واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: در یک نزاع خیابانی، عدهای زخمی و یک جوان بیست و یک ساله در اثر اصابت ضربات قمه به قتل رسیده بود. حدود دو هفتهای پس از ارجاع پرونده به دادگاه، مادر و خواهر مقتول به شعبه مراجعه کردند و پرسیدند آیا لازم است وکیل بگیرند؟
گفتم این حق شماست و دادگاه نمیتواند نفیاً و اثباتاً در این مورد نظری بدهد. چون معلوم نیست، نتیجه رسیدگی دادگاه چه میشود. حال اگر بگوییم وکیل بگیرید، فردا که ممکن است در ادعایتان محق تشخیص داده شوید، مدعی میشوید چرا دادگاه برای شما هزینه تراشید و اگر ادعای طرف دیگر پرونده حق تشخیص داده شود، میگویید چرا دادگاه نگذاشت وکیل بگیرید. در هر صورت بودن وکیل به شما کمک میکند که از حقوق خود و نحوه پیگیری و مطالبه آن آگاه شوید. پس از شنیدن این مطالب شعبه را ترک کردند و حدود یک هفته بعد دوباره آمدند.گفتند نمیخواهیم وکیل بگیریم. آمدیم ببینیم وقت رسیدگی چه روزی است؟ گفتم از دفتر شعبه بپرسید. چند روز بعد دوباره آمدند، ولی با اوقات تلخی و عصبانیت. مادر مقتول گفت پسرم یک سال و نیم پیش کشته شده و قاتلش در این مدت در زندان است، پس کی میخواهید اعدامش کنید. گفتم پس از رسیدگی، صدور حکم، قطعی شدن آن و طی شدن سایر شرایط قانونی. گفت پس چرا برای چهارماه دیگر تعیین وقت کردهاید؟ گفتم برای پروندهها برحسب ترتیبی که به شعبه ارجاع میشوند، وقت رسیدگی تعیین میشود. گفت پسرم کشته شده، آیا این ظلم نیست که شما برای چهارماه دیگر تعیین وقت کردهاید؟ پس چرا مسئولان این همه میگویند به پروندهها باید با سرعت رسیدگی شود؟ گفتم با سرعت ولی با نوبت. همه این پروندههایی که اینجا روی میز میبینید، همهاش پرونده قتل است. با تعجب نگاهی به پروندهها کرد و رفت. چند وقت بعد دوباره آمد و گفت آقای قاضی ما الآن برای
چندمین بار است که به شعبه میآییم و میخواهیم به پرونده ما زودتر رسیدگی کنید. گفتم انشاءالله در وقتش. یکدفعه از کوره در رفت و گفت خدا لعنتتان کند انشاءالله. اگر وکیل گرفته بودیم حتما پرونده ما خیلی زودتر از این رسیدگی شده بود. حالا که وکیل نداریم حق ما را پایمال میکنید و پرونده را گذاشتهاید چهارماه بعد رسیدگی کنید! در شعبه را کوبید و رفت.صدای داد و فریادش همچنان از بیرون شعبه شنیده میشد.چند لحظه بعد مدیر دفترشعبه آمد و گفت این خانم پشت در شعبه نشسته و همینطوری دارد فحاشی میکند با ایشان چه کار کنیم؟ گفتم نگران نباش. فحش ایشان و امثال ایشان برای ما دعاست. پس از مدتی فحاشی وقتی خودش را تخلیه کرد خسته میشود و میرود. در روز رسیدگی دادگاه، زمانی که طرفین پرونده به داخل شعبه فراخوانده شدند. در همان ابتدای ورود که شکات و متهمان در حال مستقرشدن در جایگاه خود بودند، وقتی این خانم از جلوی متهم زندانی رد میشد ، بشدت به او پرخاش کرد. از آنجا که پرونده چند شاکی و متهم داشت و شهود نیز احضار شده بودند،جلسه رسیدگی تا ساعت 16 به طول انجامید. پس از پایان جلسه و احقاقحق، این خانم آمد و گفت: آقای قاضی من امروز 30 تا تسبیح صلوات فرستادهام، ثواب همه این صلواتها را به شما هدیه میکنم. دکتر محمدباقر قربانزاده - رئیس دادگاه کیفری یک استان تهران ضمیمه تپش جام جم
جمعه 12 خرداد 1396 ساعت 03:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7]