واضح آرشیو وب فارسی:الف: عربستان، بازنده بزرگ نبرد نفتی
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۲۰:۳۵
ایرنا نوشت: عربستان علاوه بر ارتکاب جنایت های پی در پی در جبهه های سوریه ٬ عراق ٬ یمن و لیبی، با لبریز کردن بازار نفت جهت به تسلیم واداشتن کشورهای مخالف نظام سلطه آمریکا و گرسنگی دادن به ملت ها جبهه نبرد دیگری گشود. عربستان تولید نفت خود را از هشت میلیون بشکه نفت در سال 2009 به بیش از 10 میلیون بشکه در سال گذشته افزایش دادتا به کشورهای مخالف نظام سلطه آمریکا و در راس آنها ایران و روسیه لطمه بزند٬ اینگونه اقدام ها باعث شد قیمت نفت از 120 دلار در هر بشکه به کمتر از 30 دلار فروکش کند و بدین ترتیب عربستان تقریبا 900 میلیون دلار از درآمد روزانه خود را از دست داد و البته ضرر و زیان ناشی از آن بسیاری از کشورها از جمله عراق٬ الجزایر ٬ونزوئلا و نیجریه را نیز در برگرفت. البته باید دانست عربستان با سیاست های جنون آمیزش تا زمانی که بتواند به ایران و روسیه آسیب برساند، برای ضرر و زیان شدید اقتصاد ، مردم و طرح های رشد و توسعه در تمامی این کشورها اهمیتی قائل نیست. در پاییز 1393 سعودی ها مجدداً شروع به غرق کردن بازار کردند که باعث سقوط آزاد قیمت نفت شد. از آن زمان تا کنون٬ نفت 70 درصد از قیمت خود را از دست داده و به پایین ترین قیمت خود از سال 1990 رسیده است. سیر نزولی قیمت نفت بیش از 18 ماه دوام یافت و هم اکنون هیچ چشم انداز روشنی برای افزایش قیمت نفت در آینده نزدیک مشاهده نمی شود. عربستان به طرح لبریز کردن بازار جهانی نفت ادامه داد اما به دو مانع برخورد کرد که مسیر نبرد بزرگ نفت را تغییر داد. ایران و روسیه تصمیم به مقابله با این طرح گرفتند. ایران به دنبال لغو تحریم های اقتصادی تصمیم گرفت تا سقف تولید خود را افزایش دهد و به همین منظور روزانه تقریبا دو میلیون بشکه تولید خود را افزایش داد و بدین ترتیب سقف تولید نفت ایران به تقریبا 3.5 میلیون بشکه در روز رسید. ایران طی این مدت بر رسیدن به سهمیه قبل از اعمال تحریم ها یعنی 4.8 میلیون بشکه در روز تمسک جست. روسیه نیز تصمیم گرفت سقف تولید خود را افزایش دهد حتی اگر به قیمت کاهش بیشتر نرخ نفت تمام شود زیرا کشورهای تولید کننده به دلیل داشتن منابع درآمد متنوع می توانند ضرر و زیان حاصل از آن را تحمل کنند اما عربستان نمی تواند حتی با تکیه بر ذخایر مالی خود زیاد تاب بیاورد زیرا نفت تنها منبع درآمد این کشور محسوب می شود و به همین دلیل جادو دامن خود جادوگر را گرفت و عربستان محصول تلخ سیاست نفتی خود را چید . به ویژه پس از اینکه هزینه های جنگ در سوریه ٬ عراق و لیبی و تجاوز علیه یمن بالا گرفت. عربستان سعی کرد تا بر آه و ناله خود سرپوش بگذارد و از درد فریاد نکشد و در انتظار فروپاشی اقتصاد ایران باقی بماند اما همه اینها بی فایده بود و تهران از مواضع خود در رویارویی با گروه های تکفیری در سوریه و عراق عقب نشینی نکرد. اما در مقابل ٬ آثار بحران اقتصادی در پیکر عربستان نمایان شد و این پیکر برای اولین بار در تاریخ رو به ضعف گذاشت و ریاض مجبور به گرفتن وام از کشورهای خارجی شد و سیاست ریاضتی بی سابقه ای را در پیش گرفت و پرداخت یارانه به بسیاری از کالاها و خدمات عمومی را متوقف کرد و به حمایت از اقشار جامعه خود پایان داد تا اینکه اخیرا حقوق کارکنان دولت و وزیران و مقام های بلندپایه حکومت را کاهش داد. عربستان شکست خورده ٬ رهسپار کنفرانس نفت الجزایر شد و خواستار کاهش سقف تولید کشورهای صادرکننده نفت شد و برای اولین بار با کاهش تولید به میزان 700 هزار بشکه در روز موافقت کرد و از شرط شگفت انگیز خود مبنی بر اینکه ایران نباید از سقف تولید خود در دوران تحریم فراتر رود، صرف نظر کرد. انگار که با این شرط عجیب خود می خواست به تحریم ها علیه کشورمان ابدیت ببخشد. وزیران نفت و انرژی کشورهای عضو اوپک در نشست الجزایر تصمیم گرفتند به پیشنهاد دبیرخانه این سازمان ، تولید خود را تا سقف ٣٢.٥ تا ٣٣ میلیون بشکه در روز تعیین کنند که این رقم باید میان اعضای اوپک تقسیم شود. اعضای اوپک تصمیم گرفتند روزانه حدود ٧٠٠ هزار بشکه از تولید نفت خام را کاهش دهند. با این اعلام، قیمت نفت از 2 تا 8 دلار افزایش یافت. کنفرانس الجزایر برگزار شده در هفته گذشته صحنه یک نبرد واقعی بود. تلاش های دیپلماتیک برای دستیابی به راه حل میان وزیران نفت ایران و عربستان نقش بسزایی ایفا کرد. تنها درخواست ایران در اوپک آن است که به سقف تولید خود در دوران قبل از اعمال تحریم ها بازگردد. بازی برد و باخت ادامه یافت تا اینکه همگان صدای آه و ناله عربستان را شنیدند. ریاض از سیاست های گذشته خود عقب نشینی کرد ؛ سیاست هایی که باعث شد تا مردم کشورهای در حال توسعه صدها میلیارد دلار را از دست بدهند اما عربستان سالیان متمادی گوش خود را بر درد و رنج ملت های محروم بست و حاضر نشد حتی به شکایت کشورهای عرب مانند الجزایر ٬ عراق ٬ عمان و سودان گوش فرادهد تنها به امید اینکه خبر فروپاشی اقتصاد ایران را بشنود اما این اتفاق روی نداد و در نهایت عربستان تسلیم شد و به زانو درآمد و در نهایت مجبور شد تا بخش اندکی از رنج و محرومیت ملت ها را بچشد که تا کنون حاضر به شنیدن آه و ناله آنها نبود. عربستان در نبرد بزرگ نفتی باخت و به نظر می رسد زنجیره شکست های آل سعود در تمامی سطوح و جبهه ها ادامه دارد زیرا هیچ گاه در هیچ نبردی عادلانه و شرافتمندانه وارد نشده است. پایین بودن قیمت نفت در درازمدت بهترین ابزار برای مهار افسارگسیختگی در سیاست خارجی آل سعود است. در مقابل٬ ایران پتانسیل زیادی در صنعت دارد و همچنین به لحاظ اجتماعی و سیاسی و اقتصادی شرایط بسیار مهیاتری برای تحمل قیمت پایین نفت و مقاومت و ایستادگی دارد. از نظر اجتماعی ایران تجربه تحمل مشکلات و سختی های اقتصادی در دوران هشت ساله دفاع مقدس و دوران تحمیل تحریم های اقتصادی را دارد در حالی که عربستان از چنین تجربه ای بی بهره است . ملت عربستان تا کنون بر اساس یک قرارداد نانوشته دوجانبه میان خود و آل سعود عمل می کرد و تا کنون در ازای دریافت خدمات رفاهی در برابر ظلم و ستم واستبداد حکمرانان سعودی سکوت اختیار کرده بود اما از این پس با بر هم خوردن یک طرف معادله یعنی دریافت امکانات مادی و رفاهی ممکن است طرف دوم معادله یعنی سکوت در برابر ظلم و ستم آل سعود نیز برهم بخورد و مردم در عربستان به سکوت خود در برابر استبداد زمامداران سعودی پایان دهند. از نظر سیاسی نظام جمهوری اسلامی که یک نظام دموکراتیک است ٬ در داخل از پشتوانه مردمی و در سطح منطقه و جهان از حمایت ملت های محروم و ستمدیده بهره مند است اما رژیم حاکم بر ریاض در داخل و خارج عربستان با روند فزاینده اعتراضات و تنفر عمومی روبرو است . موج اعتراضات مردمی در عربستان در شبکه های اجتماعی کلید خورده است و با توجه به تجربه به دست آمده از کشورهای عربی قیام کرده در دوران بیداری اسلامی همانند مصر ٬ تونس و لیبی٬ احتمال علنی شدن این موج در عربستان نیز وجود دارد. از نظر اقتصادی ایران علاوه بر نفت از منابع تولید درآمد ملی متنوعی همچون معادن ٬ کشاورزی و ترانزیت کالا میان شرق و غرب جهان به دلیل بهره مند بودن از موقعیت جغرافیایی سوق الجیشی برخوردار است اما درعربستان نفت تنها منبع درآمد ملی به شمار می رود و به همین دلیل پایین ماندن قیمت نفت در درازمدت برای این کشور بسیار کشنده خواهد بود. شایان ذکر است عربستان در دوران ملک عبدالله پادشاه قبلی خود٬ سیاست خودکفایی در زمینه کشاورزی را در پیش گرفت اما این سیاست به دلیل پایان یافتن منابع آب در سفره های زیرزمینی و نبود هیچ رودخانه ای در این کشور با شکست مواجه شد و به همین دلیل عربستان برای امنیت غذایی خود سیاست دیگری را در پیش گرفته است. در همین راستا ریاض با خریداری یا اجاره کردن زمین های کشت برنج در اتیوپی ٬ سودان و فیلیپین و مزارع پرورش دام در کالیفرنیا و آریزونا و دشت های گندم در اوکراین و لهستان و مزارع پرورش دام در آرژانتین و برزیل و پرورش میگو در موریتانی٬ در صدد چنگ انداختن بر زمین های کشاورزی در خارج از عربستان است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]