واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: سيانورِ حيات بخش
سيانور شباهتي به سينماي ايران ندارد، كلاسيكهاي امريكايي را تداعي ميكند، هنري كه برخلاف نام فيلم، حياتبخش است.
نویسنده : مهدي خرامان
سيانور شباهتي به سينماي ايران ندارد، كلاسيكهاي امريكايي را تداعي ميكند، هنري كه برخلاف نام فيلم، حياتبخش است. بهروز شعيبي مخاطب را در هفت شهر عشق عطار ميگرداند و انسانها را در هر وادي( طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحيد و در نهايت فنا)به تصوير ميكشاند. آخرين اثر بهروز شعيبي در نقطه آغاز، نويد يك درام عاشقانه را به مخاطب ميدهد(پرده اول) اما با هر بازگشت به گذشته رازي را برملا ميكند (پرده دوم)، رازهايي كه از داستاني با پايان تلخ پرده بر ميدارد اما كارگردان به خوبي توانسته است قدرت هنر هفتم را به رخ بكشاند و شكست را به يك پيروزي دلچسب تبديل كند (پرده سوم).
سيانور قصه تغييرايدئولوژيك سازمان منافقين را روايت ميكند، اما در دل داستانهاي كوتاه با نگاهي عاشقانه، هما اعتمادي(هانيه توسلي) زني چريك و جاهطلبي است كه براي ارتقا در سازمان مجبور به رهايي عشق جواني خود و تن دادن به ازدواج درونسازماني ميشود و حتي به دستور سازمان حس مادري خود را سركوب ميكند(طلب)، امير فخرا (پدرام شريفي)دانشجوي دانشكده پليس كه به تازگي وارد دنياي مخوف ساواك شده است، وارد پرونده پيچيده دستگيري عوامل ترور مستشارهاي امريكايي ميشود و از سوي ديگر بايد ميان عشق به هما و وفاداري به ساواك يكي را انتخاب كند(عشق)، بهمنش(مهدي هاشمي) مسئول پرونده كه در گذشته باعث نابودي هسته مركزي سازمان شده است بار ديگر به بازي گرفته ميشود تا دوباره با آنها دست و پنجه نرم كند(استغنا)، ليلا زمرديان(بهنوش طباطبايي) رابط و همتيمي هما اعتمادي كه انشعاب فكري همسر خود، مجيد شريفواقفي را به سازمان گزارش ميدهد و ناخواسته باعث شهادت او ميشود و خود را ميان دوراهي همسر و سازمان مييابد(توحيد)، وحيد افروخته كه يكي از مهمترين مهرههاي سازمان است بعد از دستگيري با ساواك همكاري ميكند و نقش خود را در ترور مجيد و مرتضي بازگو ميكند (طلب) و در آخر مجيد شريفواقفي (بهروز شعيبي) و مرتضي لبافينژاد (بابك حميديان) از اعضاي ارشد سازمان که با گرايش اسلامي فعاليت ميكردند نگاه ماركسيستي محض تقي شهرام(فرزين صابوني) را رد ميكنند و سازمان تصميم به ترور آنها ميگيرد(فنا) كه تمامي اين داستانها در نقاط پيرنگي كه مبارزه بر سر پيروزي و شكست، مرگ و زندگي و در آخر عشق و نفرت است به يكديگر ميرسند.
چنين پيرنگ عظيمي انتخاب و چينش درست بازيگران را ميطلبد؛ بازيگراني كه«من» را كنار بگذارند و در اختيار «ما» بمانند، نگاهي كه به وضوح در سيانور ديده ميشود و شايد بهترين سكانس صحنه شكنجه مرتضي لبافينژاد است كه با ميزانسني درست نه تنها بازي مهدي هاشمي كه به عنوان شكنجهگر است در نقطه طلايي تصوير به چشم نميآيد بلكه به ديده شدن درد در چهره پارتنر خود يعني بابك حميديان كمك ميكند و يا از سوي ديگر شخصيتسازيهاي روي لبه تيغ كه اگر از دنياي ساخته شده سيانور خارج ميشد نهتنها فيلم را از قصهگويي دور ميكرد بلكه عصبانيت مخاطب را هم به ارمغان ميآورد (مانند زبان بدن و تغييرات صداي مهدي هاشمي كه به زيبايي به ريتم فيلم كمك كرده است و به معناي واقعي ميتوان ضرباهنگ سيانور را در دستان مهدي هاشمي احساس كرد) اما گاهي شخصيتهاي ايجاد شده توسط كارگردان مخاطب را پس ميزند كه شايد بازي خوب حامد كميلي در شخصيت بد ساخته شده و اشتباه وحيد افروخته يا در بعضي از سكانسهاي تقي شهرام بتواند مخاطب را از فيلم دور كند، اما اگر از بازيگري گذر كنيم به شاخصترين ابزار پشت دوربين يعني طراحي صحنه برخورد ميكنيم كه نيمي از باورپذيري قصه را به دوش دارد اما از سوي ديگر تدوين اشتباه چنان ضربه سهمگيني به فيلم زده است كه مخاطب تا مدتي گيج و گنگ ميماند و هميشه از فيلم عقبتر حركت ميكند، شايد بهروز شعيبي اهميت تمركز در داستان را فراموش كرده است، زيرا زماني كه كارگردان فكتهاي پيدرپي را به ذهن مخاطب روانه ميكند نبايد با تدوين پيچيده او را عقب براند و مخاطب زماني را در بازسازي جورچين كارگردان تلف كند بلكه تدوين بايد كمك كند تماشاگر همپاي داستان جلو بيايد.
تدوين درست همذات پنداري را به ارمغان ميآورد وبه همين دليل صحنه ترور نافرجام مرتضي لبافينژاد را ميتوان به عنوان يك چينش اشتباه يادآوري كرد (زيرا مخاطب هنوز شناختي از مرتضي ندارد) و از سوي ديگر سكانس شهادت مجيد شريف واقفي با ميزانسي مناسب و بازي درست شعيبي با چهرهاي خندان وصحنه كلوز آپ از دستان بدون اسلحه كه تفكر عدم حذف را در ذهن مخاطب يادآوري ميكند به نمايش در ميآيد كه مخاطب به خوبي علت آن خنده را درك ميكند. در هر حال سيانور فيلمي قصه گو وداستان محور است كه مخاطب با وجود تدوين اشتباه اما داستان را پس نميزند و تا آخر با كاراكترهاي بهروز شعيبي همراه ميشود كه نشان دهنده اين است كه كارگردان از امتحاني سخت پيروز بيرون آمده است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۳۹۵ - ۲۲:۱۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 132]