تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):ربا خوار از دنيا نرود، تا آن كه شيطان ديوانه اش كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815733827




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ماهي كوچولو در جست وجوي آب


واضح آرشیو وب فارسی:شبکه فن آوری اطلاعات ایران: ماهي كوچولو در جست وجوي آب
هفته پيش گفتيم كه ماهي كوچولوي قصه ما تصميم گرفت براي پيدا كردن آب، از درياهاي دور به اقيانوس برود تا جواب اين سوالش را از دلفين دانا بپرسد. در راه با خطراتي روبه رو شد كه توانست جان خود را نجات دهد. بالا‌خره دلفين دانا را پيدا كرد.

دلفين دانا كه از علا‌قه ماهي كوچولو به دانستن خوشحال شده بود لبخندي زد و گفت : تو هنوز خيلي كوچك هستي و بايد تجربه هاي زيادي را ياد بگيري، اما معلوم است كه ماهي كنجكاو و جست و جو گري هم هستي، به همين خاطر مطمئن هستم كه در آينده ماهي دانايي خواهي شد . سپس پرسيد: آيا در راه كه مي آمدي ماهي هاي ديگر هم از آب چيزي مي دانستند؟ ماهي كوچولو گفت: هر كدام از آنها فقط كمي دراين باره مي دانستند بـعضي از آنها هم فقط اسم آب به گوششان خورده بود . دلفين گفت : ولي از بين همه آنها فقط تو بودي كه براي پيدا كردن آب، اين همه راه را سفر كردي و خودت را به زحمت انداختي . پس بايد به تو ماهي سخت كوش آفرين بگويم . ماهي كوچولو گفت: ولي فقط وقتي خستگي سفر از تنم بيرون خواهد رفت كه به آب دست پيدا كنم و بدانم كه آب در كجاي دريا قرار دارد. شنيده‌ام مي‌گويند دريا پر از آب است، ولي نمي‌دانم اگر اينطور است پس چرا پيدا كردن آن اينقدر مشكل است؟ دلفين گفت: درست شنيده‌اي و درست به همين علت هم هست كه تو آن را نمي‌بيني. ماهي كوچولو از حرف‌هاي دلفين چيزي نفهميد ولي حرفي هم نزد چون مي‌خواست كه دلفين هر چه زودتر مخفيگاه آب را به او نشان بدهد.دلفين گفت: با من بيا پسرم و ماهي كوچولو دنبال او به راه افتاد. دلفين از كف اقيانوس بلند شد و به سمت بالا‌ شنا كرد. ماهي كوچولو گفت: من فكر مي‌كردم آب بايد در كف اقيانوس و زير خاك‌ها يا لا‌به لا‌ي صخره‌ها وجود داشته باشد ولي شما داريد بالا‌تر مي‌رويد. دلفين گفت: تو هميشه داخل آب هستي و هيچ وقت نمي‌تواني آب را ببيني، اما خودت اين را نمي‌داني. ماهي كوچولو احساس كرد از حرف‌هاي دلفين سر در نمي‌آورد. كم كم داشتند به سطح آب نزديك مي‌شدند. ماهي كوچولو هيچ وقت تا اين حد به سطح دريا نزديك نشده بود. چشم ماهي كوچولو به نور شديد آفتاب عادت نداشت و اينجا پرنور‌تر از جاهاي ديگر دريا بود. وقتي كاملا‌ً به سطح دريا نزديك شدند دلفين با باله دم خود ضربه‌اي آرام به ماهي كوچولو زد و او را به بيرون از آب انداخت. ماهي كوچولو چند متر به بيرون از آب پرتاب شد و آسمان و آفتاب را با چشم خود ديد. وقتي دوباره به دريا افتاد. دلفين پرسيد: چه ديدي؟ ماهي كوچولو كه هيجان زده شده بود گفت: انگار آن بيرون يك دنياي ديگر وجود دارد كه با اينجا فرق دارد. دلفين گفت: جايي كه تو ديدي جايي است كه آب در آن وجود ندارد و فرق آن هم با دنياي ما اين است كه آب همه دور و بر ما را گرفته است و ما داخل آب به هر طرف شنا مي‌كنيم. هيچ جايي در در يا نيست كه آب وجود نداشته باشد. به همين خاطر هم تو آن را نمي‌ديدي. ماهي كوچولو يك‌ بار ديگر به بيرون از آب شيرجه زد و وقتي پايين آمد به دلفين گفت: الا‌ن فهميدم كه چرا مي‌گفتند دريا پر از آب است. اگر تو نبودي من هيچ وقت اين موضوع را نمي‌فهميدم دلفين لبخندي زد و گفت: تلا‌ش خودت هم خيلي به توكمك كرد. بعد دلفين و ماهي كوچولو در داخل اقيانوس بزرگ پايين رفتند.
 پنجشنبه 13 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شبکه فن آوری اطلاعات ایران]
[مشاهده در: www.iritn.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 401]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن