واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: رسانه ملي به درآمد صادرات فرهنگی بیندیشد
عليعسگري، رئيس رسانه ملي اخيراً در اظهاراتي به کمبود بودجه صداوسيما اشاره کرده و گفته است نامهاي به مقام معظم رهبري براي تأمين بودجه صداوسيما نوشته است.
نویسنده : حسن فرامرزي
يک: عليعسگري، رئيس رسانه ملي اخيراً در اظهاراتي به کمبود بودجه صداوسيما اشاره کرده و گفته است نامهاي به مقام معظم رهبري براي تأمين بودجه صداوسيما نوشته است. او در همين اظهارات گفته اگر بودجه نرسد تلويزيون از دست ميرود.
دو: درباره ديدگاه اين مدير به چند نکته ميتوان اشاره کرد: نکته اول اين که اگر خواسته يا ناخواسته درباره چالشهاي رسانه ملي بخواهيم نشاني غلط بدهيم، در واقع نه تنها اين گره گشوده نخواهد شد بلکه گرهي افزونتر بر گره پيشين خواهد افتاد. پرسشي که ميتوان مطرح کرد اين است که آيا اساساً مهمترين چالش رسانه ملي بودجه است؟ آيا چون امسال يا سالهاي پيشين صداوسيما مشکل بودجه داشته، وضعيت رسانه ملي به اينجا رسيده است؟ و اگر مثلاً موضوع بودجه تلويزيون حل و فصل شود به يکباره ضريب نفوذ و دايره مخاطبان اين رسانه سير صعودي به خود ميگيرد و مقبوليت رسانه ملي بالا ميرود؟
سه: مسلماً يکي از مهمترين ارکان برنامهسازي، تأمين بودجه و دستمزد عوامل است. هيچ تهيهکننده و کارگرداني حاضر نميشود به صورت رايگان برنامهاي بسازد، اما اين به آن معنا نيست که پول مساوي با ضريب نفوذ است. همچنان که در سينما هم اين قاعده صدق ميکند، فيلمهايي که هيچ مشکلي بابت تأمين سرمايهگذار و پول نداشتهاند، اما نتيجه کار دلچسب نبوده است، اين قاعده درباره تلويزيون هم صدق ميکند که در اين سالها نتوانسته به قاعدهاي در برنامهسازي برسد که جمع ميان اين ابزار مدرن تبليغي و اصول و ارزشهايي است که رسانه ملي ميخواهد مروج آنها باشد، مثلاً قاعده برنامهسازي صداوسيما در مناسبتهاي شاد و اعياد مذهبي و ملي چيست؟ به جرئت ميتوان گفت که هنوز به يک قاعده روشن و جامع در اين باره نرسيدهايم. رسانه ملي چطور ميتواند در حوزه سياست حرکت کند که متهم به حمايت و جانبداري از يک جريان يا ذائقه سياسي و جناحي نشود؟ رسانه ملي در اين چهار دهه در حوزه سرگرمي به عنوان يکي از مهمترين سرفصلهاي برنامهسازي به چه فرمولي رسيده است که بتوان آن را يک فرمول بومي و ملي ناميد؟ اگر الگوسازي يکي از مهمترين کارکردهاي يک رسانه است صداوسيما در اين سالها چقدر توانسته است در اين راستا حرکت کند؟
اين پرسشها و پرسشهايي از اين دست را ميتوان همچنان ادامه داد. پرسشهايي که احتمالاً ما را به دليل ضعف و افت رسانه ملي در جذب مخاطبان خواهد رساند، اما اينکه ما مسئله را اينگونه ببينيم که گويا علتالعلل ناکامي رسانه ملي در جذب مخاطبان چيزي جز کمبود بودجه نيست، اين نوع نگاه ما را به جايي نخواهد رساند.
چهار: اما در بحث بودجه و اعتبارات نيز چند نکته قابل اشاره است و آن اينکه امروز بخش بازرگاني، جذب آگهي و پول در هر رسانهاي تابعي از محتواي جذاب آن رسانه است. تلويزيوني خوب پول درميآورد که برنامههايش با اقبال مخاطبان مواجه شود و به ميزاني که مخاطب بالا ميرود، بنگاههاي اقتصادي تمايل بيشتري براي همکاري با رسانه و ارائه تبليغات و آگهيهايشان دارند. البته مديران رسانه ملي ميتوانند اين استدلال را مطرح کنند که در سالهاي اخير و با توجه به تحريمهاي پيش آمده و مشکلات اقتصادي در کشور عملاً شرکتها - چه دولتي و چه خصوصي - تمايلي به هزينههاي تبليغاتي نشان نميدهند که در جاي خود درست است، اما از آنسو اين واقعيت را هم بپذيريم که بسياري از مديران ذهن درآمدزا جز بودجهاي که در اختيارشان قرار ميگيرد ندارند و عملاً نميتوانند براي مجموعه خود درآمدزايي داشته باشند، به ويژه درآمدهاي صادراتي. به اين معنا که مثلاً مدير رسانه ملي به بنگاه خود به عنوان بنگاهي که ميتواند محصولات خود را در منطقه يا ميان کشورهاي مسلمان بفروشد نگاه کند، همچنان که در سالهاي اخير کشورهايي مثل ترکيه يا حتي کشوري مثل کره جنوبي اين راه را رفتهاند و به درآمدهاي قابل توجه صادراتي از طريق سريالسازي رسيدهاند، اما ما متأسفانه چشممان بيشتر به درآمدهاي داخلي بوده است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۳۹۵ - ۲۱:۵۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]