واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: پریدن از ارتفاع، چپ کردن ماشین، از دیوار صاف بالا رفتن و ... اینها فقط نمونههایی از کارهایی است که یک بدلکار انجام میدهد. بدلکاری یکی از مشاغل سخت سینماست که با ورود زندهیاد پیمان ابدی به ایران به شکل جدیتری مورد توجه قرار گرفت. درباره صنوف مختلف سینما معمولا بحثهای زیادی شده است، اما بدلکاران سینما از آن دستهای هستند که با وجود مخاطرات شغلشان کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند.
به همین بهانه سراغ سه نفر از بدلکاران حرفهای سینما رفتیم و پای صحبتهای آنها نشستیم. تاسفبار وقتی است که این بدلکاران میگویند بیمه نیستند و حتی خانه سینما برای آنها کارت عضویت هم صادر نکرده است. از آن بدتر اینکه خانواده این بدلکاران خیال میکنند آنها فقط بازیگران فیلمهای اکشن هستند و اگر بدانند در راه بدلکاری چه خطرهایی سر راه آنهاست، قطعا مخالفت میکنند. آرش یزدانی با سابقه بدلکاری و اکشن از سال 1382 و دارای تجربه بازی در سریال مختارنامه و مدیر گروه بدلکاران گردباد است. سینا مافی تجربه بیشترین بدلکاری در سینمای ایران را دارد. تورج اجلی هم از بدلکاران حرفهای و با سابقه است. این سه درباره تلخ و شیرین بدلکاری به سوالات ما پاسخ دادند.
آقای یزدانی از شما شروع میکنم. درباره پروژههای اخیرتان صحبت کنید. یزدانی: سریال «پیکسل» بهکارگردانی محمود معظمی را کار کردیم. مشاور کارگردان این سریال آقای محمدحسین لطیفی هستند. همین طور در فیلم سینمایی «نیمکت» به کارگردانی خانم فلورا سام کار کردیم. یک کار ایرانی- هالیوودی هم گرفتیم به نام «پروتکل» که اولین کار ما در سطح جهانی است. این کار دیماه کلید میخورد. کلا نمیترسید سر صحنه دچار حادثه شوید؟ چون یک لحظه است. یزدانی: وقتی وارد این کار میشوید باید ترس را کنار بگذارید. بدلکاری محاسبه دارد. بعضیها یکسری کارهای خطرناک را در بیرون میبینند و خیال میکنند اسمش بدلکاری است. در حالی که خیلی از آن کارها بیکلهگی است. در بدلکاری محاسبات وجود دارد. پس با توجه به این زخم روی صورتتان میتوانیم نتیجه بگیریم محاسبه شما اشتباه بوده؟ یزدانی: بله (میخندد). اوضاع بدلکاری در کشور ما چطور است؟ یزدانی: بدلکاری در ایران روند رو به رشدی دارد، اما قابل قیاس با جهان نیست. با این حال سطح بدلکاری در سینمای ایران از سطح منطقه بالاتر است. برای مردم این سوال وجود دارد که نمیتوان با جلوههای ویژه جور بدلکاری را کشید؟ یزدانی: نه، جلوههای ویژه برخی جاها را میتواند پوشش دهد، اما نه در همه موارد. ما در سینمای ایران بازیگر خوب زیادی داریم، اما بازیگر اکشن کم داریم. به عبارتی اصلا نداریم. بازیگر اکشن میآید جای بازیگر اصلی کار میکند. مثلا فلان بازیگر آقا یا خانم میخواهد یک صحنه اکشن را بازی کند اما هرگز نمیتواند. کارگردان ریسک نمیکند و به جایش بدلکار میآورد. یا کسی را میآورد که به بازی اکشن اشراف دارد. سوال بعد را از آقای مافی بپرسم که چرا فیلمهای درام ما در جهان میدرخشد، اما سینمای اکشن ما در جشنوارههای بینالمللی درخششی ندارد؟ مافی: سینمای اکشن و بدلکاری بعد فوت پیمان ابدی ضعیف شد. چون خیلی از تهیهکنندگان و کارگردانان ترسیدند. پیش خودشان گفتند بالاتر از پیمان ابدی که نداریم، ممکن است حادثهای پیش بیاید. ولی ما با دوستان دیگر بدلکار توانستیم ترس را از کارگردانان و تهیهکنندگان بگیریم. بدلکاری سرمایهگذاری و هزینه میخواهد. دستمزد و امکانات میخواهد. البته کل هزینه بازیگران بدلکاری واقعا در مقایسه با دستمزدهای سینمای ایران به برخی ستارهها، چیزی نمیشود. دستمزد ما خیلی کمتر از یک بازیگر معمولی است.اما مشکل این است که بدلکاری هنوز جا نیفتاده. من 10 سال جانم را پای این کار گذاشتم، آسیب دیدم، خاک خوردم، اما خیلی سینمای ما اهمیت نمیدهد. کارگردانها بیشتر ترجیح میدهند فیلمهای اجتماعی با موضوعات عشق و عاشقی بسازند. البته برخی کارگردانها مثل آقای مهدی فخیمزاده و یا محمدرضا آهنج هستند علم دارند که بخواهند کار اکشن بسازند. از حقوق و درآمدتان رضایت دارید؟ مافی: ما حتی بیمه هم نیستیم، چه برسد به حقوق. خانه سینما حتی ما را قبول ندارد. ما سالهاست برای کارت عضویت خانه سینما میدویم. الان دوستانم میدانند من چقدر سابقه دارم، اما وقتی کارت عضویت نباشد دیگران از کجا بدانند سابقه ما چقدر است. من پس فردا میخواهم بازنشسته شوم. وقتی بیمه نیستم چطور بازنشسته بشوم؟ چطور بیمه نیستید وقتی شغلتان طوری است که ممکن است سر صحنه برای شما اتفاق بدی رخ دهد؟ مافی: سوال خوبی است. عوامل هر فیلمی کلا بیمه هستند. اگر برای من هم اتفاقی بیفتد تا در بیمارستان بیمهام. اما بعد از آن اگر اتفاقی بیفتد دیگر بیمه نیستم. من سر کاری بودم 15 میلیون دیه من را خوردند. یعنی لازم نبود تهیهکننده از جیب بدهد، بیمه میخواست بدهد. اما سازندگان فیلم همکاری نکردند. هر چقدر پیگیری کردم نتوانستم دیه بگیرم. انگشتم از بند جدا شد و الان جمع هم نمیشود. خود بچههای بیمه دلشان سوخت. اما کسانی که باید حقم را میدادند پیگیر نبودند. من ادامه این بحث را با آقای اجلی پیگیری میکنم. اگر به عقب برگردید باز هم بدلکاری را انتخاب میکنید؟ اجلی: صد در صد، اما با یک بینش متفاوتتر. یکسری کارها را انجام میدادم و یکسری کارها را انجام نمیدادم. ولی شما سر هر صحنه در معرض خطر هستید و بیمه هم نیستید. اجلی: هر فیلمی ساخته میشود از روز صدور پروانه نمایش تا پایان تدوین، کل عوامل بیمه مسئولیت هستند. جز این باشد اصلا نمیگذارند پروژه انجام شود. ما در طول پروژه بیمه مسئولیت هستیم، اما بیمه سنوات نیستیم. نمونهاش بلایی که در یک پروژه سینمایی سر سینا مافی آمد. تازه در ان پروژه کارگردان و تهیهکننده اسمهای بزرگی بودند، اما باعث شد فقط پول عمل جراحی سینا را بدهند. حتی ماموران بیمه خودشان پیگیر بودند، اما سازندگان فیلم حتی یک گزارش ننوشتند. خانواده شما میدانند شما برای یک لقمه نان دست به چه کارهای خطرناکی میزنید؟ یزدانی: حقیقتش را بگویم اکثر خانوادههای ما دقیقا نمیدانند چه کاری انجام میدهیم. چون بدلکاری پشت صحنه است. اگر بدانند چه کار میکنیم و سر صحنه ممکن است جانمان را از دست بدهیم، اجازه نمیدهند. قطعا مخالفند. ما به آنها میگوییم فیلم اکشن بازی میکنیم. البته واقعا هم فیلم اکشن بازی میکنیم، اما خیلی مواقع هم بدلکاری میکنیم. از اسب میپریم، از ارتفاع میپریم، ماشین چپ میکنیم. کاری که یک بازیگر نمیکند. اگر یک بازیگر 20بار هم پلانی را خراب کند اتفاقی نمیافتد، اما یک اشتباه ما منجر به مرگ میشود. نمونهاش پیمان ابدی که اسطوره بود، اما با یک اشتباه از میان ما رفت. سجاد روشنی
پنج شنبه 4 آذر 1395 ساعت 02:13
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 103]