واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: تپلي ريزهميزه!
سه چهار سالي است كه جلسات شعرخواني «حلقة مهر» از طرف انجمن شاعران ايران، بعدازظهر هر پنجشنبه در محل خانة شاعران برگزار ميشود و ديگر حضور و رفت و آمد به اين محل براي برخي از اعضاي رسمي، دوستداران و بعضاً هواداران شاعران تبديل به يك برنامة هفتگي روتين شده است. گاهي نيز شاعران شهرستاني با ذوق نيز كه به تهران ميآيند، رفت و آمد و وقت خود را طوري تنظيم ميكنند كه بتوانند سري هم به اين محل و محفل بزنند.
در ميان افرادي كه هر پنجشنبه در اجتماع شاعران جوان و اهل ادب در اين محل حضور پيدا ميكند، چهره اي ميانسال نيز به عنوان مستمع شعر شاعران ديده ميشود كه ديگر تمام اعضاء و دوستداران انجمن او را به خوبي ميشناسند و از او با عنوان آقاي «ابراهيمي» ياد ميكنند. مردي تپل مپل با چهرهاي سرخ و سفيد و چشماني درشت و جستجوگر و شاداب كه نه هرگز يك بيت شعر ميخواند و نه كلام چنداني در نقد و بررسي شعرهاي خوانده شده عرضه ميكند. او ميآيد كه هر بار شاهد نضج، شروع و برگزاري جلسة شعرخواني در حلقة مهر باشد، گاهي مواقع اوايل جلسه نيز چند شعر و نقد و بررسي را خيلي دقيق و كنجكاوانه گوش ميدهد و پس از ساعتي گويا از ادامه حضور خسته ميشود؛ پس به آرامي و بيآنكه كسي چندان متوجه رفتن او شود، جلسه را ترك ميكند.
يك بار از او علت اين همه تمركز و حضورش را در جمع شاعران پرسيدم. با لبخند هميشگياش گفت: «اشكالي دارد كه آدم شاعران را دوست داشته باشد؟!» جوابي نداشتم بدهم. پس صحبت را عوض كردم و خواستم از خودش بگويد؛ اما به سختي توانستم از لابلاي حرفهاي پراكندهاش متوجه شوم كه او يك بازنشسته علاقهمند به شنيدن و ديدن برنامههاي ادبي است كه تنها به استفاده و لذت بردن از آثار ارائه شده در «حلقة مهر» ميانديشد و شايد لذتي كه او از شنيدن شعرها و آثار و نقدها ميبرد، ما و ديگران نبريم؛ چرا كه همة ما پيش از آنكه به فكر لذت بردن از زيباييها و وجوه مثبت يك اثر خوب باشيم، بيشتر به دنبال برخي نقاط ضعف و يا سطوح پايين يك اثريم و شايد به همين سبب است كه آن را نقد و بررسي ميكنيم و مثل آقاي «ابراهيمي» از شنيدن آن شعر لذت و بهرهاي چندان نميبريم.
شايد اين يكي از خاصيتهاي جلسات نقد و بررسي يك اثر است كه به ما اجازه نميدهد از يك كار ارائه شده، ابتدا بهرههاي روحي ـ رواني و لذتهاي لازم را ببريم و سپس به ديگر نقاط مورد غفلت واقع شده و يا ضعيف يك اثر بپردازيم. كاري كه آقاي «ابراهيمي» ميكند و تنها به لذت بردن از يك اثر خوانده شده ميانديشد.
آيا واقعاً قرار است منتقدان هرگز از يك اثر شنيدني يا ديدني لذتي نبرند؟!
پنجشنبه 17 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 202]