واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: سپیده خداوردی که در عالم موسیقی دستی دارد، در عرصه تصویر نیز ازجمله بازیگران شناختهشدهای است که فیلم و سریالهایی همچون ایستگاه بهشت، از یاد رفته، پروانه و آوای باران را در کارنامه خود دارد. این بازیگر از هنرمندان فعال در شبکه اجتماعی اینستاگرام است و از این طریق، تصاویر مورد علاقه و اخبار کارهای حرفهایاش را با مردم به اشتراک میگذارد. با او درباره تجربه حضور در فضای مجازی گفتوگو کردیم.
ارتباطتان با فضای مجازی چگونه است؟ بد نیست. یک صفحه اینستاگرام دارم که در آن فعالم. چه چیز را بیشتر در این فضا دنبال میکنید؟ اخبار و فعالیت دیگران را دنبال میکنم و در باره کارهای خودم اطلاعرسانی میکنم. حال و هوای نظراتی که از دنبالکنندگانتان میگیرید، چگونه است؟ نظرات اکثرا مثبت است. انتقاداتی هم وجود دارد که اغلب سلیقهای است. نظرها بیشتر مربوط به فعالیت شما در عرصه موسیقی است یا تصویر؟ تقریبا هر دو. برخی هستند که در این فضا تازه متوجه میشوند که من ابتدا در حوزه موسیقی فعالیت داشتهام و بعدا وارد حوزه بازیگری شدهام. برعکس هم اتفاق میافتد. عدهای هم مرا به خاطر موفقیت در دو رشته تشویق میکنند. چقدر به خواندن و پاسخ دادن به این نظرات اهمیت میدهید؟ نظرات را میخوانم اما چون تعدادشان خیلی زیاد است، فرصت ندارم پاسخگوی لطف و انتقاد تکتک عزیزان باشم. فقط اگر کسی از من دلخور شده باشد از او دلجویی میکنم یا اگر سوءتفاهمی پیش آمده باشد برایشان توضیح میدهم. من یک پسر کوچک دارم و سر کار هم میروم؛ شاید اگر مجرد بودم و دغدغههای کمتری در زندگیام داشتم، وقت بیشتری برای فضای مجازی صرف میکردم. با نظرهای توهینآمیز که این روزها هنرمندان زیادی از آن گله دارند، برخورد داشتهاید؟ پیش آمده است اما نه خیلی. توهینکنندگان را بلاک میکنم و زیاد ناراحت نمیشوم. فکر میکنم همه آدمها از فرهنگ و اصالت یکسانی برخوردار نیستند و همه قدر هنر و زیبایی را نمیدانند. متاسفانه همه سعی نمیکنند انرژی مثبتشان را با یکدیگر تقسیم کنند و این مساله نباید باعث ناراحتی بشود. شنیدهام که بعضی دوستان میگویند، میخواهند صفحات مجازی خود را به خاطر رفتار ناصحیح برخی کاربران ببندند. به نظرم ترک این فضا راهحل مناسبی نیست. باید به مرور فرهنگسازی کنیم. باید فرصت داد کسانیکه آگاه نیستند با این فضا آشنا شوند و به مرور فرهنگ این مدل از ارتباطات و عدم تجاوز به حریم دیگران را یاد بگیرند. باید یاد بگیرند که اگر تصویری میبینند و خوشایندشان نیست از آن عبور کنند. اگر چیزی را نمیشناسند، در باره آن شناخت پیدا کنند و بعد نظر بدهند؛ نه این که در حریم شخصی و زندگی گرداننده صفحه دخالت کنند و به جای او تصمیم بگیرند. همه چیز نیاز به فرهنگسازی دارد و جا افتادنش زمان میبرد. یادم میآید سال 68 یا 69 که شروع به فراگرفتن موسیقی کردم؛ همین نگاهها وجود داشت. وقتی با ساز به خیابان میرفتیم باید کارت همراه خود میبردیم. برخی از مردم حتی سازهای ما را نمیشناختند. خانمی فلوت را میدید و میگفت: مادر ضربان قلب مرا میگیری؟! یا کسی در اتوبوس صدای تکان خوردن دف را از داخل کیف میشنید و میگفت: نخود و کشمش در کیفت ریختهای؟! برای فرهنگسازی این قضیه ما سختیهای زیادی کشیدیم تا امروز به جایی رسیدهایم که رفتوآمد در خیابان با سازی بر دوش خیلی عادی است. برای والدین هم موسیقی اولویت شده است و مایلند فرزندشان در کنار زبان و ورزش، موسیقی هم بیاموزد. یعنی معتقدید که به مرو زمان، کمتر شاهد این اتفاقات ناخوشایند در فضای مجازی خواهیم بود؟ بله. همانطور که گفتم، ما در دنیای واقعی هم با موارد این چنینی رو به رو هستیم که نیاز به فرهنگسازی دارد. یکی از آنها عکسبرداری و فیلمبرداری از شرایط مختلف است. برای استفاده از تلفن همراه و دوربین هم باید مانند فضای مجازی فرهنگسازی شود. بعضیها بدون این که نظرت را بخواهند و اجازه بگیرند، در مکانهای مختلف مثل کنسرت و مراسم اکران فیلم روی سرت میریزند و عکس میگیرند. اگر هم اجازه ندهی، توهین میکنند. آیا راضی هستند کسی با خودشان چنین کاری بکند؟ البته همه اینگونه رفتار نمیکنند اما تعدادی هم هستند که بیاجازه و از دور در مکانهای عمومی مثل رستوران از بازیگران فیلم میگیرند. شما به عنوان یکی از هنرمندان فعال در فضای مجازی دلیل این هجمهها را چه میدانید؟ شاید دلیلش دسترسی آسان همه افراد به تلفن همراه و این فضاست؛ کسانیکه نمیدانند چگونه باید از آن استفاده کنند. وقتی آدمهایی با فرهنگهای مختلف و در جایگاههای متفاوت در یک جا حضور دارند طبیعتا برخوردهایی از این دست اتفاق میافتد. بسیاری از این افراد به دلیل احساس فاصلهای که میان زندگی خود و هنرمندان میکنند، دچار نوعی خشم میشوند و نظرات اینچنینی میدهند؟ چه فاصلهای؟ شاید طبقاتی. این که معتقدند هنرمندان در مقایسه با آنان در شرایط بهتری زندگی میکنند؟ اولین اشتباهشان این است که خیال میکنند وضع ما خوب است. اگر توجه کنند میبینند که یک کارمند معمولی حقوق ثابت، بیمه و پاداش دارد، اما یک هنرمند شش ماه سر کار میرود و بعد از آن چک حقوقش پاس نمیشود. اگر هم بخواهد در انتخاب کار به هنر خود و مردمش احترام بگذارد و گزیده عمل کند ممکن است مدتها بیکار بماند. کسانی که چنین تصوری درباره ما دارند تا به حال فکر کردهاند که هنرمندان در ماههای بیکاری با مخارج زندگی و مشکلاتی از این دست چه میکنند؟ در ضمن تفاوت ما با دیگران در این است که اگر دلمان هم خون باشد باید به مردم لبخند بزنیم چون آنها در هر شرایطی از ما انتظارِ رویگشاده و احترام دارند. باید بدانیم کسی که در زندگیاش موفق است و درآمد مناسب دارد برای داشتههایش تلاش کرده است؛ چه پزشک باشد، چه هنرمند یا غیره.کسی مانند من از کودکی شب و روزش را برای موسیقی گذاشته، درس خوانده، بازیگری را با تئاتر آغاز کرده و زحمت کشیده است. این شیوه برخورد با هنرمندان منصفانه نیست. البته که توهین کردن شیوه صحیحی نیست. صد در صد. من هم معتقدم که هیچکس حق توهین کردن ندارد. با تمام خوب و بدهایی که از این فضا گفتید، این روزها و حضور پررنگ فضای مجازی در زندگیتان را میپسندید یا دلبسته گذشتهای هستید که ارتباطات شکل دیگری داشت؟ هر دو قشنگ است. اگر بگویم گذشتهها بهتر بوده است، پس خودم نباید از ابزارهای جدید استفاده کنم. به نظرم طبیعی است که آدمها به مرور زمان پیشرفت میکنند و ناگزیر فناوری وارد زندگیشان میشود. مهمتر از ورود فناوری، درست استفاده کردن از آن است؛ این که کسی صبح تا شب وقتش را برای فضای مجازی بگذراند نتایج مطلوبی نخواهد داشت. بهتر است که انرژیاش را به طور متناسب برای کارهای روزانهاش صرف کند. اتومبیلم واژگون شد، اما... چند سال پیش تصادف کردم، اتومبیلم واژگون شد و در ماشین گیر افتادم. در آن حال از مردم تقاضای کمک میکردم اما همه ایستادند، تماشا کردند و فیلم گرفتند تا بالاخره خودم شیشه را شکستم و بیرون آمدم. این افراد در فضای مجازی هم هستند. پس اول باید آموزش و فرهنگسازی را از محیط بیرون آغاز کنیم تا به مرور فضای مجازیمان نیز حال و روز بهتری پیدا کند. در واقع خودمان باید به خودمان کمک کنیم و تلاش کنیم بیشتر بیاموزیم. نوشین مجلسی
شنبه 1 آبان 1395 ساعت 01:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]