واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: کارگران، طیف وسیعی از جمعیت کشورمان ایران را تشکیل میدهند؛ قشری عظیم و تاثیرگذار به لحاظ اقتصادی که زیربنای تولید و کار را در کشور میسازند.
رسانه ملی همواره در طول سه دهه گذشته علاوه بر برنامههای تخصصی و مختلفی که برای قشر کارگر روانه آنتن کرده، همواره در مجموعههای نمایشیاش هم نگاهی به کارگران داشته و مسائل، مشکلات و دغدغههای آنها به بهانهای برای طرح و پیشبرد آثار نمایشی تبدیل شده است؛ تاثیری که البته میتوانسته پررنگتر باشد و کارگران را به شکلی ویژهتر دستمایه ساخت مجموعهها قرار دهد.
امروز (11 اردیبهشت) در تقویم بسیاری از کشورهای جهان به عنوان روز کارگر لقب گرفته است. جامجم به این بهانه سراغ این قشر زحمتکش و شریف رفته و میزان تاثیرگذاریشان را در مجموعههای تلویزیونی مورد بررسی قرار داده است. ترسیم فضایی واقعی در «زیر تیغ» گرچه تمام مجموعههای تلویزیونی ساخته و پخش شده طی این سالهای طولانی را نمیشود تنها بر اساس شغل شخصیتهای اصلیشان دستهبندی کرد، اما باز میتوان از عامل شغل و پیشه به عنوان یکی از محورهای اصلی و عناصر کمککننده به پیشبرد داستان نام برد. بر این اساس ،کارگران از جمله اقشاری هستند که در مجموعههای تلویزیونی زیادی میتوان تاثیر و حضورشان را دید. بهعنوان مثال میتوان به چند مورد هم اشاره کرد. یکی از درخشانترین این نمونهها سریال «زیر تیغ» است؛ اثری درخشان به کارگردانی محمدرضا هنرمند و با بازی پرویز پرستویی و آتیلا پسیانی در نقش دو کارگر اصلی داستان که بخشی از قصه آن در فضای کارخانه میگذرد و حتی نقطه عطف داستان ـ قتل اتفاقی جعفر به دست محمود ـ هم در همان کارخانه اتفاق میافتد. ترسیم فضای زندگی واقعی کارگران و مشکلات صنفی و نیازهای معیشتیشان در کنار ورود دوربین به خانه و زندگی این افراد و روابطشان با اعضای خانواده، از دقیقترین تصاویر شکل گرفته از کارگران در تلویزیون بود. «برای آخرین بار» به کارگردانی اکبر منصورفلاح هم مجموعهای مناسبتی بود که در ماه رمضان 1384 روی آنتن رفت و تمرکز اصلی داستانش بر مشکلات یک کارگر استوار شده بود. امیر جعفری، جمال اجلالی، یوسف تیموری و آرام جعفری، بازیگران این مجموعه تلویزیونی بودند. تنوع گسترده مشاغل کارگری علی خودسیانی، فیلمنامهنویس گستردگی و تنوع حوزه مشاغل مرتبط با کارگری و نیز وجود برخی موانع هماهنگی و فیلمبرداری را از جمله اصلیترین مشکلات در به تصویر کشیدن سیمای کارگران در سریالهای تلویزیونی دانست و به جامجم گفت: در وهله اول باید بدانیم طیف مشاغل مرتبط با کارگری بسیار گسترده است و از کارهای ساختمانی گرفته تا خدماتی و بسیاری شغلهای دیگر را شامل میشود. به هر حال هر شخصیتی شغلی دارد و این مشاغل هم همیشه در تلویزیون حضور داشتهاند، اما به دلیل تنوع شاید بخوبی دیده نشدهاند. اصولا به طور انحصاری به تصویر کشیدن یک شغل کار آسانی نیست. نویسنده مجموعههایی چون «مرز خوشبختی» و «تولدی دیگر» معتقد است: از دیگر مشکلات برای به تصویر کشیدن هر شغل، پیداکردن لوکیشن و فضای کار این افراد است و لذا مجموعهها عموما به روایت وضعیت خانه و خانواده کارگران محدود میمانند. مثلا در نظر بگیرید داستانی در فضای یک کارخانه خودروسازی بگذرد. کارخانهدارها عموما تمایلی به همکاری با تهیهکنندگان نشان نمیدهند؛ مگر اینکه خودشان حامی مالی مجموعه باشند یا به نامشان در طول مجموعه اشاره بشود. تهیهکنندهها هم عموما رغبتی به این نوع همکاری نشان نمیدهند و به همین دلیل است که ما چنین فضایی را کمتر در مجموعهها میبینیم. پتانسیل بالا برای درام «تا ثریا» نام مجموعهای بود که در پاییز 90 از شبکه یک روی آنتن رفت و از جهاتی سریالی متفاوت به شمار میآید. این مجموعه، داستان زنی میانسال با نام ثریا را روایت میکند که همسرش فوت کرده و برای گذران زندگیاش در آشپزخانه بیمارستان کار میکند. نگاهی به مشکلات کارگران زن و جنس متفاوت معضلاتی که دارند، از جمله عوامل تمایزبخش تا ثریا به شمار میآید. سعید فرهادی،نویسنده این اثر معتقد است: این نگاه که تا ثریا را مجموعهای از زندگی کارگران میدانید، برای خودم هم جالب است و تا به حال از این زاویه ماجرا را ندیده بودم. من معمولا هیچوقت سراغ شغل خاصی نمیروم که انتخابش کنم و بعد بر اساسش قصه بنویسم، بلکه ابتدا قصه را شکل میدهم و طبق شخصیتهایی که مینویسم، شغلها را برای آنها انتخاب میکنم. فرهادی ادامه داد: با این حال، الان میبینم که اتفاقا زندگی کارگران هم به لحاظ داشتن دغدغههای مختلف دارای پتانسیل بالایی برای شکلگیری درام است. کارگران در اولین مرحله با دغدغههای مالی و کمبودهای اقتصادی روبهرو هستند و در ادامه هرچه جلوتر برویم و در عمق زندگیشان کندوکاو کنیم، با مسائل عاطفی و خانوادگی و اخلاقی هم مواجه میشویم. امتداد این مشکلات خود فضاهای داستانی مختلفی را میسازد. نویسنده مجموعههای «تا ثریا» و «پریا» معتقد است: من هم موافقم که کارگران مانند سایر اقشار جامعه آنقدری که باید به بهانههایی برای روایت داستانها تبدیل نشدهاند، اما اشکالی هم نمیشود گرفت. خودم کارگر بودم! دو سال پیش، شهرام شاهحسینی مجموعهای تلویزیونی را کارگردانی کرد که موضوع و محوری اقتصادی داشت و به مشکلات کارگر و کارخانهدار در کنار هم میپرداخت. «همهچیز آنجاست» نام این مجموعه تلویزیونی بود که سال 93روی آنتن رفت. کارگردان این مجموعه در چگونگی رسیدن به این تصویر دقیق از زندگی کارگران تصریح کرد: شغل کارگری در سطح جامعه واضح و مشهود است و لازم نیست برای درک آن خیلی به دنبال تحقیق و بررسی برویم. خودم همیشه دوست داشتم مجموعهای با محوریت این قشر را بسازم و اتفاقا در دوران جوانیام مدتی را هم به کارگری گذراندم. شاهحسینی توضیح داد: من گرچه از این راه پول درمیآوردم و کسب درآمد برایم ملاک بود، اما در کنارش چگونه زندگی کردن را هم آموختم. مشکل این است که نویسندگان ما عموما آنقدر به دنبال هیجانهای کاذب رفتهاند که دیگر موضوعاتی چون زندگی کارگران فراموششان شده است. این نوعی باج دادن به مخاطبان است و روح جامعه را از مجموعهها میگیرد. به عنوان مثال به مجموعه «زیر تیغ» اشاره میکنم که چه موضوع درخشانی داشت و اتفاقا دستمایه اصلیاش هم ماجرای کارگری بود. حیف است چنین موضوعاتی را فراموش کنیم و امیدوارم خودم بتوانم دوباره مجموعهای با موضوع زندگی کارگران بسازم و روانه آنتن کنم. حاضران همیشه در پسزمینه گرچه حضور و نقش کارگران در بیشتر مجموعههای تلویزیونی قابل رویت است، با این حال در عمده این سریالها کارگران، قشری در حاشیه و پسزمینه بوده و ماجراهای اصلی به روایت زندگی کارخانهدار و کارفرمایشان میگذرد. خط داستانیای که در آن کارخانهدار اصلی بیکار شده و حالا کارگران به دنبال گرفتن پول و احقاق حقوقشان هستند. «میوه ممنوعه»، «پول کثیف»، «تب سرد» و «همه چیز آنجاست» از جمله این مجموعهها هستند که در آنها دوربین بهرغم ورود به فضای کارخانه و کارگاه، عموما بر داستانی کلی تاکید دارد و جنس واقعی مشکلات کارگران، معضلات و خواستههایشان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. زهرا غفاری
دوشنبه 11 اردیبهشت 1396 ساعت 00:33
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 231]