واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: بهمن فرمان آرا در آرمان نوشت: شاید عدهای در جریان نباشند که تحصیلات بنده در رشته بازیگری است و در سن ۱۶ سالگی به مدرسه هنرپیشگی رفتم چون مدرسه سینمایی وجود نداشت. بعد از تحصیلات در رشته بازیگری بود که به سراغ کارگردانی رفتم و این هم به دلیل علاقهام بود و هم به دلیل روحیاتم.
چون من جزو آدمهایی هستم که دوست دارم کنترل همه چیز دستم باشد و دیدم کارگردان سینما در واقع کسی است که فرمان در دستش قرار دارد و میتواند به سمتی حرکت کند که آن را دوست دارد.البته در این سالها مواردی هم پیش آمده که مجبور شدم بازی کنم.در انگلیس و آمریکا هم من روی صحنه تئاتر رفتم، منتها در تئاترهای دانشگاهی این کار را انجام دادم.در زمان تولید فیلم «بوی کافور، عطر یاس» آیدین آغداشلو در لحظات پایانی پیش تولید اعلام کرد که بازی نمیکند. ما تعدادی هم تست از افراد دیگر گرفتیم، اما بچهها اصرار داشتند خودم بازی کنم و در نهایت هم همین اتفاق افتاد.در آن سالها به من مرتب پیشنهاد بازیگری شد اما نپذیرفتم زیرا هدف و کار من بازیگری نیست. من همیشه تمرکزم روی فیلمی است که میخواهم بسازم.
خانودهام هم مدام اصرار دارند که استراحت کنم، ولی استراحت من همین است. عشق من این است که کار کنم. تئاتر هم یک جورهایی کابوس من است؛ برای اینکه وقتی پرده بالا میرود، دیگر همه چیز از کنترل من خارج است. تئاتر عرصه بازیگر است، در حالی که سینما عرصه کارگردان است.به عنوان یک کارگردان تئاتر زمانی که از پلهها پایین میروید، باید شروع به یادداشت نکاتی کنید که درباره نمایش و بازی بازیگران به ذهن تان میرسد. اما در نهایت آن چه را یادداشت میکنید، برای شبهای بعدی به بچهها منتقل کرده و تنها این مکالمه بین ماست و باید امیدوار باشیم موثر واقع شود.
این ویژگی تئاتر زیاد به دلم نمیچسبد و دلیل فاصلهام از این هنر فاخر نیز همین بوده است.در این سالها با آمدن به دنیای نمایش، این هدف را داشتم که بگویم تئاتر کلاسیک هم وجود دارد، میشود به قرن دیگری رفت؛ چیزی که در ایران متاسفانه فراموش شده است. من در بچگی تمام تئاترهای سعدی را میرفتم،الان هم تئاتر زیاد میروم. اما نظرم این است که تماشاچی یک نمایش آنقدر با سختی نباید بفهمد اوضاع از چه قرار است.
در نهایت هم اگر چیزی اجرا شود که یک ذره به مسائل سیاسی بخورد، مردم دستی میزنند و میروند، ولی من این را نمیخواستم. من تماشاگران تئاتر را که دیدم، جوانیشان را و عشق و علاقهشان را که حس کردم، فکر کردم کاری بکنیم و بگوییم تئاتر تنها به همین چیزی که الان روی صحنه است محدود نمیشود، مدل دیگری هم وجود دارد. و برای اجرای این مدل دیگر باید خطر کرد، خوشبختانه من در شرایط سنیای قرار دارم که از ریسک و انتقاد هراسی ندارم و بدون ترس کاری را میکنم که دوست دارم. این اتفاق در مورد فیلمهای سینمایی و نمایشهایی که کار کردهام وجود دارد. یکی از مزایای میانسالی نهراسیدن است. یعنی شما آنقدر قوی شده اید که دیگر از واکنشهای منفی به آثار خود زانوی غم بغل نکنید.
۱۸ آبان ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 120]