واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: یک هفته با مطبوعات دفاع مقدس؛ سند اقتدار و استقامت یک ملت تهران- ایرنا- هشت سال جنگ تحمیلی یادآور خلق حماسه های جاودان فرزندان این مرزوبوم است؛ آنان که روایتگر حدیث شجاعت و پایداری شدند، مقوله ای که سبب شد تا مطبوعات در هفته گذشته در محورهایی چون «دفاع مقدس؛ یادآور شجاعت و ایثار» و «روایتی از حماسه سازان عرصه دفاع» به بازروایی تاریخ دفاع مقدس بپردازند.
تجاوز و یورش همه جانبه رژیم بعث عراق به مرزهای مختلف ایران سبب شد تا رزمندگان دلاور با تمام وجود و اراده ای پولادین در برابر متجاوزان و حامیانش صف آرایی و ماشین جنگی صدام را متوقف کنند و درسی فراموش ناشدنی را به دشمنان این مرز و بوم بیاموزند. روزنامه های مختلف در هفته گذشته با انتشار گزارش ها و مطالبی حماسه های این دوران را بررسی کردند.**دفاع مقدس؛ یادآور شجاعت و ایثارحماسه هایی که رزمندگان اسلام در هشت سال جنگ تحمیلی آفریدند از درخشان ترین صفحه های تاریخ این مرزوبوم محسوب می شود؛ هنگامی که ایرانیان با همدلی و اتحاد به مصاف دشمن متجاوز رفتند و رژیم بعث و حامیانش را وادار به قبول شکست کردند. روزنامه های این هفته در گزارش هایی به این امر پرداخته اند. روزنامه «ایران» در گزارشی عنوان «شرحی بر عملیات غرورآفرین آزادسازی ارتفاعات بازی دراز»، نوشت: ارتفاعات صعب العبور بازی دراز با قلههای متعدد و شیبهای تند و درههای عمیق از اهمیت ویژهای در منطقه مرزی استان کرمانشاه برخوردار است. این ارتفاعات همچون دیوار قلعهای فتح ناشدنی مثلث قصرشیرین -گیلانغرب- سرپل ذهاب را محافظت میکند و به طرف ایرانی امکان تسلط بر منطقه را میدهد. نیروهای عراقی در روزهای آغازین جنگ موفق به تصرف این ارتفاعات فوقالعاده مهم شد و با ایجاد جاده، یگانهای رزمی خود را در آنجا مستقر کرده و برشهرهای قصرشیرین وسرپل ذهاب اشراف یافت. برای بازپس گرفتن این ارتفاعات مهم از نیروهای عراقی پس از سه ماه کار شناسایی از سوی قرارگاه مقدم غرب سپاه پاسداران و ارتش طراحی و بهعنوان نخستین عملیات نیمهگسترده به اجرا درآمد. روزنامه «ایران» در گزارشی عنوان «حلقه حافظان انقلاب چگونه شکل گرفت؟» را منتشر کرد و نوشت: سپاه پاسداران سازمانی نظامی است که در نخستین روزهای پس از انقلاب اسلامی به فرمان امام خمینی(ره) روند شکلگیری آن آغاز و در دوم اردیبهشت سال 1358 طی فرمانی به شورای انقلاب اسلامی رسماً تأسیس شد. این نهاد از ابتدا بازویی مسلح برای پاسداری از نظام جمهوری اسلامی محسوب شده و درقانون اساسی نیزمأموریت نگهبانی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن به این نهاد سپرده شده است. روزنامه «جمهوری اسلامی» در گزارشی به انتشار عنوان «دزفول نماد پایداری و مقاومت» پرداخت و نوشت: دزفول نامی است که مقاومت وپایداری درآن به تصویرکشیده شده است، دزفول کلمهای که همت و ایستادگی درآن نقش بسته است. نام دزفول خاطراتی را در خود نهفته دارد که این خاطرات ردای برافراشتگی و علم و شجاعت ودلیری رابردوش میکشد. بانام دزفول میتوان دریایی ازشفافیت واژههای ایستادگی را رقم زد. دزفول تصویری ازمقاومت و ایستادگی مردم ایران را در خود جای داده است. نام دزفول تنها یک نام معمولی نیست بلکه نامی است که دفاعی جانانه، پشتیبانی بیدریغ، فتوتی جاودانه، مردانگی یگانه و تفسیری عاشقانه را به دنبال دارد.دزفول در هشت فصل عشق و ایثار همپای رزمندگان دویده است، همراه شهیدان بوده است و هم دوش جانبازان بابی پایی وبی دستی رزمیده است. گرچه بسیاری از رزمندگان 8 سال دفاع مقدس در رودخانه دز شناگری وغواصی آموزش دیدهاند اما دزفول را تنها با رودخانهاش نمیشناسند بلکه رودخانهاش هم نمادی از صمیمت و دوستی، محبت و رفاقت و مقاومت و پایداری را در خود جاری دارد.**روایتی از حماسه سازان عرصه دفاع مقدسبازنمایی رفتار، گفتار و شجاعت حماسه سازان عرصه دفاع و ثبت جانفشانی های آنها به ماندگاری ارزش های این دوران می انجامد. اهمیت این موضوع سبب شد تا روزنامه ها در هفته گذشته در گزارش هایی به این مهم بپردازند. روزنامه «ایران» در گزارشی با انتشار عنوان «فاتح گردنهها»، نوشت: نسل نوجوان و جوان نسلی آرمانگراست. در این دوره خیلی از آنها برای گذر از فراز و نشیب زندگی بهدنبال شناخت چهرهها و الگویی برای خود هستند. از اینرو آشنا کردن این دو نسل با زندگی چهرههای درخشان عصر حاضر که هر یک روزگاری در پر بار کردن فرهنگ و تمدن این مرز و بوم نقش بسزایی داشتهاند امری مهم تلقی میشود. 30 سال پیش هرچند که جنگ عراق علیه ایران زیانهای جانی و مالی بسیاری برای کشور ما داشت اما باعث شد ما به روح بزرگ افرادی مثل«خلبان شهید علیاکبر قربان شیرودی» پی ببریم وگرنه شاید هیچ وقت چنین عزیزانی را که همه هستی خود را در طبق اخلاص تقدیم کردهاند، نمیشناختیم. هشتم اردیبهشت ماه سالروز شهادت شهید شیرودی بهانهای شد تا اینبار گذری داشته باشیم به زندگی مردی از تبار عشق که سلوک الیالله را در خاکهای جبهه و زیر آتش گلولههای دشمن پیمود.روزنامه «جوان» در گزارشی با عنوان «فرماندهای که ارتش را با روحانیت و مردم پیوند داد»، نوشت: سپهبد محمدولی قرنی، نخستین رئیس ستاد مشترک ارتش در تاریخ سوم اردیبهشت ماه سال 1358 به دست «گروه فرقان» ترور شد تا نخستین فرمانده قربانی ترور لقب بگیرد. اختلاف قرنی با حکومت پهلوی از زمان کودتای ننگین 28 مرداد 1332 علنی شد و این اختلاف و دشمنی تا پیروزی انقلاب اسلامی به طول انجامید. صراحت در رفتار و گفتار، شجاعت در ابراز عقیده و ارتباط نزدیک با روحانیون بزرگ و صاحبنام شخصیتی ویژه از قرنی ساخته است. روزنامه «ایران» در گزارشی عنوان «معاشقه با استخوان های معطّر» را منتشر کرد و نوشت: راوی این روایت غریب و به غایت زیبا قربانعلی صلواتیان فرمانده تخریب قرارگاه نجف اشرف در دوران جنگ با عراق است. حکایت شهادت برادر، جاماندن پیکر پاکش در منطقه عملیاتی، انتظار 12ساله پدر و مادر برای در آغوش گرفتن دوباره فرزند، امید و آرزو برای بودن و بازگشت فرزند، رنج مدام و داغی که هرگز کهنه نمیشود. گاهی که با بچه های جنگ صحبت می کنم می بینم چقدر شرمسار همه آن دردها و مصیبت هایی هستند که به پدر و مادرشان دادند، جوری که گاهی حتی نمی توانند چشم در چشم آنها بیندازند. نه اینکه از انتخابشان و دفاع مردانهشان از دین و میهن پشیمان باشند، اما در عین حال آرزو می کردند کاش والدینشان را کمتر دچار زحمت و دردسر می کردند. آسان نیست فرزندی را که با یک دنیا امید و آرزو بزرگ کرده ای روانه میدانی کنی که تصور بازگشت از آن دور از انتظار است. به روان بلند همه مادران و پدران شهدا و جانبازان، اسرا و رزمندگان جنگ سلام و درود می فرستیم و از خداوند می طلبیم مزد همه آلام دنیوی آنها را ،حتی در آخرت و همنشینی با سالار شهیدان قرار دهد.روزنامه «جوان» در گزارشی با درج عنوان «پهلوانان نمیمیرند»، نوشت: شهید مجید جهانبین یکی از شهدای گروه دستمالسرخهاست که خاطرات پراکندهای در ذهن همرزمانش برجای گذاشته است. زمانی که در خصوص شهدای این گروه تحقیق میکردم، جسته و گریخته میشنیدم که لوتیمرام بوده و اهل شوخی و شلوغ بازی و. ... خلاصه هرکسی صفتی از او بیان میکرد. خیلی دوست داشتم از داش مجید دستمالسرخها بیشتر بدانم. خیلی هم این در و آن در زدم، اما همه همرزمانش تنها یک جمله را تکرار میکردند «پدر و مادر و همه کس و کارش فوت شدهاند.» به نظرم رسید اگر خود شهید زنده بود، با فصاحت کلامی که داشت میگفت «الکی الکی فراموش شدیم.» تصور فراموشی یک شهید آزاردهنده است. روزنامه «جوان» در گزارشی دیگر با انتشار عنوان «دشمن برای خم کردن قامت بابا 14 گلوله شلیک کرد»، نوشت: از شهید ماشاءالله استادمرتضی همین قدر شنیده بودم که در یک نمایش تئاتر در مهاباد نقش شیخ حسن جوری را بازی کرده است. این را یکی از همرزمانش میگفت. حتی درست اسم شهید را به یاد نمیآورد، اما میگفت سن و سالش بیشتر از باقی رزمندهها بود و او را استاد صدا میزدند. خیلی دوست داشتم از استاد بیشتر بدانم. از این و آن رزمنده سؤالاتی در خصوصش پرسیدم و هیچ کدام اطلاعات دقیقی از او نداشتند. گذشت تا اینکه عکاس یکی از خبرگزاریها به طور اتفاقی گفت شهید ماشاءالله استادمرتضی را میشناسد! به نظرم رسید خود شهید سفره آشنایی بیشتر را پهن کرده است. روزنامه «اطلاعات» در گزارشی عنوان «نمایش غرور رزمندگان در کربلای10» را منتشر کرد و نوشت: سیام فروردین ماه سالروز آغاز عملیات کربلای 10 است که در سال1366 با هدف جابهجایی میدان جنگ از جبهه جنوب به شمال کشور طراحی شد. در این عملیات فرمانده توپخانه نیروی زمینی سپاه پاسداران به شهادت رسید. در این عملیات که در غرب کشور به اجرا درآمد، مناطق بسیاری به دست رزمندگان ایرانی آزاد شد. حضور نسبتا گسترده کردهای معارض عراقی در این مناطق سبب شد تا در مرحله نخست گشایش جبهه تازه در غرب کشور، تلاشها عمدتا به اتصال عقبه مناطق آزاد شده به ایران و بازشدن عقبه نیروهای معارض معطوف شود. روزنامه «جوان» در گزارشی با عنوان «فریاد یا حسین را از پاراچنار تا زینبیه سر داد»، نوشت: پاراچنار منطقهای شیعه نشین در پاکستان است که از مدتها پیش در محاصره طالبان و وهابیها قرار دارد. مردمان این منطقه سالهاست که وحشیگری سلفیهای تروریست را لمس میکنند اما به رغم اوضاع موجود محل زندگیشان، این مردمان مقاوم عزمشان را جزم کردهاند و در میدان جهاد سوریه و عراق نیز شرکت میکنند. در واقع تعداد قابل توجهی از رزمندگان زینبیون از همین منطقه پاراچنار هستند. دلیرمردانی گمنام که حتی رسانههای جمعی هم کمتر (اصلاً) به آنها نمیپردازند. بنابراین در سرویس پایداری روزنامه جوان سعی کردیم تا به هر ترتیبی شده به معرفی تعدادی از شهدای مظلوم زینبیون بپردازیم. روزنامه «اطلاعات در گزارشی با عنوان «بصیر جبههها بر قلههای «ماووت» اوج گرفت»، نوشت: دوم اردیبهشت ماه، سالروز شهادت سردار شهید حسین بصیر، قائممقام لشکر کربلا استان مازندران است. حسین بصیر در شب شام غریبان سالار شهیدان سال 1322 در فریدونکنار به دنیا آمد. وی در دوران کودکی و نوجوانی با جمع کردن کودکان و نوجوانان، مجالس عزاداری برگزار میکرد و بعدها پرتو گیرای ولایت او را محور سوگواران کرد و در همان کودکی از مرثیه سرایان خاندان عصمت و طهارت(ع) شد.روزنامه «جوان» در گزارشی با عنوان «برادرم در اتاقی شهید شد که در آن آرزوی شهادت میکرد»، نوشت: شهید رضا آجودانی وقتی به شهادت رسید، 15 سال بیشتر نداشت. اما پدرش دیده بود رضا در اتاق بالای منزلشان نوار نوحه میگذارد و زیاد گریه میکند. گریهها که ادامه مییابد، از پسرش میپرسد: «گریههای نوجوانی مثل تو برای چه میتواند باشد؟» رضا هم در جواب میگوید: «از شوق شهادت». شهید رضا آجودانی متولد 1346 بود و سال 61 به شهادت رسید. او سالهای اندکی در این کره خاکی زندگی کرد، اما گوهری را در زندگی یافته بود که هرگز او را به دو روز دنیای فانی شیفته نکرد.*گروه اطلاع رسانی خبرنگار: مهسا شریفی**انتشار دهنده: شهربانو جمعه پژوهشم**2059**9131
07/02/1396
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]