واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارش تحليلي فارس سياستهاي انگليس و قدرت گرفتن طالبان
خبرگزاري فارس: حكومت طالبان زماني كه در سال 2001 در عمليات نظامي تحت رهبري آمريكا از قدرت ساقط شد، واشنگتن و متحدانش تصميم گرفتند گروهي از آنها را در گوشهاي به عنوان نيرويي دم دستي و ارزان براي پيشبرد سياستهاي خود حفظ كنند، اما اكنون راهبردهاي هر يك به عاملي عليه ديگري تبديل شده و قدرت گرفتن طالبان را رقم زده است.
به گزارش خبرگزاري فارس، نخستين گزارش جامع پنتاگون (وزارت دفاع آمريكا) در مورد امنيت افغانستان حاكي از آن است كه ابعاد حملات طالبان در ادامه سال 2008 احتمالا گسترش خواهد يافت. چندي پيش نيز ژنرال "شلوسر" فرمانده منطقهاي آمريكا گفت كه حملات شورشيان طالبان در شرق افغانستان در مقايسه با مدت مشابه سال قبل 40 درصد افزايش يافته است.
استقرار نيروهاي تروريستي طالبان و القاعده در افغانستان محوريترين مشكل در اين كشور و همسايگان آن است. با وجود گذشت هفت سال از سقوط طالبان هنوز هم فعاليتهاي خشونتبار طالبان و القاعده امنيت و ثبات افغانستان را تهديد ميكند.
تعداد اين نيروها روز به روز افزايش مييابد و ميزان حملات تروريستي و پيشروي آنها به ويژه در مناطق جنوبي افغانستان هر سال نسبت به سال قبل بيشتر ميشود.
قدرت گرفتن طالبان در مناطق مختلف افغانستان در سالهاي اخير و حتي تصرف برخي مناطق از سوي آنان، مبارزه آمريكا و متحدانش با تروريسم در اين كشور را زير سؤال برده است.
براي حفظ سيطره آمريكا در منطقه و افغانستان حفظ طالبان به عنوان نيرويي سركوبگر، دم دستي و ارزان بسيار مهم بود. بنابراين تصميم گرفته شد كه طالبان حفظ شود. مقامات افغاني حتي بر اين اعتقادند كه آمريكا براي پيشبرد برنامههاي كلان خود تلفات لازم را در نيز نظر گرفته است، ضمن اينكه تلفات آمريكا در افغانستان نسبت به عراق كمتر است.
ژنرال "دين محمد جرات"، مشاور نظامي- دفاعي معاون اول حامد كرزي رئيس جمهور افغانستان در گفتوگويي با خبرگزاري فارس عنوان ميكند: "ضروري بود كه طالبان در همان ابتداي جنگ به شكل اساسي از ميان برداشته شوند، اما در آن وقت آمريكاييها و سازمان ملل متحد و كساني كه در قضيه افغانستان تلاش ميكردند بر اين اعتقاد بودند كه گروهي از طالبان را در گوشهاي نگهدارند و از آنان حمايت كنند تا عليه مجاهداني كه تمرد ميكنند استفاده كنند."
قرار بود طالبان حفظ شوند اما نه به اندازهاي كه قدرتمند شده و به تهديدي براي آمريكا تبديل شوند. عوامل عمدهاي در قدرت گرفتن طالبان نقش داشته و دارند اما در اين ميان يكي از قابل توجهترين عوامل سياستهاي انگليس در برخورد با طالبان بود كه اكنون به برخورد و مشكل جدي ميان واشنگتن و لندن بدل شده است.
اوج اين اختلافات اخراج دو ديپلمات اروپايي از اين كشور به جرم رابطه با طالبان بود. مايكل سمپل انگليسي و ماروين پترسون ايرلندي در واقع افرادي بودند كه براي انگلستان در افغانستان كار ميكردند.
آنان ساليان زيادي در نواحي و مناطق مختلف افغانستان تردد ميكردند و شايد بسيار بيشتر از يك شهروند افغانستان از اين كشور، اطلاعات داشتند. آنان زبانهاي رسمي افغانستان را به خوبي صحبت ميكردند و گفته ميشود كه برقراري ارتباط با مخالفين دولت و جهت دهي آنان يكي از تخصصهايشان بود.
آنها قبل از اخراج در ولايات جنوبي افغانستان به ديدار برخي فرماندهان ارشد طالبان شتافتند و گفته ميشود كه هدف جدا كردن اين افراد از بدنه اين گروه بود. برخي تحليل گران، جدايي منصور دادالله از گروه تحت رهبري ملاعمر را توافق آنان با اين دو ديپلمات ميدانند.
"مايكل سمپل"، نماينده خاص اتحاديه اروپا در افغانستان، يك كارشناس كاركشته افغانستان بود كه به تنهايي تمامي گروههاي مسلح طالبان در "هلمند " را كه عليه آمريكاييها ميجنگيدند، هماهنگ ميكرد.
بر اساس اطلاعاتي كه وجود داشت سمپل حقوق حدود هزار تن از افراد دست اول طالبان در هلمند را ميپرداخت، به طوري كه به هر افسر طالبان 500 دلار و به هر جنگجو 200 دلار پرداخت ميكرد و در همان شبي كه آمريكا به "موسي قلعه" حمله كرد، وي موفق شد تمامي نفرات بلندپايه طالبان را از آنجا خارج كند.
گزارشها حاكي از آن بود كه حتي نيروهاي انگليسي مستقر در موسي قلعه نيز از طرح آمريكا براي حمله به اين محل خبر نداشتند و در زمان حمله نيروهاي آمريكايي ميان دو نيرو درگيريهاي سختي نيز صورت گرفته بود.
انگليسيها در راستاي فردي كردن هرچه بيشتر طالبان گام برداشته بودند. براساس توافقي كه آنها با طالبان بعمل آورده بودند، ولسوالي موسي قلعه را ترك گفتند كه موجبات اعتراض آمريكاييها را فراهم ساخت.
فزايش تحركات ماموران انگليسي دربين صفوف طالبان نيز مزيد بر علت شد تا آنجا كه ديگر آمريكاييها نتوانستند خشم خويش را پنهان نمايند.
يكى از معاملات مهم و پشت پرده دولت انگليس با طالبان طرح ساختن كمپ آموزشى براى شورشيان طالبان در منطقه جنوبي افغانستان بود كه توسط سرويس اطلاعاتي افغانستان در كابل افشا شد. اين طرح در يك حافظه كوچك جيبي و يا همان Memory stick توسط پليس مخفي افغانستان كشف شد.
به گفته يك منبع دولتي افغانستان، ساختن اين كمپ و آموزش شورشيان قسمتي از طرحهاى دولت انگليس بوده است. قرار بر اين بوده تا در اين كمپ 1800 نفر جنگجو و 200 نفر فرمانده رتبه پائين آموزش ببينند.
بر اساس گزارشهاي منتشر شده همچنين در اين حافظه كوچك جيبي نوشته شده بود كه 125 هزار دلار آمريكايى تاكنون براى ساختن اين كمپ به مصرف رسيده و قرار است 200هزار دلار ديگر براى ادامه پروژه آموزش تروريست در سال 2008 ميلادى به مصرف برسد.
مقامات افغان در همين مقطع زماني اعلام كردند كه صلح سازان اروپايي به شورشيان امكانات ارتباطى از قبيل موبايل، لب تاپ و امكانات ارتباطى دادهاند. در حافظه كوچك memory stick آمده است كه براى آموزش طالبان، آنها نيازمند تلفنهاي ماهوارهاي هستند تا بتوانند به آسانى با مقامات بريتانيايي در ارتباط باشند.
"بينظير بوتو" نخستوزير فقيد پاكستان نيز قبل از ترورخود اعلام كرده بود كه در ايجاد طالبان فكر از انگليس بود، برنامهريزي از آمريكا، پول از عربستان و اجرا از پاكستان.
امروزه به مانند گذشته از طالبان استفاده ابزاري ميشود؛ البته اين بار نه براي اهدافي كه طالبان ميخواهند، بلكه براي اهدافي كه كشورهاي حامي آنها ميخواهند. به همين دليل طالبان به عنوان جرياني ضعيف يا قوي حفظ خواهند شد.
نقش پاكستان در حمايت از طالبان طي شش سال گذشته كم از حمايتهاي انگليس و آمريكا نبوده است. پاكستان، يكي از متحدان اصلي آمريكا در منطقه به شمار ميرود.
روابط افغانستان و پاكستان در طول شش هفت سال گذشته همراه با چالشها، كشمكشها و برخوردهاي تند لفظي ميان مقامات دو كشور بوده است. افغانيها معتقدند كه پاكستان قادر به ممانعت و جلوگيري از ورود آنان به خاك افغانستان است، اما به دليل سياستها و منافع خود حاضر به اين كار نيست.
اين اعتقاد نيز وجود دارد كه آمريكا ميتواند با اعمال فشار بر پاكستان مانع تداوم حمايتهاي آن از طالبان شود، اما از اين كار سر باز ميزند.
انتهاي پيام/.
سه شنبه 11 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 99]