واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: تلنگر درباره صندوقی که اعتماد اعضایش را ذخیره نکرد
مرتضی نظری
در سال هایی که سپری شد، تقریبا محبوبیت، قداست یا به تعبیری "مقبولیت" خیلی چیزها در افکار عمومی با خدشه و آسیب روبه رو شد. دامنه رفتارهای غیرقابل تصور و دور از انتظار از خیلی افراد و شخصیت ها و نهادها در حوزه عمومی و در میان باورمندان و معتقدان آنها منتشر شد و بر اعتماد دوستداران یا همراهانشان لرزه انداخت. مثلا از اخباری درباره یک قاری قرآن گرفته تا فساد در بنیاد شهید. اما در این میان انتشار اخبار فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان آسیبی به مراتب بزرگتر به اعتماد مخاطبان ۸۰۰ هزار نفری آن وارد کرد. ۸۰۰ هزار نفر که با ۱۳ میلیون خانواده ایرانی به طور مستقیم در ارتباط اند!
به عنوان معلمی کوچک، آثار شکننده ناشی از سرایتِ روانی این فساد را در خانواده شریف فرهنگیان می بینم و احساس کسی را دارم که سی و پنج سال با آبرو و شرافت در یک محل زندگی کرده ولی اعتیاد و مزاحمت های پسر خلافکار خانواده، اعتبار سی و پنج ساله این خانواده باشرافت را به شدت لکه دار کرده.
فساد صندوق ذخیره فرهنگیان چه آن بخش بزرگ که در دولت قبل رخ داده و چه بخش جدیدش که البته سراسر تاسف آور است، برند تعلیم و تربیت و همین اعتماد و محبوبیت را با گسل سختی مواجه کرده است.
گاهی فکر می کنم اگر وزیر بودم در انتصاب هایم قبل از آن که همگرایی مدیران را بسنجم و در رزومه آن ها سوابق دست پاکی و در عین حال میزان شجاعت تحولگرایی بدون حیف و میل منابع را بررسی کنم.
کار سختی هست... می دانم اما هنوز هم دیر نشده!
آموزش و پرورش هنوز از محبوبیت نزدیک به ۸۰ درصدی در جامعه برخوردار است. و در این خانواده بزرگ و میلیونی سرمایه های انسانی بسیار ارزشمندی برای کمک به رشد و توسعه آموزش و پرورش وجود دارد.
باور کنیم توسعه، آموختنی و مسیری طی شدنی است. لشکریان توسعه بچه های مدارس و فرماندهان و ژنرال های آن هم معلمان هستند.
همه کمک کنیم تا برند آسیب دیده این سازمان میلیون نفری احیا و اعتبار بزرگ آن که اعتماد معلمان بوده، بازسازی و ترمیم شود. ترمیم برند آموزش و پرورش به افزایش امید و انگیزه معلمان می انجامد و نتایجش مستقیم عاید تربیت فرزندان ما می شود.
این بازسازیِ اعتمادِ خدشه دارشده لوازمی می خواهد:
- لازم است روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، تحرک و تعامل گسترده تری از خود نشان دهد و از ساختمان زمخت سیمانی خیابان قرنی بیرون آمده و واقعیات را پیمایش کرده و برای تغییر نگاه حوزه عمومی نسبت به آموزش و پرورش به عنوان موضوعی ملی، چشم انداز، نقشه راه و برنامه عملیاتی گام به گام تعریف کند.
- لازم است صداوسیما از تیزی نقدهایش بکاهد و گاهی هم در مسیر اعتلای جایگاه تعلیم و تربیت، عضوی همدل تر برای روابط عمومی آموزش و پرورش باشد.
- لازم است از ظرفیت تشکل های فراگیر فرهنگیان در این اعتمادسازیِ دوباره کمک بیشتری گرفته شود.
- لازم است مراکز حراست و بازرسی دست بندبازان را از پروژه های اقتصادی آموزش و پرورش کوتاه کنند.
- لازم است فرآیندهایی مالی و سرمایه ای را با شفافیت بیشتری به ژنرال های توسعه ایران _معلمان_ گزارش کنیم.
- لازم است نخبگان سیاسی با هر گرایشی آموزش و پرورش را به مثابه نهادی توسعه ای ببینند و از نفوذ خود برای ارتقای آن استفاده کنند.
- همه مراقب باشیم که شیشه اعتماد معلمان صبور تَرک بر ندارد.
- سهم آموزش و پرورش در توسعه انسانی کشور و البته سهم معلمان از زندگی بیش از این هاست.
- هنوز امیدوارم.
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۳ - ۲۹ دی ۱۳۹۵ - 18 January 2017
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]