واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: خبرگزاری فارس: بهرنگ علوی گفت: فرزین آدم خشنی که در عین حال عاشق پیشه است و حتی نمونه آن را هم در سینما کم دیدیم. شاید هر بازیگر دیگری غیر از من نقش فرزین را بازی میکرد به حال او غبطه میخوردم.گفتوگوی ما با این بازیگر سریال «هشتونیم دقیقه» را در ادامه میخوانید:
گرهگذاریهای در قصه به خوبی پیش میرفت تا جایی که مخاطب متوجه شد شخصیت فرزین بدمن قصه است و شاید خیلی زود به مخاطب گفته شد که او شخصیت منفی قصه است.
معتقدم شخصیت فرزین بدمن قصه سریال «هشتونیم دقیقه» نیست و او هم یکی از هزاران افرادی است که در جامعه زندگی میکند که مخاطب خود را به مرور با او همراه کرده است. هیچ انسانی نه خوب مطلق است و نه بد مطلق. در حال حاضر خیلی از اطرافیان به من میگویند زندگی ما شبیه زندگی فرزین بوده و از اتفاقهایی دلخور و ناراحت بودند که تاثیر مستقیمی در زندگیشان گذاشته است. عقبه و پیشینه هر شخصیتی بسیار مهم است که آینده او را رقم میزند، همه ما در زندگیمان به دنبال آرامش هستیم. حالا هر فردی به سبک خودش و شاید روندی که فرزین برای رسیدن به آرامش انتخاب کرده است، این شکل است و ما نباید به صرف این ماجرا او را منفور بدانیم.
اما فرزین به جایی میرسد که خودش به جای قانون تصمیم میگیرد و در صدد جبران برای هر اتفاقی که برایش میافتد، برمیآید.
به هرحال چون اتفاقهایی که برای شخصیت فرزین افتاده است به شکل قانونی نبوده و کاملا شخصی بوده است، ممکن است من نوعی در زندگی شخصیام از یکی از دوستانم دلخوری داشته باشم و وقتی چیز دیگری از او ببینم به یکباره نارو بخورم که همه اینها به برداشت ذهنی آدم برمیگردد. زمانی که با این سریال قرارداد بستم فقط سه قسمت از آن را خواندم اما همان موقع حس کردم که چیدمان و فندانسیون درستی دارد هم قصه و هم شخصیت فرزین. آدم خشنی که در عین حال عاشق پیشه است و حتی نمونه آن را هم کم دیدیم، حتی در سینما. شاید هر بازیگر دیگری غیر از من نقش فرزین را بازی میکرد به حال او غبطه میخوردم. معمولا هر اتفاق خوبی که در هنر رخ میدهد حاصل تفکر جمعی و گروهی است و اگر میبینید الان سریال «هشتونیم دقیقه» با اقبال خوبی مواجه شده قطعا به دلیل تعاملات گروهی بین همه بچهها است. معتقدم همه بازیگران این سریال یکی از بهترین بازیهایشان را واقعی و رئال و کم نقص مقابل دوربین بردند. چند روز پیش با گروه به همراه تعدادی از بچهها به شیراز سفر کرده بودیم و بازخوردهایی در خارج از کشور به دست ما رسید که ماحصل فرهنگ و آداب و رسوم مکانهای مختلفی بود.
میگفتند ما هر شب سریال را دانلود میکنیم و میبینیم، حتی گله هم کردند که چرا برخی قسمتهای پخش شده را نمیتوانیم در اینترنت ببینیم، میخواهم بگویم حتی مخاطب سریالهای ماهوارهای نیز جذب «هشتونیم دقیقه» شدند و اگر نقدی هست بهتر است که به ما بگویند. من هم فکر میکنم که بسیار خوششانس بودم که عنصری کوچک در این گروه بزرگ بودم. زمانی که قرار بود این سریال را انتخاب کنم در یک دو راهی بین «هشتونیم دقیقه» و فیلم سینمایی مانده بودم و خیلیها میگفتند که سینمایی را انتخاب کن، اما من الان به جایی رسیدم که هیچ تفاوتی بین سینما و تلویزیون نمیبینم. چراکه دوربین در خانههای مردم آمده و قصهها و روابط بین آنها را روایت میکند. در نهایت این سریال را انتخاب کردم.
شخصیت فرزین به گونهای تصویر شده که حتی مخاطب هنوز نمیداند او واقعا عاشق است یا قصد انتقام گرفتن دارد.
قطعا زمانیکه سریال به پایان برسد مخاطب همه اینها را متوجه خواهد شد. اگر هر فردی بخواهد چنین ماجرایی را جلو ببرد بالاخره در جایی مشخص میشود. البته برخیها میگویند دیالوگهایمان شبیه شهرزاد است، اما من اصلا این سریال را ندیدهام و نمیدانم که دقیقا به چه دلیل این را میگویند.
فکر میکنید چقدر گرهافکنیهای سریال درست بوده و در جذب مخاطب موفق بوده است؟
به درستی میگویند که این گرهگذاریها در هم آمیخته شده است دلیل عمده آن هم وجود تعلیقهایی در داستان است. مدتی قبل شنیدم که دختری با پدرش درباره عشق حقیقی یا غیرحقیقی فرزین به یلدا دچار بحث شده بودند و پدر گفته بود او دارد یلدا را گول میزند اما دختر معتقد بود که فرزین واقعا یلدا را دوست دارد و این به معنی این است که هنوز حس تعلیق در مخاطب وجود دارد. کارگردان به نفع درام قصه را پیش میبرد.
اما هنوز بازی فرزین برای مخاطب رو نشده است.
خیلیها در کامنتهای فضای مجازی میگویند فرزین از همان اول یکتا را دوست داشته است که الان میخواهد انتقام بگیرد.
درست است که مردم بینندههای خوبی هستند، اما هیچ گاه مثل نویسنده نمیتوانند کاری را به صورت حرفهای بنویسند و یا در مورد آن نظری دهند.
یک نفر کامنتی برای من گذاشته بود که مادربزرگم آنقدر از دست فرزین ناراحت شده که او را نفرین کرده و بعد هم پشیمان شده و گفته فقط از خدا میخواهم که او با یلدا ازدواج کند و برود و آن فرد برای من پیام داده بود که حلالش کنم. درباره فرزین باید بگویم که حضور او جزو حُسنهای قصه ما بود. پیرو صحبت آقای مفید میخواهم درباره قضاوت عجولانهای صحبت کنم که این روزها بسیار در جامعه دیده میشود. معتقدم فرزین خودش را قربانی یک قضاوت میداند.
الان نگاه کنید همه دعواهایی که قبلا در خیابانها میدیدیم، الان به صفحات مجازی کشیده شده و بزرگترین مشکل هم این است که به شدت زود و ندیده همدیگر را قضاوت میکنیم. در شرایطی که در فکر و دل افراد مقابل نیستیم به جای او تصمیم گرفته و قضاوت میکنیم و فکر میکنم همین موضوع باعث خشونت فرزین شده است. ما قبل از شروع هر سکانس با یکدیگر گپ میزدیم و تعامل خوبی داشتیم که همان کمکمان کرد. در این سریال چندین قصه مفید در کنار هم چیده شده بود که هرکدام به نوبه خود طرح مساله کرده بود و شاید خیلیها اطلاعی از آن نداشتند.
آقای علوی پخش شبانه سریال «معمای شاه» با «هشتونیم دقیقه» همزمان شد و این موضوع میتواند در دیده شدن شما تاثیر بسزایی داشته باشد.
شانس آوردم که همزمان فیلم در حال اکران نداشتم که برخی بگویند به این دلیل که هر شب او را در تلویزیون میبینیم دیگر برای دیدنش به سینما نمیرویم و بلیت نمیخریم.
شاید خیلیها متعجب هستند که سریالی در شبکه دو سیما پخش میشود و این همه بازخورد مثبت دریافت کرده است.
خیلیها به من گفتند که ما از این به بعد سریالهای شبکه دو را جدی میگیریم. همیشه فکر میکردم که تلویزیون برای من جای پیشرفتی ندارد. این چهارمین سریالی است که بازی میکنم بعد از «نردبام آسمان، قفسی برای پرواز و معمای شاه» اما در حال حاضر و پس از حضور در «هشتونیم دقیقه» نظرم تغییر کرد. همزمان با این سریال یک پیشنهاد سینمایی نیز داشتم که آن را رد کردم و ازاین بابت خیلی خوشحالم که توانستم با شهرام شاهحسینی همکاری کنم که سالها منتظرش بودم. برای سریال تاوان ساخته شهرام شاهحسینی یکی از کاندیدا بودم اما درنهایت انتخاب نشدم و باید بگویم شاهحسینی فردی نیست که از روی رفاقت بازیگران سریالهایش را انتخاب کند و به من اعتماد کرد.
شاید اگر همه کارگردانها این مساله را رعایت میکردند، کیفیت کارهای سینما و تلویزیون مقداری بالاتر میرفت، اینکه از روی رفاقت با یک بازیگر به ناچار او را برای نقش اصلی آثارشان انتخاب نکنند.
هر چقدر هم کارگردان رفیق باز باشد، اما اگر واقعا بازیگر سر جای خود به درستی قرار نگرفته باشد نمیتواند کار خود را به خوبی انجام دهد و بازیای که مدنظر کارگردان است را مقابل دوربین به نمایش درآورد. در صحبتهایم نیز اشاره کردم که از بازی مقابل تک تک بازیگران این سریال لذت بردم. خیلی درگیر قصه میشوم و این را همه اطرافیان به من میگویند.
خیلی از بازیگران هم میگویند باید بتوانیم با قصه و نقش ارتباط برقرار کنیم تا آن را به خوبی بازی کنیم.
ما یکبار هم برای ساخت این سریال جلسهای به نام جلسات دورخوانی نداشتیم. معتقدم جلسات دورخوانی مختص تئاتر است و به اشتباه در فیلم و سریالهای ما نیز آمده است. یادم است سالها پیش مصاحبهای از علی حاتمی خوانده بودم که در آن اشارهای به استفاده از رادیو درباره «هزاردستان» شده بود و مصاحبه شونده از او پرسیده بود که در سالی که در فیلم نشان داده میشود، هنوز رادیو اختراع نشده بود! و او در جواب گفته بود من رادیو را به نفع درام استفاده کردم. معتقدم نباید برای پیدا کردن یک شخصیت به دنبال شناسنامهای برای او باشیم. در «هشتونیم دقیقه» همه چیز در لحظه و سر صحنه اتفاق میافتد و ما یکبار هم دورخوانی نداشتیم و همه با اعتماد کامل به کارگردان جلوی دوربین رفتیم.
بازیگر نقش مقابل شما الهه حصاری بود که تا به حال در حوزه تلویزیون فعالیت نکرده بود.
بله، اما آقای شاهحسینی همه این چیزها را میدانست و در کنار یکدیگر آنها را به تعادل رسانده بود. از بهرام ابراهیمی که پیشکسوت بازیگری است تا شبنم قلیخانی که مدرس بازیگری است همه و همه هدایت کننده خوبی مثل شاه حسینی داشتند.
۲۵ آبان ۱۳۹۵ - ۱۵:۲۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 277]