واضح آرشیو وب فارسی:مهر: اصغر یوسفینژاد در گفتگو با مهر:
دوربین روی دست و حرکت زیاد اقتضای قصه «اِو» بود/ نگران مخاطب بودم
شناسهٔ خبر: 3892076 - سهشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۱
هنر > سینمای ایران
.jwplayer{ display: inline-block; } کارگردان فیلم سینمایی «خانه (او)» که این روزها در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر محل بحث شده است درباره روند ساخت این اثر توضیح داد. خبرگزاری مهر- گروه هنر-زهرا منصوری: در سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر ۲ فیلم به نمایندگی از گروه «هنر و تجربه» توانسته اند در بخش سودای سیمرغ وارد رقابت با سایر آثار سینمایی شوند که یکی از آنها «خانه (اِو)» به کارگردانی علی اصغر یوسفی نژاد است. یکی از نکاتی که محل بحث شده عوامل سازنده این اثر سینمایی و زبان آن است؛ چرا که سازندگان فیلم افراد سراشناس در حوزه سینما نبوده اند و نکته بعدی اینکه «خانه (او)» در آذربایجان شرقی و با زبان آذری ساخته شده است. این از معدود دفعاتی است که فیلمی استانی در جشنواره فیلم فجر حضور مییابد و در رقابت با فیلمها با چهرههای سینمایی قرار میگیرد. این فیلم پس از نمایش در روز اول برنامههای برج میلاد به عنوان کاخ رسانههای جشنواره فیلم فجر محل نقد و تبادل نظر اهالی رسانه و منتقدان قرار گرفت و عدهای از آنها فیلم را جزو آثار شاخص جشنواره دانستند. در گفتگویی با علی اصغر یوسفینژاد کارگردان «خانه» درباره مباحث مختلفی که نسبت به فیلم مطرح بود صحبت کردیم: متن کامل این گفتگو به شرح زیر است: *فکر می کردید با توجه به اینکه فیلم به زبان آذری است و زیرنویس فارسی دارد با مخاطب جشنواره ارتباط برقرار کند؟ - حتما میدانید که من اهل آذربایجان هستم و خوشحالم فیلم اولم را با اصالت شهری که در آن به دنیا آمده ام ساخته ام. به نظرم اگر فیلمی ساختار خوب و منسجم داشته باشد به هر زبانی که ساخته شود و زیرنویس داشته باشد مخاطب خود را پیدا خواهد کرد در نتیجه این نکته را به عنوان ضعف فیلمم قلمداد نمی کنم و امیدوارم تماشاگر فیلمم از دیدن آن و شنیدن لهجه آذری با رضایت از سالن سینما خارج شود. *در فیلم این دوربین بود که خود را تابع حرکات بازیگران میکرد. به نظرتان این یک محدودیت برای دوربین نیست و آیا این همه قابهای بسته از جایی به بعد دیگر خستهکننده نمیشد و یا از نشانههای ضعف در کارگردانی نیست؟ -از این نوع حرکات در سینما زیاد است. در فیلمهای ایرانی و خارجی میبینیم که دوربین اساساً حرکات خود را با حرکات بازیگران تنظیم میکند. من جزو فیلمسازان بازیگرمحور هستم و بازیگر برایم از اهمیت زیادی برخوردار است و به طور کلی ایده حرکت دوربین را از بازیگر میگیرم و این امر هم به این دلیل است که برای بازیگران یا شخصیتهای فیلم اهمیت قایل هستم و میخواهم به آنها وفادار باشم. * موج استفاده از دوربین روی دست سالهاست سینمای ایران را فراگرفته و به خصوص جوان ترها و یا فیلم اولی ها سمت آن میروند و خیلی وقتها ضرورتی هم برای استفاده از این تکنیک وجود ندارد. لزوم استفاده از دوربین روی دست در فیلمتان چه بود؟ -قصه ما فضای ملتهبی داشت و من میخواستم مدام با بازیگران همراه شوم؛ بازیگرانی که در زد و خوردهای درونی و بیرونی خود گرفتار شده اند. بنابراین برای اینکه حرکات زیادی را برای بازیگران و فیلم طراحی کنم، نمیتوانستم به وسایل حرکتی وفادار باشم. البته این حرکتها به واقعنمایی فیلم کمک میکرد. علاوه بر اینکه من در میزانسن و بازیگری حتی طراحی صحنه و لباس سعی میکردم واقعنمایی را حفظ کنم و فکر میکنم دوربین روی دست این قضیه را تشدید میکرد. حالا ممکن است یک مقدار ریتم درونی تند با ریتم بیرونی کند با یکدیگر آغشته شده باشد ولی یک جاهایی مجبور بودیم به خاطر قصه و اطلاعاتی که باید به تماشاگر بدهیم، مکث کنیم. خوشحالم که این مکثها باعث نشده که فیلم از ریتم بیفتد. حالا ممکن است یک مقدار ریتم درونی تند با ریتم بیرونی کند با یکدیگر آغشته شده باشد ولی یک جاهایی مجبور بودیم به خاطر قصه و اطلاعاتی که باید به تماشاگر بدهیم، مکث کنیم*یکی دیگر از مواردی که به وفور در فیلم دیده و حس می شد استفاده زیاد و بیش از اندازه از نماهای بسته بود که به نظرم کار خطرناکی می آمد. با توجه به حساسیتی که در توضیحات تان نسبت به فیلم وجود دارد قطعا این تصمیم آگاهانه بوده است چرا که این انتخاب خطر کسالت بار بودن فیلم را بالا می برد. -نوع نگاه به بازیگری و بازیگران، اندازه نمایی که من برای فیلم انتخاب کرده بودم و فضای بسته چیزهایی است که من این موارد را تجربی می دانم. به طور کلی خودم هم اهل تجربه هستم و حتی هنگامی که در تلویزیون فعالیت می کردم، سعی می کردم در سریال های بلند ۱۳ قسمتی یک وجهی را تجربه کنم که حالا به غیر از تجربه، هنر هم به آن اطلاق می شود که باعث خوشحالی من است. باید بگویم که من برای تماشاگر فیلم را ساخته ام. *نکته مهم در میان بازیگران شما این بود که حضور دوربین را احساس نمی کردند. -ما برای اینکه دوربین عضو مزاحم فیلم نباشد و توجه بازیگران و تماشاگران را به خود جلب نکند، تمرین بسیاری کردیم. البته این را هم باید بپذیریم امروزه به دلیل وجود دوربین ها در گوشی های موبایل، دوربین با ما خودمانی شده است و این به جریان بازیگری کمک زیادی می کند. یعنی دوربین یک عنصر بیگانه نیست که وقتی آن را در کوچه و خیابان می بینیم، شگفت زده و جذب آن شویم، چون دوربین در جیب همه ما وجود دارد.
*در این دو روز که از جشنواره گذشت منتقدان در باره انتخاب نماهای بسته و یا حرکت دوربین روی دست نقدی به شما منتقل نکردند؟ -من امیدوارم که مخاطب از تماشای این فیلم خسته نشود. من یک دوربین داشتم و می خواستم نوع دکوپاژ، اندازه نمای متفاوتی را برای سینمای اجتماعی انتخاب و تجربه کنم چون این جزو مسایل تجربی فیلم بود. این اثر با شخصیت ها سروکار داشت و نمای نزدیک باعث می شد خیلی چیزها از کادر بیرون باشد؛ چیزهایی که نمی خواستم دیده شود و در عین حال صدا، اهمیت پیدا می کرد که این همان چیزی بود که من به دنبالش بودم و فکر نمی کنم باعث خستگی مخاطب شود. هنوز هم هیچ تماشاگری به من نگفته که نماهای نزدیک باعث خستگی او شده است. در مورد زیاد بودن حرکت ها، چند نفری این را به من گفته اند که یک مقدار تماشاگر را گیج می کند اما تا حالا به من نگفته اند که در اثر نماهای نزدیک، کسی نمی تواند با فیلم ارتباط برقرار کند. * نقد من این است که فیلم در بخش های آخر ریتم تندی می گیرد و گویا کارگردان و یا نویسنده می خواهد به یکباره مخاطب را به نتیجه برساند. -من در سکانس های پایانی ریتم تندی را برای فیلم در نظر گرفتم زیرا باید به آن واقعیتی که در این موقعیت ها ایجاد می شود، وفادار باشم. سکانس پایانی ما گره گشایی قصه بود و به صورت آرام پیش می رفت اما یک سکانس قبل از سکانس پایانی اکشن اتفاق افتاده بود و به همین دلیل می توانم بگویم فیلم ترکیبی است، البته شاید لازم باشد مخاطب یک بار دیگر فیلم را ببیند. به هر حال شخصیت های من در آن سکانس التهاب زیادی داشتند و نمی توانستند خونسرد و آرام قصه را به پیش ببرند. دختر قصه ما خیلی عجله داشت که بفهمد چه چیزی اتفاق افتاده و شوهر او حامل چه پیامی است و در عین حال می داند که یک عده ای در بیرون ایستاده اند تا تکلیف مشخص شود و صبرشان به پایان رسیده است. ذات قصه ما این است و شاید این بحث زیرنویس باعث می شود که مخاطب یک بار دیگر فیلم را ببیند. *این روزها به دلیل زیادی که یکی از آنها هزینه های بالای تولید است سازندگان آثار سینمایی به سراغ فیلمنامه هایی می روند که در یک محل فیلمبرداری شود و یا به اصطلاح تعدد لوکیشن نداشته باشد. فیلم شما هم اگر چه قصه اش ایجاب می کرد اما آیا دلیل تان این نبود که به عنوان اولین فیلم تان هزینه های کمتری را متحمل شوید؟ -من نگران این قضیه بودم که مخاطب را از دست بدهم چون من به دنبال قصه ای بودم که اگر داخل یک خانه اتفاق می افتد، تماشاگر نبیند که چرا دوربین بیرون نرفته است. اگر تماشاگر این احساس را داشته باشد که در یک لوکیشن محبوس شده من دست به انتخاب اشتباهی زده ام. دوست داشتم قصه ای را تجربه کنم که با کاراکترها و حرکت های زیاد در یک خانه اتفاق می hفتد و در عین حال تماشاگر از نظر قصه و درام حس نکند که به طور تحمیلی در این خانه مانده است. ذات قصه من این را ایجاد می کرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]