واضح آرشیو وب فارسی:تراز: تراز: عقل بشر با دیدن نشانههای خداوند متعال به وجود او پی میبرد و با عقل خود اثبات میکند، وجود او مانند ما نیست و حد و مرزی ندارد، جسم نیست و محدودیت انسان را ندارد، پس همه جا را پر کرده و بر همه چیز احاطه وجودی دارد، اما چون او بینهایت است و ما محدود، هرگز نمیتوانیم ذات او را درک کرده و بفهمیم، لذا نمیتوان کیفیت این حضور را تشریح کرد و توضیح داد؛ اما میدانیم همه جا هست و در همه حالات ما را میبیند و به تمام کارهای ما علم دارد.
به گزارش تراز ، خداوند متعال انسان را موجودی متفکر و کنجکاو آفرید، موجودی که همه اشیاء پیرامون خود را مورد سوال قرار داده و تلاش میکند مجهولات خود را بفهمد و کشف کند. بدون شک انسان، با مطالعه جهان پیرامون خود به وجود خالقی عالم، مدبر، حکیم و توانا پی خواهد بود، زیرا نشانههای او را در هر کوی و برزن میبیند؛ نشانههایی که گویای علم و قدرت بیانتهای خالقی مهربان و توانا هستند.
سپس این انسان کنجکاو از خود سوال میپرسد این خالق مهربان چه شکلی است، کجاست و چه خصوصیاتی دارد، این سوالات و سوالاتی مشابه آن باعث شد علمی در میان علوم به وجود باید به نام «فلسفه». این علم برای فهم درست هستی بنا شده است و فلاسفه تلاش کردهاند تا هستی را آنگونه که هست بشناسند و در راس هستی عالم، خدای این عالم را نیز بشناسند.
از طرفی خداوند متعال نیز برای راهنمایی بشر و شناساندن خود به انسانها، انبیای خود را به سوی بشریت گسیل داشت و بر آنها وحی فرستاد تا بشر را از جهالت و نادانی بیرون کشیده و به سوی دانایی و خرد و بندگی خداوند متعال سوق دهند. در تعالیم انبیای الهی مباحث خداشناسی و توحید و بیان اوصاف الهی در راس قرار داشت. قرآن کریم نیز به عنوان کتاب آسمانی و سخن خداوند متعال بدون تحریف در اختیار ماست در آیات بسیاری به بیان نشانههای الهی در آفرینش و اوصاف الهی پرداخته است.
اما نکته مهم در مباحث خداشناسی که باید به آن توجه کرد این است که آیا انسان قادر است خالق خود را خوب بشناسد و اوصاف او را درک کند یا خیر؟ این سوال، بسیار مهم و راهگشاست. هم در فلسفه و هم در منابع دینی بیان شده که خداوند متعال موجودی بینهایت است که حدی برای او وجود ندارد، حال که حدی ندارد، قابل شناسایی نیست، زیرا انسان محدود است و خداوند متعال نامحدود، و هرگز محدود، نمیتواند نامحدود را درک کند.
این مطلب در روایات معصومین(علیهمالسلام) نیز اشاره شده است، به طور مثال امام صادق(علیهالسلام) فرمود: «درباره مخلوقات و آثار خداوند متعال فکر و گفتوگو کنید، اما درباره خود خداوند متعال(ذات خدا) فکر نکیند، چرا که فکر کردن در ذات خدا، جز حیرت و ضلالت و گمراهی چیزی برای صاحبش به دنبال ندارد».[1]
اگر به قرآن کریم نگاه کنیم، خداوند متعال در آیات زیادی به توصیف خود پرداخته و برخی از اوصاف را برای بشر توضیح داده است؛ به طور مثال فرموده است: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريد [ق/16] و ما انسان را خلق كرديم و از وسوسههای دل و انديشههاى او كاملا آگاهيم و ما از رگ گردن او به او نزديكتريم». همچنین فرمود: «وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَليم [بقره/115] مشرق و مغرب ملك خداست، پس به هر طرف روى كنيد، به سوى خدا متوجه شدهايد و خداوند به همه جا احاطه و علم دارد». همچنین در آیه دیگری فرمود: «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليم [حدید/3] اوّل و آخر هستى، پيدا و پنهان وجود همه اوست و او به همه امور عالم داناست».
از طرفی بدون شک میدانیم خداوند متعال جسم ندارد، پس مثل ما مادی نیست، بنابراین منظور از این آیات نزدیکی و قرابت مکانی نیست؛ پس اینکه خدا از رگ گردن به ما نزدیکتر است، یا اینکه خدا از درون ما با خبر است و وسوسههای ما را هم میداند، منظور نزدیکی مکانی نیست، بلکه منظور احاطه و علم است، لذا ما این آیات را میپذیریم و میگوییم خدا همه جا هست، ولی نه به صورت مادی، بلکه به صورت احاطه داشتن و دانا بودن به تمام حالات ما.
از طرفی میدانیم وجود خدا حد ندارد، حال که حد ندارد باید همه جا را پر کرده و هیچ جایی خالی از او نباشد، اما این پرکردن چه جوری است و این احاطه وجودی چگونه است، برای بشر مجهول است، چرا که از درک ذات عاجز است. بنابراین میتوان گفت خدا شکل ندارد، چون جسم ندارد، و در همه جا میتوان او را با قلب دید و با او سخن گفت، او در تمام حالات ما را میبیند و صدای ما را میشنود(در هر مکانی و در هر زمانی) و کاملا میداند ما چه میکنیم و چه میگوییم.
در نتیجه: عقل بشر با دیدن نشانههای خداوند متعال به وجود او پی میبرد و با عقل خود اثبات میکند، وجود او مانند ما نیست و حد و مرزی ندارد، جسم نیست و محدودیت انسان را ندارد، پس همه جا را پر کرده و بر همه چیز احاطه وجودی دارد، اما چون او بینهایت است و ما محدود، هرگز نمیتوانیم ذات او را درک کرده و بفهمیم، لذا نمیتوان کیفیت این حضور را تشریح کرد و توضیح داد؛ اما میدانیم همه جا هست و در همه حالات ما را میبیند و به تمام کارهای ما علم دارد.
پینوشت:
[1]. «أَبُو جَعْفَر(ع): تَكَلَّمُوا فِي خَلْقِ اللَّهِ وَ لَا تَتَكَلَّمُوا فِي اللَّهِ فَإِنَّ الْكَلَامَ فِي اللَّهِ لَا يَزْدَادُ صَاحِبَهُ إِلَّا تَحَيُّراً»(كافی، ج 1، ص 92).
منبع: فردا
زمانبندی انتشار: 26 مهر 1395 - 15:37
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تراز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]