين روزها در قبال تاخير ايران در پاسخ شفاف به بسته جديد پيشنهادي گروه پنج به علاوه يك پرداختند.
اين راديوها همچون شب هاي ماقبل ديشب، خبر واگذاري رسمي مسئوليت كمپ اشرف به ارتش عراق و ارائه تحليلهايي پيرامون آن با محوريت موضع و سياست آينده ايران در قبال اعضاي گروهك منافقين مستقر در كمپ اشرف به عنوان يكي از سوژههاي اصلي در عرصه سياست خارجي مورد توجه و تدقيق قرار گرفت.
در عرصه سياست داخلي ارزيابي چهرهها و صفبنديهاي سياسي احتمالي در دهمين انتخابات رياست جمهوري ايران مهمترين گزارش و تحليل جاندار در بررسي اوضاع و احوال ايران با صداي بيگانه بود. همچنين اعلام كسري بودجه وزارت آموزش و پرورش در نيمه سال 1387 و بررسي علتهاي آن و نيز بررسي روند و آمار آنچه در ادبيات بيگانه اعدامهاي عقيدتي در ايران خوانده ميشود مهمترين برنامههاي سياسي راديوهاي بيگانه را در عرصه داخلي به خود اختصاص داده بودند.
و سرانجام در عرصه اجتماعي- فرهنگي خارج شدن لايحه حمايت از خانواده از دستور كار مجلس شوراي اسلامي و نيز چگونگي برگزاري سنت هاي اسلامي در ماه رمضان بين مسلمانان آمريكا مهمترين سوژههاي رسانهاي راديوهاي بيگانه به منظور برنامه سازي درباره ايران بود.
پس از تشديد لفاظيها و اختلافنظرهاي ميان واشنگتن - مسكو بر سر بحران روسيه - گرجستان رسانههاي بيگانه كوشيدند مسئله هستهاي ايران را با عينك جنگ سرد نوين ميان آمريكا و روسيه به تحليل بنشينند. مهمترين پرسشي كه در اينجا مطرح ميشود آن است كه بحران گرجستان چه تاثيري بر خط و مشي هستهاي ايران از يك سو و موضعگيريهاي روسيه و به طوركلي اعضاي شوراي امنيت در قبال برنامه هستهاي ايران از سوي ديگرخواهد داشت؟
تا آنجا كه به ايران مربوط ميشود گزاره ادعايي برتر آن است كه تهران خواهد كوشيد از آنچه شكاف ميان روسيه و آمريكا و آغاز جنگ سرد نوين ميان آنها ميپندارد حداكثر استفاده را براي ادامه سياست وقتكشي و سرسختي هستهاي ببرد. اما تا آنجا كه به روسيه مربوط ميشود هرچند برخي اظهارنظرها حاكي از آن است كه بحران گرجستان راه رسيدن به اجماع ميان روسيه و غرب را براي صدور قطعنامه جديد عليه ايران دشوار كرده است اما در تحليل نهايي گفته ميشود با وجود اختلاف نظر شديد ميان كرملين و كاخسفيد برنامه هستهاي ايران همچنان به عنوان يك تهديد مشترك قوي، زمينه همگرايي ميان آمريكا و روسيه را عليه ايران فراهم آورد. به طور خلاصه ادعاي مركزي مطرح آن است كه هرچند در بازه زماني كوتاه برنامه هستهاي ايران آرامش نسبي و فارغ از تلاطمي را در جامعه جهاني تجربه ميكند اما در بازه زماني بلندتر و با عادي شدي برخي اوضاع و احوال سياسي و بينالمللي و افول تب جنگ لفظي ميان روسيه و غرب، بار ديگر مسئله هستهاي ايران در مركز توجه اعضاي شوراي امنيت قرار خواهد گرفت.
به عبارت ديگر بر اساس اين ادعا سكوت مقطعي جامعه جهاني در قبال تاخير ايران براي پاسخ به بسته پيشنهادي جديد اعضاي پنج به علاوه يك را بايد به آرامش سياسي قبل از طوفان تشبيه كرد كه بعد از مساعدتر و امنتر شدن اوضاع بينالمللي دامن ديپلماسي هستهاي ايران را خواهد گرفت!!!
از قرار معلوم تعريف رسانههاي بيگانه از تروريستهاي كمپ اشرف به گونهاي است كه هالهاي از تطهير و مظلوميت را بر گردِ آنها تنيده است. بر اين اساس سرنوشت اعضاي گروهك منافقين به يكي از دغدغههاي اصلي حقوق بشردوستانه برخي سازمانهاي به اصطلاح مستقل بينالمللي حقوقبشري، كميسارياي عالي پناهندگان سازمان ملل و مشمول كنوانسيون چهارم ژنو به منظور حفاظت از امنيت جاني آنها مبدل شده است!! بدين سان اعضاي گروهك تروريستي از منظر رسانههاي بيگانه و غرب نه به مثابه تروريستهايي كه بايد تاوان گذشته تروريستي خود را عليه شهروندان و دولت جمهوري اسلامي ايران بدهند بلكه به مثابه شهروندان عادي كه بايد از آنها حفاظت كرد و به آنها به عنوان اعضاي جامعه بشري نگريسته شود. به نظر ميرسد هدف پنهان رسانههاي غربي از تاكيد بر لزوم حفاظت جاني از گروهك تروريستي مستقر در كمپ اشرف و برجستهسازي حساسيتهاي بينالمللي به سرنوشت آنها، نوعي جابجايي شاكي/متهم يا تروريست/قربانيِ تروريست باشد. بر اين اساس آنها به جاي آنكه بر اعمال و رفتار تروريستي گذشته منافقين تاكيد كنند، از احتمال اعمال نفوذ جمهوري اسلامي ايران براي تحويل گرفتن منافقين كمپ اشرف و مجازات آنها ابراز نگراني ميكنند. آنها به گونهاي خبرسازي و تحليل ميكنند كه گويي هرگونه اقدام جمهوري اسلامي در اين راستا اقدامي بر خلاف عرف و قواعد بينالمللي و موازين حقوق بشري است. به اين ترتيب تلّي از اقدامات غيرانساني و ضدبشري اعضاي گروهك منافقين به حاشيه ميرود و احتمال اقدام بهحق ايران براي مجازات آنها به عنوان يك اقدام كينهتوزانه و غيرانساني به متن تحليلها و خبرسازيهاي بيگانه ميآيد!!!
برنامه زمينهها و زمانههاي راديو فرانسه كوشيده است تا چشماندازي مبهم از چهرهها و صفبنديهاي سياسي آينده در انتخابات رياست جمهوري پيش روي شنوندگان خود ترسيم كند. فصل مشترك تحليل سه طرف گفتگو در اين ويژه برنامه آن است كه فضاي انتخابات رياست جمهوري آينده در ايران هنوز آنگونه كه بايد نضج و نسق نگرفته است و فضايي غبارآلود و مبهم را تجربه ميكند. با اين وجود در اين تاريكخانه تحليلي گاه سوسويي از گمانهزنيها ديده ميشود.
بر اساس اين گمانهزنيها، آقاي احمدينژاد همچنان جديترين شانس براي انتخاب در انتخابات آينده رياستجمهوري است. اين گمانه به ويژه با توجه به اختلاف نظر اصلاحطلبان در يك طرف و اصولگرايان منتقد در طرف ديگر براي معرفي نامزد انتخاباتي مدنظر خودشان به طور جديتري مورد توجه قرار ميگيرد. همچنين حمايتهاي رهبري از دولت نهم و شخص آقاي احمدينژاد هرچند در بسياري از تحليلها به مثابه تعيين خط و ربط انتخاباتي و تاييد پيشيني آقاي احمدينژاد براي انتخاب مجدد در نظر گرفته شده است اما تحليلهايي نيز وجود دارد كه تاكيد رهبري بر ادامه كار قاطع هيئت دولت را همانند سالهاي اول رياست جمهوري صرفاً اظهار نظري به منظور جلوگيري از سياستزدگي و سياسيكاري دولت در سال آخر رياست جمهوري قلمداد نموده است كه اين خود بر پيچيدگي و ابهام صفبنديهاي سياسي در دهمين انتخابات رياست جمهوري ميافزايد. فرهنگ سياسي انفجاري و پيشبينيناپذير(دقيقهنودي)، نبود تحزب و فرهنگ سياسي حزبگرايي حرفهاي، فقدان روحيه اجماع و همگرايي سياسي و نهايتاً غلبه افراد و سلايق بر ساختارها و روندها به عنوان مهمترين موانع وجود نوعي بازي سياسي شفاف و ضابطهمند در انتخابات آينده رياست جمهوري در ايران مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است.
اعلام كسري بودجه بيش از شش هزار ميليارد توماني از سوي وزارت آموزش و پرورش به عنوان يك خبر در كنار تحليلهاي معطوف به نظام بودجهريزي در ساختار اقتصاد ايران و بهويژه بودجهريزي دستوري رييس جمهوري براي سال 1387 قرار ميگيرد و از دل اين همنشيني و همبستري رسانهاي، گزارههايي متولد ميشوند كه سياسي و غيراقتصادي هستند.
به عبارت سادهتر گفته ميشود از يك سو اين اعلام كسري بودجه بيانگر ضعف بنيادين و ساختاري در نظام بودجهريزي اقتصاد ايران است و از سوي ديگر با توجه به نظام بودجهريزي جديدي كه دولت نهم در سال 1387 بنا گذاشته است(افزايش اختيارات رياست جمهوري و وزرا در اختصاص بودجه به وزاتخانههاي تحت مسئوليت) اين خبر آنهم در شرايطي كه سال 1387 به نيمه كامل نرسيده است، ناشي از ضعف مديريت و ملاحظات سياسي در آستانه انتخابات رياست جمهوري است. بر اين مبنا اعلام اين خبر بيش از آنكه بيانگر نياز مالي وزارت آموزش و پرورش باشد برخاسته از تلاش اين وزاتخانه به منظور جلب آراي سياسي فرهنگيان و بالتبع دانش آموزان است.
"آزادي انتخاب دين"، واژه شكيل و زيبايي است كه رسانههاي غربي آن را در كنار واژهاي مانند "ارتداد" قرار ميدهند تا از اين رهگذر اصل و ماهيت جرمي به نام ارتداد و منتسب كردن عنوان "مهدورالدمي" را به فرد مرتد، نقض آشكار آزادي انتخاب دين و مذهب معرفي كنند. در اين ميان طرح و بسط گزاره فشار بر كسانيكه در ايران از اسلام به مسيحيت گرويدهاند به مثابه نوعي هراس ديني در نظام اسلامي در نظر گرفته ميشود كه مقامات قضايي جمهوري اسلامي ايران به منظور رهايي از اين هراس به اعمال فشار يا حتي اعدام تغييردين دادهها روي ميآورد. اين هراس اخلاقي و ديني همانگونه كه در گزارش فوق آمده است در دوران رياست جمهوري آقاي احمدينژاد افزايش محسوسي داشته است به طوري كه در سه سال گذشته به احضار، بازجويي و ناپديد شدن دهها فردي كه به مسيحيت گرويدهاند منجر شده است.
خارج شدن لايحه حمايت از خانواده از دستور كار مجلس را آنگونه كه اين گزارش بر آن تاكيد ميگذارد بايد به مثابه يك پيروزي براي فعالان حقوق زن در ايران مورد تجزيه و تحليل قرار داد. لايحه مزبور از نگاه مخالفان آن در داخل و برخي بهاصطلاح فعالان حقوق زن در خارج از ايران در صورت تصويب خشتي ديگر بر ديواره بلند نامهربانيها و ناعدالتيها در حق زنان و حقوق آنها اضافه ميكرد. آنچه به بهانه بررسي محتواي زنستيزانه لايحه مزبور برجسته ميشود، مسئله تعدد زوجات و حقطلاق است كه از منظر اين گزارش و تحليلگر آن شاهدي بر وجود روح زنستيزانه و مردسالارانه در قوانين مدني و جزايي جمهوري اسلامي ايران است!!!
نظرات كاربران:
سه شنبه 12 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 68]