تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1815720428
وقتی همکلاسیها سرطان را بهانه همدلی کردند/مشق امید برای«محمدصفا»
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: گزارش مهر از مدرسه چِن سِوِلی
وقتی همکلاسیها سرطان را بهانه همدلی کردند/مشق امید برای«محمدصفا»
شناسهٔ خبر: 3804155 - سهشنبه ۴ آبان ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۳
استانها > گلستان
.jwplayer{ display: inline-block; } گرگان- دانش آموزان روستای «چِن سِوِلی» برای همکلاسی مبتلابه سرطان خود مشق همدلی نوشتند و با حرکتی زیبا موهای سرخود را کوتاه کردند تا همکلاسیشان به زندگی امیدوارتر شود. خبرگزاری مهر، گروه استانها- مونا محمدقاسمی: نامش «محمد صفا» است، لبخندش هم مانند نامش باصفاست. آنقدر باصفا که معلم و همکلاسیهایش طاقت رنج و ناراحتیاش را ندارند و برای خوشحالیاش هر کاری میکنند حتی «کوتاه کردن مو از تَه». اوایل مهرماه بود که خبری در گروههای تلگرامی شهرهای گلستان دستبهدست شد تا تحسین همگان را برانگیزد. باخبر شدیم معلم و دانش آموزان پسرمدرسهای در روستای «چِن سِوِلی» از توابع شهرستان آققلا برای همدلی با همکلاسی سرطانی خود که به دلیل شیمیدرمانی موهایش را ازدستداده است موهای خود را از تَه کوتاه کردهاند تا «محمدصفا سن سبلی» با چشیدن طعم همدلی از در جمع بودن خجالت نکشد، کاری که شاید فقط یک همدلی ساده به نظر بیاید اما آنچنان تغییری عظیم در روحیه این دانشآموز مبتلا سرطان داشته که احساس میکند حالش بهطور کامل خوب شده است. همین مسئله باعث شد در یک روز نیمه آفتابی گرگان را به مقصد روستای «چِن سِوِلی» ترک کنم تا گزارشی بنویسم از مدرسهای که شاگردانش درس همدلی را مشق میکنند. صدای ریز حرکت لاستیکهای ماشین به روی سنگریزهها حواسپرت شدهام را به سرجایش برمیگرداند. مدرسه پسرانه «شهید یلقی» در ورودی روستا قرار دارد. دیوارهای مدرسه کوتاه و جنبوجوش پسربچههایی که زنگ تفریح خود را میگذرانند بهراحتی دیده میشود. به اطرافم نگاه میکنم تا مطمئن شوم مسیر را درست آمدهایم، ناگهان تعدادی از دانش آموزان من را با دست به یکدیگر نشان میدهند و مردی نسبتاً جوان که چندثانیهای بعد فهمیدم مدیر مدرسه است از فاصله نسبتاً دوری با صدای بلندی میگوید «چقدر دیر آمدید ما از صبح منتظر شما هستیم». هنوز چند قدمی از وارد شدنم به مدرسه نمیگذرد که ۱۵، ۱۶ نفر از دانش آموزان مدرسه با موهای کوتاه شده و چشمانی که ذوق و هیجان از آنها میبارد دورم حلقه میزنند، مدیر مدرسه میگوید همکلاسیهای محمد صفا از صبح تا حالا که شنیدند شما برای تهیه گزارش میآیید چشمبهدر مدرسه دوختهاند.
جوّ انرژی بالای دانش آموزان مرا هم جو گیرکرده است و به تقلید از مجریان برنامههای کودک، با صدای بلند میگویم سلام، حالتون خوبه؟ و آنها هم دستهجمعی میگویند «سلام، الحمدالله». چه همصدایی زیبایی و چه پاسخ تحسینبرانگیزی! ساختمان مدرسه یک طبقه و تعداد کلاسهایش محدود است، به دفتر مدیر مدرسه که یک اتاق نقلی و کوچک است راهنمایی میشوم، بهمحض ورودم یکی از معلمهای محمد صفا، آقای احمد یلقی که به همراه سایر همکلاسیهای محمد صفا موهایشان را از ته کوتاه کردهاند به جمعمان میپیوندد. مشغول احوالپرسی هستیم و مدیر مدرسه با تأکیدی چندباره از من میخواهد تا محمد صفا را با سؤالاتم اذیت نکنم چراکه به دلیل بیماری خیلی زود انرژیاش تحلیل میرود و خسته میشود. یادم آمد برای اینکه اجازه مصاحبه با این دانشآموز را پیدا کنم چه قولهایی دادهام و حالا باید آنها را عملی کنم. ریزش مو و خجالت از حضور در مدرسه از «عُزیر گرگانی»، مدیر مدرسه در رابطه با وضعیت محمد صفا میپرسم، برایم توضیح میدهد: روزهای ابتدایی بازگشایی مدارس بود که متوجه شدم محمد صفا وقتی سر صف و در کلاس درس حضور دارد خیلی ناراحت و اندوهگین است، دلیل ناراحتیاش را که میپرسیدیم چیزی نمیگفت، ما هم از بیماریاش اطلاع داشتیم اما نمیدانستیم چهکار کنیم تا از این بحران خارج شود تا اینکه همکلاسیهایش ناراحتی و خجالتزدگیاش را میبینند، درحرکتی هماهنگ تصمیم میگیرند دستهجمعی به آرایشگاه محله بروند و به خاطر همدردی با محمد صفا موهایشان را از تَه بزنند. از این حرف مدیر تعجب میکنم چراکه فکر میکردم ابتدا معلم در این کار پیشقدم بوده است، اما آقای یلقی اعتراف میکند که از روی دست شاگردانش تقلب کرده است. معلم محمد صفا در ادامه صحبتهای مدیر اضافه میکند: یک روزآمدم به مدرسه دیدم دانش آموزان همکلاسی محمد صفا موهای سرشان را از تَه کوتاه کردهاند، پرسیدم جریان چیست گفتند چون موهای محمد صفا به دلیل بیماری ریخته است با او همدردی میکنیم، من هم همانجا گفتم حالا که اینطور شده من هم با محمد صفا همدلی میکنم و همان روز در سالن مدرسه جلوی چشمهای محمد صفا موهایم را از ته کوتاه کردم.
یلقی درحالیکه با انگشتش به آسمان اشاره میکند و میگوید: این خدا شاهد است که ما برای معروف شدن این کار را نکردیم بلکه فقط و فقط اول برای رضایت خدا و بعد برای همدلی با محمد صفا این کار را انجام دادیم. این معلم دلسوز که ۲۶ سال از عمر خود را صرف تدریس علوم دینی و قرآنی کرده است، میگوید: معتقدم کاری که در حق خدا و بنده خدا باشد مزدش را خدا میدهد، من از زمانی که این کار را کردم در زندگیام تحول و دگرگونیهای زیبایی به وجود آمده است. ۱۰ ماه مبارزه با سرطان بالاخره محمد صفا هم به جمع ما اضافه میشود، جثهاش کوچکتر از سایر همکلاسیهایش است، امانگاهش گیراتر، ۱۰ ماهی میشود پنجه به پنجه درنبردی نابرابر با سرطان ریه دستبهگریبان است. تحمل درد از ناشی از بیماری کم نیست که رنج از دست دادن موها را هم تحملکنی؛ آنهم در سنی که هر پسری دوست دارد به موهایش مدل بدهد، آنها را ژل مالی کند و ... . پسرک رنجور و بیماری که در عکسهای تلگرامی دیده بودم تبدیلشده به پسری که میخندد، بازی میکند، دوچرخهسواری میکند و شیطنتهای پسرانهاش را انجام می دهد.
چشمانش برق عجیبی دارد ذوقزدگی کاملاً از لحن صحبت و حرکاتش مشهود است، از حال و احوالش میپرسم، از آرزوهایش و اینکه قرار است چهکاره است، خجالت میکشد و با جواب کوتاه پاسخم را میدهد، میگوید حالم خیلی خوب است و احساس میکنم خوب شدهام. خوب شدنم را آرزوست در مورد اینکه میخواهد چهکاره شود پاسخی نمیدهد میگوید هنوز به آن فکر نکردهام و اما آرزویش؛ نه دوچرخه، نه موتور، نه تبلت و نه گوشی اندرویدی، هیچکدام از اینها آرزویش نیست بلکه تنها آرزویی که دارد این است که بهطور کامل خوب شود، تنها آرزویی که مادیات آن را برآورده نمیکند. از احساسش در رابطه با عملی که همکلاسیها و معلم اش انجام داده است میپرسم میگوید: خیلی خوشحال شدم که همکلاسیهایم به خاطر من موهایشان را کوتاه کردند و با پخش شدن عکسم همه من را میشناسند. در این هنگام عکاس مهر از محمد صفا درخواست میکند تا باهم به حیاط بروند و عکس بگیرند. بعد از رفتنش از مدیر مدرسه در رابطه با وضعیت محمد صفا بعد از رسانهای شدن این خبر میپرسم، گرگانی میگوید: بعد از رسانهای شدن از خبرگزاریهای مختلف و صدا و سیما به سراغ ما آمدند و این همه توجه در روحیه محمدصفا تأثیر فوق العاده ای داشته و وضعیت او با یک ماه پیش قابل قیاس نیست.
وی اضافه میکند: متأسفانه وضعیت مالی خانواده محمد صفا خیلی خوب نیست و از این حیث مشکلاتی در زندگی خوددارند اما فرهنگ مردم این منطقه متفاوت است و آنها دوست ندارند کسی از مشکلاتشان باخبر شود، بعد از پخش شدن عکس تعداد زیادی از خیرین پایکار آمدند و بخشی از هزینههای درمانی و خوردوخوراک محمد صفا را تأمین کردهاند. مدیر مدرسه ادامه میدهد: حتی خود ما در مدرسه، بوفه را در اختیار محمد صفا قراردادیم و به او گفتیم هرگاه چیزی احتیاج داشت بدون پرداخت پول میتواند از بوفه بردارد یا هر وقت خسته بود نیازی نیست به مدرسه بیاید و رفتوآمدش به مدرسه را به خود او واگذار کردیم، خوشبختانه از روزی که همکلاسیهایش این کار را انجام دادهاند یک روز هم غیبت نداشته و تمام کلاسهایش را شرکت میکند. صدای برخورد توپ به دیوار دفتر مدرسه مسیر نگاهم را به بیرون هدایت میکند، لحظهای محمد صفا را میبینم که با چهرهای خندانروی قطعهسنگ سیمانی نشسته است و در مقابل لنز دوربین عکاس خبرگزاری مهر ژست میگیرد. این سؤال برایم پیش میآید که آیا نشان دادن همدلی اینچنین میتواند انقلابی در روحیه یک فرد ایجاد کند. به پیشنهاد معلم و مدیر مدرسه نزد همکلاسیهای محمد صفا میروم، با ورودم به کلاس معلم برپایی میدهد و دانش آموزان با برپا و برجا گفتنی سر جاهایشان مینشینند، از حرکت زیبای همدلیشان که در حق همکلاسیشان انجام دادند تشکر میکنم و از آنها میپرسم این فکر اول به ذهن چه کسی رسید؟
تمام کلاس انگشتشان را به سمت پسربچهای که کنار دیوار نشسته است، میگیرند، «محمدامین کر» میگوید: وقتی دیدم محمد صفا به خاطر اینکه موهایش ریخته است خجالت میکشد با دوستانم مشورت کردم و به آنها گفتم بیایید همگی موهایمان را به خاطرش کوتاه کنیم، از خانوادههایمان اجازه گرفتیم و همگی به آرایشگاه رفتیم. وقتی دیدم محمد صفا به خاطر اینکه موهایش ریخته است خجالت میکشد با دوستانم مشورت کردم و به آنها گفتم بیایید همگی موهایمان را به خاطرش کوتاه کنیم از دانش آموزان حاضر در کلاس میپرسم از بین شما کسی بود که از کوتاه کردن موهایش ناراحت باشد، اکثر دانش آموزان گفتند نه اما یکی از آنها گفت خانم اجازه من اولش ناراحت بودم، توضیح میدهد چند رو قبلتر از این قضیه مدیر مدرسه به من تذکر داده بود که موهایم راکمی کوتاه کنم تا مناسب فضای مدرسه باشد اما من ناراحت بودم که چرا باید کوتاه کنم زمانی که نوبتم شد روی صندلی آرایشگاه بنشینم بازهم میخواستم انصراف دهم اما یاد محمد صفا افتادم و اجازه دادم تا موهایم کوتاه شود، ولی بعد از کوتاه شدن موهایم نفس راحتی کشیدم و انگار باری از دوشم برداشتهشده بود. از دانش آموزان در رابطه با حس و حالشان در آن لحظه که همگی موهایشان را کوتاه کردهاند میپرسم، ناگهان در کلاس همهمهای شد عدهای میگفتند خیلی زشت شده بودیم تعدادی دیگر میگفتند فقط به هم میخندیدیم، عدهای هم میگفتند خیلی خوشحال بودیم که این کار را کردهایم. در رابطه با پخش شدن عکسشان در فضای مجازی و عکسالعملشان میپرسم، باز در کلاس همهمهای برپا میشود ویکی از بین جمعیت میگوید خانم اجازه از وقتی عکسمان پخششده هرکسی مارا توی روستا میبیند میشناسد یکبار همروی پل یک ماشین نگه داشت از محمد صفا پرسید تو محمد صفا هستی؟ کلاً توی روستا معروف شدیم. چقدر انرژی و شور و نشاط زندگی در این کلاس موج می زند، گرچه دلم نمیخواهد اما بیش از این جایز نمیدانم وقت کلاس را بگیرم و از این کلاس همدل خداحافظی میکنم و معلم جلوی دانش آموزان از من قول میگیرد که برای جشن بهبود کامل محمد صفا در جمعشان شرکت کنم و من هم قبول میکنم.
از کلاس خارج میشوم یاد لحظه ورودم به مدرسه میافتم که چه همدل و همصدا پاسخ احوالپرسیام را دادند، این دانش آموزان هرروز مشق همدلی مینویسند و در رفتارشان آن را نشان میدهند. قبل از خداحافظی از مدیر مدرسه میخواهم باب آشنایی من را با خانواده محمد صفا باز کند تا بتوانم از طریق تشکلهای مردمنهاد راه را برای کمک به محمد صفا را بازکنم، اما گرگانی میگوید: اگر این اتفاق رخ ندهد بهتر است چراکه من قبلاً بارها با آنها صحبت کردهام اما خجالت اجازه نمیدهد چنین کاری انجام دهند، می گویم پس کمکها چگونه به دستشان میرسد، گرگانی میگوید ما نقش واسطه را انجام میدهیم و افرادی که تمایل دارند کمک کنند شماره کارت مادر محمد صفا را در اختیارش میگذاریم تا پول بهحساب مادرش ریخته شود و بارها و بارها هم شاهد این بودهام که چقدر از این کار خشنود میشوند. گرچه تلاش خبرنگار مهر برای زیر زبان کشیدن از مدیر مدرسه در رابطه با مشکلات محمد صفا نتیجهای نداشت و این مدیر امانتدار حرفی نزد اما آنچه مشخص است این است که بیماری سرطان ازهر نوعی که باشد هزینههای زیادی را به خانواده بیمار تحمیل میکند، خانواده محمد صفا هم با توجه به وضعیت مالی که دارند نیازمند کمک هستند اما دوست ندارند مشکلاتشان رسانهای شود و بهنوعی از این کار خجالت میکشند، اینجاست که شعر سعدی از جلوی چشمانم رژه میرود که «بنیآدم اعضای یکدیگرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند/ چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار».
ای که دستت میرسد کاری بکن خبرگزاری مهر از افراد خیری که تمایل دارند در بهبود هرچه سریعتر این دانش آموز سرطانی نقش داشته باشند، دعوت می کند تا در این کارخداپسندانه شرکت کنند تا حداقل بخشی از رنج خانواده از دوششان برداشته شود. در همین راستا و با توجه به این که خانواده به دلیل نگرانی از آبروی خود از دریافت کمک های حضوری خودداری می کنند، شماره کارت ۶۱۰۴۳۳۷۹۶۱۰۷۴۲۸۱ بانک ملت مربوط به مادر محمد صفا ،خانم «سن سبلی» در اختیار فعالان اجتماعی قرار می گیرد تا در این کار خیر شریک شوند. گرچه درگذشته نیز شاهد چنین حرکتهای زیبایی در سایر شهرها و استانهای کشور بودهایم اما اینچنین همدردیها هرچقدر هم تکراری باشد بازهم زیبا و لایق ارج نهادن است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]
صفحات پیشنهادی
آب آشامیدنی لوله کشی در بخش هایی از آمریکا سرطان زا است
آب آشامیدنی لوله کشی در بخش هایی از آمریکا سرطان زا است تهران- ایرنا- بررسی های دانشگاه هاروارد و سایر موسسات در امریکا نشان می دهد آب لوله کشی مصرفی میلیون ها نفر در این کشور حاوی مواد شیمیایی صنعتی سمی و سرطان زا است به گزارش گروه علمی ایرنا از ایندیپندنت براساس بررسی به عملوقتی سرطان از در خشم و نفرت وارد میشود/ آشتی کردن؛ دوای بیماریهای مهلک
وقتی سرطان از در خشم و نفرت وارد میشود آشتی کردن دوای بیماریهای مهلک تحقیقات نشان میدهد احساسات منفی چون خشم هراس اضطراب و نفرت باعث بروز بیماریهایی سخت و بعضاً غیرقابل درمان میشوند به گزارش خبرنگار کلینیک گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران درست مانندوقتی مکمل ها باعث بروز سرطان می شوند
وقتی مکمل ها باعث بروز سرطان می شوند توصیه می شود مصرف مکمل ها به دلیل کاهش عوارض گوارشی در ساعات پایانی و قبل از خواب استفاده شود یک متخصص تغذیه گفت ایجاد فقر آهن و کم خونی در بین خانم ها ازجمله مشکلاتی است که باید برای جبران آن بسیار با احتیاط عمل کرد سهرابی متخصص تغذیهوقتی درهای امید یک به یک بسته می شوند / گر دست فتاده ای بگیری، مردی...
وقتی درهای امید یک به یک بسته می شوند گر دست فتاده ای بگیری مردی ایلام - ایرنا - هنوز سر و صدا و المشنگه صاحبخانه به پایان نرسیده بود که تلفن به صدا در آمد زن گریان و سرخورده از زندگی گوشی را برداشت صدای پسرش در مغزش پیچید انگار همه فضای سرش خالی شده بود و این صدا در سلولحسینی: امیدوارم زمان بازی با ازبکستان تغییر کند
حسینی امیدوارم زمان بازی با ازبکستان تغییر کند مدافع تیم ملی فوتبال کشورمان گفت امروز هواداران ما به زیبایی پیام عاشورا را به تمام دنیا رساندند به گزارش ایلنا سیدجلال حسینی با ابراز خوشحالی از پیروزی یک بر صفر تیم ملی مقابل کرهجنوبی گفت بازی خیلی خوبی را شاهد بودیم و بامیری: امیدوارم با برتری مقابل سوریه مسیر صعودمان را هموار کنیم
امیری امیدوارم با برتری مقابل سوریه مسیر صعودمان را هموار کنیم ایلنا هافبک تیم ملی فوتبال کشورمان گفت همیشه دفاع ایران در آسیا زبانزد بوده است به گزارش ایلنا وحید امیری درباره برتری یک بر صفر ایران مقابل کرهجنوبی گفت جا دارد از هواداران تشکر کنم که در این روز شرایطی فافزایش طول عمر بیماران سرطان سر و گردن با داروی جدید
افزایش طول عمر بیماران سرطان سر و گردن با داروی جدید تیمی بینالمللی از دانشمندان با رونمایی از نتایج یک کارآزمایی بزرگ نشان دادهاند با استفاده از ایمنی درمانی میتوان عمر مبتلایان به سر و گردن را به شکل چشمگیری افزایش داد به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان این کوقتی ناشتا هستید؛ خوردن این مواد غذایی ممنوع!
برخی مواد غذایی هستند که خوردن آن ها در زمان ناشتا به شدت محبوب شده اند و از قضا در دنیا طرفدار پیدا کرده اند مواد غذایی مانند قهوه و چای پررنگ و ماست میوه و … اما دریغ از اینکه مصرف ناشتای برخی از مواد غذایی سرشار از اسید به دیواره روده آسیب میرساند و به عفونت معده منجرعزاداری روز تاسوعا با حضور اقلیتهای مذهبی /مشق شمشیر نجفیها در مشهد
تصاویر با شما سخن می گویند تصاویری بی روتوش با سخنانی بی روتوشتر میخواهیم با بخش خبری فوتونیوز مقامات با شما بی روتوش و رودررو سخن بگویند از این پس عصرگاه هر روز با فوتو نیوز تابناک حرف و سخن مقامات داخلی و خارجی را به عکس بی روتوششانوقتی ستاره بلژیکی رکورد خود را نشان داد +عکس
ستاره تیم ملی بلژیک با گلی که در دیدار مقابل جبل الطارق به ثمر رساند رکورد جدیدی را در مرحله مقدماتی راهیابی به جام جهانی به ثبت رساند به گزارش جام جم آنلاین از فارس در دیدار تیمهای فوتبال بلژیک و جبل الطارق کریستین بنتکه در ثانیه 6 موفق به گلزنی شد وی پس از این گل با ا-
گوناگون
پربازدیدترینها