واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: جهان - ژنرال ابي زيد: نميتوانيم خاورميانه را كنترل كنيم
جهان - ژنرال ابي زيد: نميتوانيم خاورميانه را كنترل كنيم
ترجمه: محمدعلي فيروزآبادي:«جان ابي زيد» ژنرال سابق ارتش آمريكا در اين مصاحبه از نبود چشمانداز صلح در خاورميانه آنهم پنج سال پس از جنگ عراق ميگويد و استراتژي نظامي ايالات متحده را شكست خورده عنوان ميكند. گرچه ابي زيد نيز به مانند ديگر سران و نظاميان غرب، بدون ارائه هرگونه سندي ايران را به تلاش در جهت توليد سلاحهاي اتمي متهم ميكند ولي راهحل اين مسئله را در برقراري گفتوگوها با ايران ميداند. اما از سوي ديگر نسبت به خطر جدي پاكستان و عربستان سعودي هشدار ميدهد.
بهترين برخورد با تهديد يك ايران اتمي كدام است؟
ايالات متحده در حال حاضر مناسبترين راه يعني گفتوگو با ايران را برگزيده است. پيش از اين هم بايد با ايران گفتوگو ميكرديم و صراحتا ميگفتيم كه چه ميخواهيم. يعني دقيقا همان روشي كه زماني در مقابل شوروي پيش گرفتيم. ما بايد همانطور كه براي شوروي و چين روشن كرديم براي ايرانيها هم اين مسئله را روشن كنيم كه استفاده از سلاح اتمي نابودي آن ملت را به همراه دارد. البته فكر نميكنم كه ايران اهل انتحار باشد و همين هشدارها كارايي خود را خواهد داشت. ايران كشوري با كانونهاي متعدد قدرت است و من بر اساس گفتههاي رئيسجمهور اين كشور در اين مورد كه ايران علاقهاي به شروع يك جنگ اتمي داشته باشد، جدا ترديد دارم. البته اسرائيليها ميتوانند تا يك نقطه مشخص راه خود را بروند اما اگر به آن نقطه رسيديم آنگاه ما و اسرائيليها در اين مورد كه در صورت تكميل و توليد سلاح اتمي توسط ايران چه كاري انجام ميدهيم، مذاكرات صريحي را انجام خواهيم داد. روابط آمريكا و اسرائيل در 20سال آينده از يك اتحاد دوفاكتو به يك اتحاد آشكار و تمام عيار تبديل خواهد شد.
چه آلترناتيوي در اين مورد وجود دارد؟
آلترناتيو در اين مورد همان جنگ است. اما آيا در حال حاضر ما خواهان جنگ با ايران هستيم؟ رئيسجمهور آينده ايالات متحده، خواه مك كين باشد و خواه اوباما، گزينه نظامي را كنار نخواهد گذاشت. اما ما بايد به وظايف خودمان عمل كنيم. در صورت حمله به ايران چه اتفاقي خواهد افتاد؟ برخي عقيده دارند كه فقط بايد برنامه اتمي ايران را هدف قرار دهيم در عرض چند روز مسئله را حل كنيم. اما در اين صورت تنگه هرمز چه وضعيتي پيدا ميكند؟ ايران قادر است روند صدور نفت به جهان را متوقف كند. از آن گذشته آيا در مورد حزبالله در لبنان و شيعيان جنوب عراق و شرق عربستان سعودي فكري كردهايم؟ زيرا ايران ميتواند آنها را به راحتي عليه ما برانگيزاند.
شما فرمانده نظامي آمريكا در عراق و افغانستان بوديد و علاوه بر آن كارشناس امور خاورميانه نيز هستيد. مسائل و مشكلات اصلي اين منطقه كدام است؟
چهار مشكل و مسئله اصلي در اين منطقه وجود دارد: افراطگرايان غيردولتي و سني تحت تاپير اسامه بنلادن، راديكاليسم شيعه، زخمهاي مزمن مناقشه فلسطين و اسرائيل و وابستگي ايالات متحده آمريكا به نفت خاورميانه. اما در آغاز بايد به زمينههاي اين مشكلات بپردازيم و آن را درك كنيم. ايالات متحده در منطقه حكم بازيگر نقش فرعي را دارد و نقش اول از آن مردم منطقه است. اين زمينهها هم در چارچوب ديگري قرار دارد كه من از آن به عنوان «اولين نبرد جهانيسازي» ياد ميكنم. گروهي از اين مردم خواهان مدرنيزاسيون و پيروي از راهكارهاي جهانيسازي هستند يعني همان راهكاري كه موجب رفاه در ديگر نقاط دنيا شده است. گروهي ديگر خواهان جهانيسازي البته از نوع بنلادني آن هستند. افزون بر آن اگر به رويدادهاي مهم روز دقت كنيم متوجه ميشويم كه در چشمانداز بلندمدت افغانستان و عراق به عنوان مشكلات كليدي منطقه مطرح نيستند بلكه در واقع اين پاكستان و عربستان سعودي هستند كه مشكل كليدي به حساب ميآيند. پاكستان يك قدرت اتمي بيثبات است. در عربستان سعودي هم همچنان جنگ ميان خانواده حاكم و طبقه روحانيان ادامه دارد. عقايد طبقه روحانيان عربستان در اصول با ايدئولوژي بنلادن همخواني دارد. از آنجايي كه در 30 سال گذشته چيزي به عنوان آموزش دولتي در مناطقي چون وزيرستان و مرزهاي افغانستان با پاكستان وجود نداشته است، عربستان سعودي به هزينه خود اقدام به تاسيس مساجد و مدرسههاي مذهبي در اين مناطق كرد و القاعده هم در اصل حاصل همين نهادها است. اين منطقه خطر اصلي به شمار ميآيد.
آمريكا چه كاري ميتواند انجام دهد؟
هيچيك از اين مسائل در عرض يك روز و پيش از انتخابات رياستجمهوري آمريكا قابل حل نيست. در خاورميانه يك روند تحول مدني در حال شكلگيري است كه البته تا مدت مديدي متوقف خواهد شد. آمريكا بايد در اين مورد چيزي را بياموزد كه روسيه و بريتانيا و حتي اسرائيل قبلا آن را آموختهاند: نميتوان خاورميانه را كنترل كرد. به همين خاطر ما بايد براي رسيدن به اهدافمان در اين منطقه، از مرحله تاثيرگذاري مستقيم به مرحله تاثيرگذاري غيرمستقيم گذر كنيم. بايد اين را درك كنيم كه فرهنگ خاورميانه فرهنگ ما را نخواهد پذيرفت.
ارزيابي شما از مباحث مطرح شده ميان اوباما و مك كين مبني بر طرح خروج نيروها از عراق و انتقال آنها به افغانستان براي جنگ با القاعده چيست؟
القاعده اگر در جايي تحت فشار قرار بگيرد سر از جاي ديگري در ميآورد. ما تجربه تضعيف القاعده در افغانستان و آمدن آنها به عراق را داريم. و حال شاهد تضعيف آنها در عراق و حضور فزايندهشان در مناطق مرزي افغانستان با پاكستان و در شاخ آفريقا هستيم. اگر موضوع بر سر جنگ با القاعده باشد مشكل اصلي نه افغانستان بلكه پاكستان است. ثبات در افغانستان به آنچه در مناطق پشتوننشين پاكستان ميگذرد بستگي دارد و نه به رويدادهاي مناطق پشتوننشين افغانستان. كليد ايجاد ثبات در افغانستان وادار كردن پاكستان به كنترل مناطق مرزي خود است. اما گذشته ار آن رقابتهاي انتخاباتي در آمريكا فاقد مدخل استراتژيكي است كه دربردارنده يك نسخه منطقهاي باشد. كانديداها بايد به جاي پرداختن به يگانهاي ارتش در مورد استراتژيها بحث كنند. نميتوان مبارزه با افراطيهاي سني و حكومت شيعه ايران و ضرورت يافتن راهحلي براي مناقشه فلسطين و اسرائيل و همينطور مسئله وابستگي آمريكا به نفت خاورميانه را به عنوان موضوعاتي جدا از هم تفكيك كرد.
آيا اصولا انتقال نيروهاي آمريكايي از عراق به افغانستان امكانپذير است؟
نميتوانيم بيشتر از اين نيروهايمان را مشغول كنيم و انتقال آنها هم كار چندان سادهاي نيست. چنانچه ايالات متحده همه نيروهاي ذخيره خود را احضار نكند ديگر يكاني وجود نخواهد داشت. اگر بيش از حد از نظر نظامي متعهد شويم آنگاه با وقوع يك جنگ در نقطهاي ديگر از جهان با موقعيت دشوارتري روبهرو خواهيم شد. اميدوارم اين اتفاق نيافتد اما در صورت جنگ با ايران معلوم نيست كه از كجا بايد نيرو بياوريم. به همين خاطر از هر دو نامزد انتخابات آمريكا تقاضا دارم كه روي موضوع بازتوليد انعطافپذيري نيروهاي مسلح ايالات متحده تمركز كنند. ما نيروهاي زيادي در هوا و دريا داريم اما نيروي زميني ما بسيار خسته است. اما در مورد عراق: احتمالا اين كشور زودتر از افغانستان به ثبات دست پيدا خواهد كرد و در پنجماه گذشته هم به مراتب از عمليات نظامي و تروريستي كاسته شده است. شايد عراقيها تا زمان آغاز دوره جديد رياستجمهوري آمريكا در ژانويه سال آينده از اين هم فراتر رفته باشند. در آمريكا از جهات مختلف بيش از اندازه به مسائل سياسي پرداخته ميشود اما بايد بدانيم كه اگر عراقيها ديگر ما را نخواهند نميتوانيم بيشتر از اين در آن كشور بمانيم.
منبع: ولت آنلاين
پنجشنبه 24 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 101]