واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: روزنامه هفت صبح - احمد رنجبر: «همه جذابیت «فروشنده» به پایان غافلگیرکننده آن است.» این جمله را از زبان مخاطبان بعد از دیدن فیلم اصغر فرهادی شنیده اید. از آن طرف اگر پی گیر برنامه «هفت» باشید مطلع هستید که فیلم های سینمایی در روزهای پایانی اکران مورد نقد و بررسی قرار می گیرند. این رویه حدود یک سال بعد از شروع فصل اول، توسط فریدون جیرانی پایه گذاری شد تا نقد فیلم باعث لو رفتن داستان و مهم تر و از آن عامل دلزدگی مخاطبان نشود.
جمعه شب اما هفت سنت شکنی کرد و سراغ نقد «فروشنده» رفت. به نقد صرف هم اکتفا نشد و داستان لو رفت! چرا این اتفاق رخ داد؟ تعمدی در کار بود یا همه چیز سهوی بود؟ این سوال و چند پرسش دیگر محور این گزارش است.
مقصر اصلی، مسعود فراستی
بهروز افخمی در برنامه این هفته بار دیگر سراغ پرونده سینمای اجتماعی رفت. علیرضا امینی و تینا پاکروان مهمان های بخش نخست بودند و در بخش دوم مسعود فراستی و سعید قطبی زاده در این باره صحبت کردند. حرف های قابل تاملی رد و بدل شد و اتفاقا ملموس تر و جذاب تر از گفته های بخش اول بود. در ادامه بحث، نام «یه حبه قند»، «دربند»، «هیس دخترها فریاد نمی زنند» و... به عنوان نمونه فیلم های اجتماعی به میان آمد اما مسعود فراستی پیشنهادی مطرح کرد که چرا سراغ موارد جدیدتر نرویم: «چرا اینقدر حرف های قدیمی می زنیم، بیاید از دو فیلم جدیدی که مدعی این ژانر هستند و فروش بسیار بالایی هم دارند یعنی «لانتوری» و «فروشنده» صحبت کنیم.»
فراستی به «لانتوری» و بیننده های آن لقب مازوخیستی داد اما چون بهروز افخمی «لانتوری» را ندیده بود بحث به سمت «فروشنده» برگردانده شد.
داستان کجا لو رفت؟
سعید قطبی زاده شروع کننده بحث می شود اما طوری حرف می زند که داستان لو نرود. به تصنعی بودن روابط و چیدمان قصه نقد وارد می کند اما نمی تواند داستان را لو ندهد! در این لحظه بخش مهمی از داستان «فروشنده» فاش می شود؛ قطبی زاده اما بیش از آن که نگران اسپویل کردن «فروشنده» باشد نگران اتهام احتمالی به خاطر نقد فیلم است: نبه خاطر جو به وجود آمده و جوایز مهمی که فیلم برای سینما گرفته و از طرفی دارد خوب می فروشد، نمی توان در برنامه زنده در حالی که این فیلم روی پرده است مستقیم در مورد آن صحبت کرد. نباید ساده لوحانه فکر شود که چه اتفاق بی نظیری افتاده و این نوعی انحطاط فرهنگی است که صبر کنید یک فیلم در جشنواره کن جایزه بگیرد و بعد مورد اقبال ما واقع شود.»
اخطار مجری
بهروز افخمی خیلی زود متوجه می شود که داستان «فروشنده» در حال لورفتن است و به منتقد اخطار می دهد که الان وقت آن نیست که به نقد جزییات فیلم بپردازیم. در ادامه از هر دو منتقد برنامه درخواست می کند که بعد از افتادن کف فروش فیلم حتما به برنامه بیایند و فیلم را نقد کنند. افخمی بلافاصله نظرش را درباره «فروشنده» و نسبت آن با سینمای اجتماعی بیان می کند.
فراستی دست بردار نیست
خادم دستانه است اگر فکر کنیم مسعود فراستی بدون هدفی خاص، مسیر بحث درباره سینمای اجتماعی را به سمت «فروشنده» کشاند. اگر بیننده برنامه هفت بوده باشید اذعان می کنید که هدف او سعید قطبی زاده این بوده که نقدشان به فیلم فرهادی را عمومی کنند. به هشدار مجری هم توجه نشان ندادند که اخطار می داد «طوری حرف نزنید که داستان لو برود».
مسعود فراستی در دو سه دقیقه فیلم را این طور تحلیل می کند: «فروشنده نام نسبی گرایی بی معنی خودش را می خورد. این فیلم قبل از فیلم بد قرار می گیرد و هنوز شکل نگرفته است. خودش دوست دارد که به آن چیزهایی چسبیده شود و پشت آن دفاع، جنجال کند. فیلم «فروشنده» ناچیزتر از این حرف ها است. بسیار شعاری است در نسبی گرایی و تعمیم دادن. این فیلم اصطلاحا یک سرکاری است.»
در اینجا افخمی با فراستی همراه می شود و جمله درباره فیلم می گوید که بخش دیگری از داستان لو می رود! افخمی ناخواسته در دام فراستی افتاد؟ بحث هایی که پس از آن به میان می آید همه درباره داستان و فرجام کاراکتر اصلی است تا بدین شکل قصه فیلم اصغر فرهادی به طور کامل اسپویل شود!
ماجرا تعمدی بود؟
پیش از اکران عمومی «فروشنده» بحثی داغ در رسانه های اصولگرا شکل گرفت که این فیلم نماد بی غیرتی است و چه و چه. بعد از آن حوزه هنری متهم شد که چرا اجازه اکران این فیلم در سنیماهایش را صادر کرده؟ بماند که حوزه فقط چند سینما را به «فروشنده» داده و در عمل به فیلم روی خوش نشان نداده است. با اکران فیلم اعتراض های تندی علیه «فروشنده» در رسانه های اصولگرا درگرفت. تلویزیون هم در این مدت با عدم پخش تیزرهای فیلم اصغر فرهادی، موضع منفی اش در قبال «فروشنده» را ثابت کرده.
در این شرایط فیلم، پیش از موعد در برنامه هفت نقد می شود و بدتر این که داستان لو می رود تا شائبه هم صدایی مسئولان تلویزیون و هفت، علیه «فروشنده» قوت بگیرد.
ماجرا اتفاقی بود؟
از منظری دیگر که به ماجرای جمع شب نگاه کنیم، می توان به سهوی بودن مسیر نادرست هفت حکم دارد. یعنی رویه بهروز افخمی در هفت این بوده که بدون عافیت طلبی نظرش درباره فیلم ها و اتفاقات سینمایی را مطرح می کند؛ او نشان داده حرفش از جنس سینما است و مسائل فرامتن را در کارشناسی برنامه دخالت نمی دهد.
با این پیش زمینه چرا در زمین مسعود فراستی توپ زد؟ چرا برخلاف اخطار اولیه، خودش عامل لورفتن داستان شد؟ امیدواریم همه چیز اتفاقی بوده باشد.
جای خالی منتقد موافق
مرام هفت همیشه این بوده که رو به روی منتقد مخالف فیلم، یک منتقد موافق قرار بگیرد. جمعه شب اما هم مسعود فراستی علیه «فروشنده» بود و هم سعید قطبی زاده. در این شرایط چرا مجری برنامه این دو منتقد را همراهی کرد و مقابل شان نایستاد؟ مگر جز این بوده که بهروز افخمی بارها اعلام کرده وقتی فیلمساز در برنامه نیست در قامت او ظاهر می شود؟ و سوال بعدی این است که چرا قرار است در برنامه ای دیگر که مختص نقد «فروشنده» است بار دیگر فراستی و قطبی زاده رو به روی هم بنشینند؟
چرا هشدار داده نشد؟
و سوال پایانی گزارش این که چرا عوامل «هفت» یک کپشن تعبیه نکردند تا به بیننده ها هشدار داده شود که ممکن است داستان لو برود؟ اشاره کردیم که مجری، منتقدان را از لو دادن داستان حذر داد اما در ادامه روی این هشدار پافشاری نکرد و عجیب تر این که در عمل خودش افشاگر بخشی از گره های داستان شد.
این حق هفت است که بی رحمانه «فروشنده» را نقد کند؛ از قضا گفته های فراستی، قطبی زاده و افخمی جای تامل دارد اما ای کاش در موعد درست فیلم فرهادی نقد می شد نه 10 روز پس از اکران!
۲۱ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۶:۲۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 113]