تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1817420992
دلنوشتۀ مژده شمسایی برای بهرام بیضایی/ زادروز تو برای خیلیها ستایش خرد است و اندیشه
واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: دلنوشتۀ مژده شمسایی برای بهرام بیضایی/ زادروز تو برای خیلیها ستایش خرد است و اندیشه
قرار است این یادداشت به مناسبت تولدت در روزنامهاى چاپ شود كه هرگز نمىخوانى. سالهاست به سفارش پزشك روزنامه نمىخوانى و اخبار گوش نمىدهى. از آن زمان كه ناتوانى از تغییر اخبار ناگوار روحت را بیمار كرده بود. پس ناچارم یادداشت را خودم برایت بخوانم همچنانكه اخبار دیگر را گهگاه و جستهوگریخته برایت نقل مىكنم.
آفتابنیوز : «زادروز تو برای خیلیها ستایش خرد است و اندیشه. تقدیر كوشایى و ممارست است. جشن پژوهش و جستجو است. تحسین بالندگى و شكوفایى است. زادروزت یادآور داستان آقاى حكمتىِ رگبار است و افسانه تارا. یادآور سفر دو پسربچه است براى یافتن پدر و مادرى نداشته و حقیقت و مرد دانا. یادآور مسافرانى است كه قرار است آینهاى را بیاورند براى عروسی و سرگذشت آیت در غریبه و مه. یادآور خاطرات هنرپیشه نقش دوم است و سهرابكشى...»
به گزارش شرق، بهرام بیضایی سالهاست سكوت كرده و بهندرت تن به گفتوگو داده است؛ در این سالها او فقط در آثارش با مخاطبانش سخن گفته. اغراق نیست اگر بگوییم بیضایی در این چند سال دوری از وطن كه هنوز به یك دهه نرسیده است، تقریبا بهاندازه تمام سالیانی كه در ایران زیست، نمایش روی صحنه برده است. بهار ٩١ كه كتاب «هزار افسان كجاست؟» در غیاب بیضایی درآمد، او از فرسنگها دورتر از وطن پیامی فرستاد برای جمعی كه در رونمایی این اثر پژوهشی گرد هم آمده بودند.
دو سالی میگذشت از زمانی كه بهرام بیضایی از ایران رفته بود و در همین سال بنا داشت «جانا و بلادور» را روی صحنه ببرد كه نمایشی بر اساس سایهبازی بود و بعد از «گزارش آرش» و «گزارش ارداویراف» و چندی پیش هم «طربنامه». بیضایی بهگواه كارنامه پربارش همواره به سنتهای نمایشی ایران نظر داشته و این سالها نیز در تمام این نمایشنامهها، بهطرز متمركز و مؤكد به فُرمهای نمایش سنتی پرداخته است.
طرفه آنكه بهرام بیضایی غالب این آثار را سالیان پیش در وطن خود نوشته بود؛ اما بهگفته خودش چون امكان اجرا فراهم نبود، آنها را از خاطر برده بود؛ اما بهانه نوشتن از این هنرمند بزرگ، پنجم دی، زادروز اوست كه بناست جمعی از هنرمندان از جمله ناصر تقوایی در تئاتر شهر با روخوانی نمایشنامه «شب هزارویكم» آن را به جشن بنشینند تا اگر امكان رویصحنهرفتن آثار او در تئاتر شهر فراهم نیست، دستكم گفتن از او ممكن شود، آنهم در زمانهای كه بهقول فرهاد مهندسپور «مطبعهی بیانصاف كیهان» به هنرمندی در این قدوقامت میتازد و بزرگشمردن هنرمندی چنین را توهم میخواند! در روزگاری كه حتی مسئولان فرهنگی مانند علی جنتی، وزیر سابق ارشاد، تردید دارند به اینكه بیضایی در این سنوسال بتواند كاری انجام دهد! به هر تقدیر بهرام بیضایی بیش از هفت سال است كه دور از وطن بیوقفه كار كرده و شاهدِ این مدعا هم نمایشهایی است كه به بركت فضای مجازی و تكنولوژیِ روز، همگان حتی ما، امكان دیدن دستكم تكهها و دقایقی از آن را داریم.
بهرام بیضایى چنان كه آیدین آغداشلو نوشت «آبروى نسل ما و نسلهاى بعدى» است و آثارش بهنوشته مهندسپور «فخر مملکت و ایرانیان»؛ اما اجرای نمایش جایی دور از مرزها تنها خبری نیست كه از بیضایی در دست است. بهتازگی ترجمه منوچهر انور از «فتحنامه كلات» به زبان انگلیسی درآمده و كتابِ تازهای نیز از او در راه است؛ «سفر شب» فیلمنامهای كه برای نخستینبار منتشر میشود و بیضایی آن را سالها قبل نوشته و داستان آن درباره سفری است در یك شب.
بازگشت بیضایی به ایران هر روز كه میگذرد بیشتر به خواب میماند؛ اما خوابی از آندست كه او درباره طربنامه روایت كرد: «بیستوسه سال پس از نگارش طربنامه، با پیداشدن بختِ نمایش آزادانه آن بیشوکم همهی تکههای حذفشده را برگردانده و از نو به هم پیوند دادهام و امروز اجرای آن به نظرم خواب میرسد. من این خواب را تقدیم میکنم به همه مطربان گُمنام و توهینشدهی قرنها - که جهانیان را جز شادی نخواستند و خود جز اندوه نبردند!» آنطور که مژده شمسایی برای تولدِ بیضایی نوشت زادروزِ او بهانهای است برای شادی.
تولدت مبارك بهرامْ پسر
در ادامۀ مطلب روزنامه «شرق» برای زادروز بهرام بیضایی، یادداشتی از «مژده شمسایى» به چاپ رسیده است:
داستان بهدنیاآمدنت را بارها مادرت برایم تعریف كرده بود. شاید به بهانه من این خاطره خوش را با خودش مرور و انگار در زمان سفر مىكرد. برق چشمانش و شور و شعف كلامش نشان از رضایت و غرورِ داشتن فرزندى چون تو بود. مىگفت و مىگفت تا مىرسید به آنجا كه عموهایت از آران كاشان آمده بودند. اینجا كه مىرسید شادى در دلش غنج مىزد، مىخندید و صدایش مىلرزید وقتى مىگفت یكى از عموها با دیدن تو در گهواره درجا گفته بوده: «بهرامْ پسر كه زادۀ شیر استى» و دیگرى ادامه داده: «پیداست ز عارضش جهانگیر استى» و ناگهان سكوت مىكرد، بغض راه گلویش را مىبست، با پشت خمیده دو دسته صندلىاش را مىگرفت و جلو مىآمد و خَمتر مىشد تا دستمال سفیدش كه به دقت چهارلا شده بود را از روى میز بردارد و چشمانش را پاك كند.
قرار است این یادداشت به مناسبت تولدت در روزنامهاى چاپ شود كه هرگز نمىخوانى. سالهاست به سفارش پزشك روزنامه نمىخوانى و اخبار گوش نمىدهى. از آن زمان كه ناتوانى از تغییر اخبار ناگوار روحت را بیمار كرده بود. پس ناچارم یادداشت را خودم برایت بخوانم همچنانكه اخبار دیگر را گهگاه و جستهوگریخته برایت نقل مىكنم. یكى از ده خبر بدى را كه با همهى تلخى خیال مىكنم بهتر است بدانى. اغلب اخبار بد را تند مىگویم و مىگذرم و سعى مىكنم لابلاى حرفها و خبرهاى دیگر زهرش گرفته شود تا كمتر اذیت شوى. گرچه كوشش بیهودهاى است و بعد خودم را سرزنش مىكنم كه دیگر نمىگویم و این تكرار مىشود و تكرار مىشود چون انگار اخبار بد تمامى ندارد. ولى زادروز تو جزو اخبار خوش است. براى خیلىها كه تو را از نزدیك مىشناسند و آنها كه بهواسطهى كارهایت به تو نزدیك شده و دوستدارت شدهاند. آنها كه پیامها و تلفنهاى پرمهرِ تبریكشان از چند روز پیشتر تا چند روز پستر از پنج دى مىرسد. آنها كه وقتى زودتر زنگ مىزنند مىگویند مىدانیم ترافیكِ تلفن این روزها سنگین است براى همین زودتر زنگ زدیم. مثل تبریكهاى سال نو از راههاى دور كه اغلب پیش از تحویل سال گفته مىشود. و تو كه هرچه مىگذرد سختتر و كمتر از میز كارت جدا مىشوى و با مشغله كار زمان را گم مىكنى با اولین تلفن یا پیام مىپرسی «مگر دى شده است؟ چرا یادشان مانده؟»
جانِ من چطور یادشان برود، كه زادروز تو براى خیلىها چون من ستایش خرد است و اندیشه. تقدیر كوشایى و ممارست است. جشن پژوهش و جستجو است. تحسین بالندگى و شكوفایى است. زادروزت یادآور داستان آقاى حكمتىِ رگبار است و افسانه تارا. یادآور سفر دو پسربچه است براى یافتن پدر و مادرى نداشته و حقیقت و مرد دانا. یادآور هشتمین سفر سندباد است و پهلواناكبر. یادآور طومار شیخ شرزین است و كارنامه بندار بیدخش. یادآور لیلا دختر ادریس است و افرا. یادآور مسافرانى است كه قرار است آینهاى را بیاورند براى عروسی و سرگذشت آیت در غریبه و مه. یادآور عیار تنهاست و دنیاى مطبوعاتى آقاى اسرارى. یادآور خاطرات هنرپیشه نقش دوم است و سهرابكشى. یادآور باشو است و وقتى همه خوابیم. یادآور مصائب استاد نوید ماكان است و همسرش مهندس رخشید فرزین. یادآور آینههاى روبرو است و اشغال. یادآور آرش است و مجلس قربانى سنمار. یادآور دیوان بلخ است و كلاغ. یادآور پرده خانه است و مرگ یزدگرد. یادآور شب هزارویكم است و سگكشى. یادآور فتحنامه كلات است و ندبه. مگر مىشود اینها را فراموش كرد؟ مگر مىشود ادبیات نمایشى و سینما و تئاتر ایران را بدون این آثار تصور كرد؟ مگر مىشود پژوهش نمایش در ایران را از یاد برد یا هزار افسان كجاست را؟
این یادداشت قرار بود شخصى باشد؛ از طرف من به تو اما مىخواهم چند تن را در این شادباشِ به تو شریك كنم. دختر جوان شیرازى كه هر سال پنج دیماه با پدرش به حافظیه شیراز مىرود با كتابى از تو و دیوان حافظ و با پدرش تولدت را اینچنین جشن مىگیرند. گروه جوانانى كه در خراسان گرد هم مىآیند و نمایشنامهاى از تو را مىخوانند و تحلیل مىكنند و پنج دى بر كیك تولد برایت شمع روشن مىكنند. جوانى كه هر سال از كهگیلویه پیام تبریك مىفرستد و آن دیگرى از اهواز كه دوستدار تئاتر است. آنكه از تبریز پیام مىفرستد و مىگوید بارهاوبارها آثار تو را خواندن، زندگىاش را زیرورو كرده، و آنها كه در كوه و در دیگر جاها نوشتههاى تو را مىخوانند. شاگردانى كه بخت شركت در كلاسهایت را داشتهاند و اكنون در گوشهوكنار جهان خودشان را مدیون آموزههاى تو مىدانند. و آنها كه بهواسطه آثارت در دلْ خود را شاگرد و وامدار تو مىدانند. آنها كه همكارى با تو را نقطه طلایى كارنامه هنرىشان مىدانند و آنها كه آرزو داشتند با تو كار كنند و نشد كه بشود. و همچنین البته شریك مىكنم نیلوفر و نگار و نیاسان فرزندانت را. نازنینم خوشا به حال تو كه در زمانه تلخىها و زشتىها، كینهها و نفرتها، خشمها و انتقامگرفتنها، زادروزت بهانهاى است براى شادى. خوشا به حال تو كه در دل بیشمارى از مردمان سرزمینت به نیكى جاى دارى و سربلندى كه همواره ارزشهاى انسانى را پاس داشتهاى و جز بزرگى و سرفرازى سرزمینت و مردمانش نخواستى و عمر در این راه گذاشتهاى. حالا مىتوانم خیال كنم كه مادرت در آن چنددقیقه سكوت به چه فكر مىكرد... تولدت مبارك بهرامْ پسر!
۰۵ دی ۱۳۹۵ - ۱۳:۳۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]
صفحات پیشنهادی
«چهار صندوق» بهرام بیضایی روی صحنه می رود
چهار صندوق بهرام بیضایی روی صحنه می رود شناسهٔ خبر 3842735 - سهشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۵ - ۱۴ ۴۷ هنر > تئاتر jwplayer display inline-block; اجرای عمومی نمایش چهار صندوق نوشته بهرام بیضایی و به کارگردانی آناهیتا زینی وند در سالن رکن الدین خسروی تماشاخانه سه نقطه آغاز می شوددفاع تمام قد پرویز پرستویی از بهرام بیضایی
دفاع تمام قد پرویز پرستویی از بهرام بیضایی پرویز پرستویی بازیگر سینما در واکنش به متن منتشر شده در روزنامه کیهان که نکاتی را به بهرام بیضایی نسبت داده بود متنی منتشر کرد به گزارش خبرآنلاین روزنامه کیهان در شماره روز سهشنبه شانزدهم آذرماه از برگزاری جشنوارهای با عنوان بهرام بیضعکس/ واکنش تند بازیگر زن سینما به مطلب روزنامه کیهان درباره بهرام بیضایی
عکس واکنش تند بازیگر زن سینما به مطلب روزنامه کیهان درباره بهرام بیضایی تینا پاکروان بازیگر کارگردان و تهیهکننده سینما به نوشته روزنامه کیهان درباره بهرام بیضایی واکنش نشان داد آفتابنیوز پاکروان در این باره در اینستاگرام نوشت حمله امروز كيهان به يك استاد و اسطوره صداى خدفاع تمام قد پرویز پرستویی از بهرام بیضایی: آقای شریعتمداری بس کنید
دفاع تمام قد پرویز پرستویی از بهرام بیضایی آقای شریعتمداری بس کنید پرویز پرستویی بازیگر سینما در واکنش به متن منتشر شده در روزنامه کیهان که نکاتی را به بهرام بیضایی نسبت داده بود متنی منتشر کرد آفتابنیوز روزنامه کیهان در شماره روز سهشنبه شانزدهم آذرماه از برگزاری جشنوارهادفاع تمام قد پرویز پرستویی از بهرام بیضایی: آقای شریعتمداری بس کنید/ او بهتر از شما اسلام را می شناسد
دفاع تمام قد پرویز پرستویی از بهرام بیضایی آقای شریعتمداری بس کنید او بهتر از شما اسلام را می شناسد ستاد بیضایی هر مرام مسلکی دارد بدانید از شما بهتر اسلام رامی شناسد ازخدای بزرگ خواهانم که سایه استاد بیضایی را از سر فرهنگ و هنر ایران زمین کم نکند پرویز پرستویی بازیگر سجشن تولد بهرام بیضایی در چارسو
هنرآنلاین در ادامه سلسله برنامههای شنبههای فیلم تئاتر کارنامه بندار بیدخش به نویسندگی و کارگردانی بهرام بیضایی در پردیس سینمایی چارسو اکران می شود به نقل از روابط عمومی پردیس سینمایی چارسو این نمایش در سال 1376 در تالار چهارسوی مجموعه تئاتر شهر با نقش آفرینی پركتاب تازهاي از بهرام بيضايي در راه است
روزنامه اعتماد - ندا آل طیب در روزهاي اخير دوستداران بهرام بيضايي به دليل هجمهاي كه روزنامه كيهان در مورد اين هنرمند داشته است غمگين و خشمگين هستند اما در كنار اين خبر غمانگيز خبري خوشحالكننده هم در راه است چاپ كتاب تازهاي از بيضايي شش سال از سفر بهرام بيضايي به خاکیهان: اینکه بهرام بیضایی هنرمند بزرگی است توهم است
کیهان اینکه بهرام بیضایی هنرمند بزرگی است توهم است کیهان در مطلبی با عنوان چرا دستپاچه شدهاید نوشت - اینکه بهرام بیضایی به اصطلاح هنرمند بزرگی است توهم است- بیضایی آنچنان هنرمند بزرگی حتی در میان اهل هنر محسوب نمی شود چنانچه دکتر کاووسی فیلمهای او را اساسا سینما نمیداجایگاه بهرام بیضایی با این سمپاشیها از بین نمیرود/کیهان؛ همان کیهانِ 25 سال پیش است
پس از پرویز پرستویی اینبار اصغر همت در انتقاد از کیهان مطرح کرد جایگاه بهرام بیضایی با این سمپاشیها از بین نمیرود کیهان همان کیهانِ 25 سال پیش است اصغر همت هنرمند تئاتر سینما و تلویزیون نیز به یادداشت روزنامه کیهان درباره بهرام بیضایی واکنش نشان داد گفت بهرام بیضایی جبیانیه انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر در ستاش بهرام بیضایی
بیانیه انجمن منتقدان نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر در ستاش بهرام بیضایی انجمن منتقدان نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر بیانیهای را در ثنای استاد بهرام بیضایی منتشر کرد به گزارش ایلنا متن بیانیه انجمن منتقدان نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر به شرح زیر است خورشید را چه ب-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها