واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: هربرت مارشال مک لوهان، استاد دانشگاههای کمبریج، تورنتو و فیلسوف کانادایی که نظریه دهکده جهانی را مطرح کرده است، نظریه دیگری دارد با عنوان رسانه، خودش پیام است. این نظریه بسیاری از جامعهشناسان را به فکر فرو برد.
مک لوهان سال 1980 در 69 سالگی چشم از جهان فروبست و مارشال در نامش ارتباطی با نظامیگری ندارد، بلکه بخشی از نام اجداد او بوده است. این فیلسوف و نظریهپرداز در زمینه تبلیغات تجاری و سیاسی که زندگی ما را محاصره کرده، چند کتاب نوشته است. او در فهم رسانه و نقش آنها در زندگی انسان عصر شتاب، عصر سرعت و صنعت، مقالات و سخنرانیهای ارزشمندی دارد. اوست که درباره رسانههای سرد و رسانههای گرم نظراتی مطرح کرده است، اما من هنوز اعتقاد دارم که نباید بگوییم رسانههای گروهی، زیرا با این عبارت نادرست، رسانهها با وسایل حمل و نقل اشتباه گرفته میشوند! بهتر آن است که به رادیو، تلویزیون، مطبوعات و حتی تئاتر، بگوییم: رسانههای گروهی یکسویه ... ! مک لوهان که سخنوری توانا و مسلط به هنر فن بیان و قدرت کلمات بود، در سال 1951 با نگاهی هوشمندانه به عصر صنعت و فناوری، اولین کتابش را با نام «عروس مکانیکی» منتشر کرد. کتاب دوم این نظریهپرداز، «کهکشان گوتنبرگ» نام دارد که سال 1962 منتشر شد و مکلوهان را به شهرت جهانی رساند. او در این کتاب میگوید: با اختراع دستگاه چاپ توسط گوتنبرگ، علم از انحصار دانشمندان خارج شد و به میان مردم عادی رفت؛ نه ... ! مردم عادی نه ... ! مردم اهل مطالعه. مکلوهان در کتابش نوشته: با اختراع صنعت چاپ، علوم فراگیر شدند و کتابخانههای اختصاصی با نسخههای محدود خطی، جای خود را به کتابخانههای عمومی دادند. کتاب دیگر هربرت مارشال مکلوهان با عنوان «دهکده جهانی» درباره جنگ و صلح در دنیای تبلیغات تجاری و سیاسی، در سال 1968 انتشار یافت. او 30 سال قبل از پیدایش اینترنت و فراگیرشدن آن، این فناوری را پیشبینی میکرد. کشور ما نیز تحت تاثیر این دهکده جهانی بوده است؛ انسان روزگار ما با سال 1337 خورشیدی، یعنی زمانی که مردم تهران و شهرری پای تلویزیون به این جعبه جادو خیره میشدند، خیلی تفاوت کرده است. برنامههایی که برای چنین مخاطبی تولید میشود، باید و ضروری است که به لحاظ روانشناسی تاثیر و مبانی زیباشناختی به صورت مستمر مورد داوری استادان بیرون از دایره حوزههای تولید قرار گیرد. قبل و بعد از تولید و پس از پخش آثار تلویزیونی (بازتاب آثار)، اگر آنها را زیر ذرهبین بگذاریم، بدون شک برنامهها روز به روز بهتر خواهند شد. ضروری است که تهیهکنندگان و تولیدکنندگان برنامههای تلویزیونی، دانش وسیع داشته باشند و باید بدانند که کار آنان در حیطه علوم انسانی قرار میگیرد. آنقدر تولید برنامههای تلویزیونی به پژوهش و مشاوره نیاز دارد که قلم در این چند سطر از بیان آن قاصر است وگرنه هر کسی با کمی استعداد و سواد میتواند برنامه پر کند. برنامه پر کردن با برنامه تولید کردن فرق میکند وگرنه هر شخصی با دانشی اندک، میتواند تهیهکننده باشد. تهیهکننده یعنی هسته مرکزی و سایهای از مدیر شبکه. مبانی گسترده زیباشناختی در قاب تلویزیون شامل تصویر و صدا در چندین و چند کتاب مفصل نمیگنجد. نظام کارمندی باید جای خود را به نظام هنری و مدیریت هنری بسپارد. دکتر اکبر عالمی دانشیار رشته سینما و تلویزیون
چهارشنبه 14 مهر 1395 ساعت 01:51
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 98]