واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: دروغ بزرگ
آدولف هيتلر در کتاب «نبرد من» علت شکست آلمان در جنگ جهاني اول را يهوديهاي داراي نفوذ در مطبوعات و استفاده آنها از روش «دروغ بزرگ» ميدانست...
نویسنده : مهدی خرامان
آدولف هيتلر در کتاب «نبرد من» علت شکست آلمان در جنگ جهاني اول را يهوديهاي داراي نفوذ در مطبوعات و استفاده آنها از روش «دروغ بزرگ» ميدانست، روشي که مستلزم آن است دروغ چنان عظيم باشد که هيچکس باور نکند، «کسي آنقدر گستاخ باشد که چنين بيشرمانه حقيقت را تحريف کند» و به همين دليل «در دروغ بزرگ همواره نيروي قابل باور بودن موجود است.»
شايد به همين دليل روزنامه شرق دست به دامان چنين روشهايي شده است و در دو يادداشت با تيترهاي «بيشتر فرهنگ کمتر ارشاد» و «فرهنگ يا ارشاد، مسئله اين است» مانند پيشبيني درست خود در انتخابات امريکا! اينبار نويسنده محترم پيشبيني ميکند با حذف واژه «ارشاد» از وزارت فرهنگ و ارشاد جمهوري اسلامي ايران ناکارآمدي اين وزارتخانه برطرف ميشود و به همين دليل در يادداشت نخست خود اينگونه مينويسد: «در سايه پسوند «ارشاد اسلامي»، قرار است اين وزارتخانه اهالي فرهنگ و هنر را ارشاد کند يا اينکه اهالي فرهنگ و هنر، جامعه را هدايت کنند؟ به گمانم حق با تئوريسينهايي است که معتقدند تعاريف از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، بر مبناي دهه ٦٠ است و با تغيير زمانه و نظرداشت مؤلفههاي امروز، بايد کرانههاي عميقتري را هدفگذاري کرد. اگر در بدو انقلاب، براي اطمينانبخشي به جامعه، تغيير نام وزارت فرهنگ و هنر ضروري بود، اکنون در دهه چهارم و خدمات شايان توجه هنرمندان به آرمانهاي انقلاب، وقت آن است که زاويه نگاه به امورات آنها، حرفهاي شود و وزارت فرهنگ داراي اختيارات و مسئوليتهاي متوازن باشد.» و در يادداشت دوم با عنوان «فرهنگ يا ارشاد، مسئله اين است» از تصميم تاريخي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي درباره انتخاب ميان واژههاي «ارشاد» و «فرهنگ» پرده برميدارد و مينويسد: «نکته اينجاست که در آستانه ورود به پنجمين دهه جمهوري اسلامي، اين وزارتخانه بايد تصميمي تاريخي بگيرد و بنا به مسئوليت واضحش در امور هنر و فرهنگ، تعيين کند سمت هنرمندان ميايستد يا بنا به مصلحتهاي تمامنشدني اداري ميان هنرمندان و دلواپسان سياسي، تلوتلو خواهد خورد. در اين ميان دور از انصاف است به اين نکته اشاره نشود که گاه وزارت فرهنگ رويکردهاي بهروزي هم داشته مانند سالهايي از دولت اصلاحات که بهروشني سمت هنرمندان ايستاده بود.»
دروغي بزرگ که حربهاي براي فريب مخاطب و پنهان کردن حقيقتي تلخ از ناتواني دولت يازدهم در اداره امور فرهنگي کشور استفاده شده است، اما بايد پرسيد اگر مسئله با چنين نگاه سادهانگارانهاي به پاسخ خود ميرسد، پس چه نيازي به تغيير سياسي و... وزير فرهنگ و ارشاد بود و چگونه با تغيير يک واژه مشکلات مديريتي وزارتخانه از قبيل باجدهي سازمان سينمايي به خانه سينما يا همان حلقه فرانسوي، سكوت رئيس سازمان سينمايي و معاون ارزشيابي و نظارت در برابر «در رفتن»هاي سينمايي، حضور منتقد بيبيسي در ساختمان وزارتخانه، ابلاغ حکم حکومتي، اولويت دادن به جشنوارههاي محفلي و مخالفت با مسائل ارزشي، اهميت ندادن به معيشت اهالي هنر، سرمايهگذاري و تمجيد از كارگردان، نويسنده و خوانندههاي فتنهگر و ضدانقلابي، واگذاري تئاتر به نورچشميهاي دولت با افكار ضداسلامي، برگزاري كنسرت در شهرهاي مذهبي، نشر مسائل اروتيك و سياهنمايي در حوزه كتاب و در آخر حمايت وزارت فرهنگ و ارشاد از سينماي جشنوارهاي كه رانت حلقه نفوذ براي به قدرت رسيدن مسئولان سازمان سينمايي عنوان ميشود و هزاران مورد ديگر برطرف ميشود.
اما خوب است روزنامههاي زنجيرهاي علت حقيقي اين نامگذاري را بدانند تا ديگر چنين نسخههايي براي فرهنگ کشور ارائه ندهند. واژه «ارشاد» به معناي هدايت، راهنمايي و رهنموني کردن (رهبريکردن) است و به همين دليل اهداف اساسي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي «رواج فرهنگ و هنر اسلامي»، «آگاهي جهانيان نسبت به مباني و مظاهر و اهداف انقلاب اسلامي»، «گسترش مناسبات فرهنگي با ملل و اقوام مختلف به خصوص مسلمانان و مستضعفان جهان» و «فراهم آمدن زمينههاي وحدت ميان مسلمين» است، اهدافي که در کلام امام خلاصه شده است که ميفرمايند: «اينکه ميگوييم بايد انقلاب ما به همه جا صادر بشود اين معني غلط را از او برداشت نکنند که ما ميخواهيم کشورگشايي کنيم، ما همه کشورهاي مسلمين را از خودمان ميدانيم... ما ميخواهيم اين چيزي که در ايران واقع شد و اين بيداري که در ايران واقع شد و خودشان از ابرقدرتها فاصله گرفتند... و دست آنها را از مخازن خودشان کوتاه کردند اين در همه ملتها و در همه دولتها بشود، آرزوي ما اين است. معني صدور انقلاب ما اين است که همه ملتها بيدار شوند و همه دولتها بيدار شوند و خودشان را از اين گرفتاري که دارند و اين تحت سلطه بودني که هستند و از اينکه همه مخازن آنها دارد به باد ميرود و خودشان به نحو فقر زندگي ميکنند نجات بدهند...» و تنها راه «بيداري» رهنموني فرهنگي در کشورهاي مسلمان است که از همان کلمه «ارشاد» سرچشمه ميگيرد.
اما در آخر بايد به اين نکته اشاره کرد که وزارت فرهنگ و ارشاد کدام يک وظايف، اهداف و سياستهاي خود را انجام داده است که حال نگران واژه «ارشاد» آن شدهايد و دروغي بزرگ همراستاي شبکههاي معاند نظام و انقلاب درباره اين کلمه طراحي کردهايد، وزارتي که نهتنها رهنموني براي فرهنگهاي ديگر کشورهاي اسلامي نبوده، بلکه ملجأيي شده براي فيلمهاي جشنوارهاي با چاشني سياهنمايي و نااميدي از مردم کشور و از سوي ديگر محل اکران فيلمهاي «فرنگ و شاد» که حقيقتاً در اين دولت نام «وزارت فرنگ و شاد» سزاوارتر و پرمعناتر از وزارت فرهنگ و ارشاد جمهوري اسلامي ايران خواهد بود.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۳۹۵ - ۲۱:۴۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]